اکبر منتجبی : چهارشنبه گذشته کنار پارک نیاوران ایستاده بودم تا با یکی از دوستانم به مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی برویم. تحقیقاتی درباره ایرانشناسی داشت و میخواست از کتابخانه بزرگ آن مجموعه استفاده کند. دفتر آقای روحانی، کمی پایینتر از جایی بود که ایستاده بودم. کم و بیش برخی از چهرههایی را که به این ساختمان میرفتند یا از آن بیرون میآمدند میدیدم. برخی را میشناختم. دیدم دکتر مسعود نیلی اقتصاددان معروف با داوود دانشجعفری کنار هم ایستاده و گپ میزنند. هر دو انگار از دفتر آقای روحانی بیرون آمده بودند. از قرار معلوم آقای روحانی برای تکمیل کابینه و نیز چشماندازی از مشکلات پیشروی هر وزارتخانه، چند معاونت تشکیل داده که هر کدام از آنها، چندین کارگروه در زیرمجموعه خود دارند. طبیعتاً افراد بسیاری از اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و حتی برخی از اصولگرایان با این کارگروهها فعالیت میکنند. مجموعهای که اکنون در دفتر آقای روحانی جمع شده و مشغول فعالیت هستند، بیشک نقشآفرینان چهار سال آینده خواهند بود. تلاش شده است، با نخبگان هر حوزه ارتباط برقرار شود، ازآنها برای شرکت در این کارگروهها دعوت به عمل آید و سپس از نظرات آنها استفاده شود. ماحصل تمام آن نشستها، جلسات و گفتهها، به دو پوشه جداگانه میرود. خلاصه آنها به حسن روحانی داده خواهد شد تا او در یک نگاه وضعیت دولت پیشرو را بداند. مشروح نیز قرار است در اختیار وزیر آتی قرار بگیرد تا از آن به عنوان «نقشه راه» استفاده کند. همچنین هر کدام از آنها، یک برنامه جداگانه نیز دارد که مطابق آن طی ۱۰۰ روز وزارتخانه را از نقطه A به نقطه B برساند.
در حاشیه پارک نیاوران یکی از مدیران سابق را دیدم. پیش از آن که دوستم بیاید با او به گپ زدن پرداختیم. او نیز از همان ساختمانی میآمد که دربارهاش سهیلا جلودارزاده گفته بود از کولرهایش آدم وارد میشود. درباره کارگروهها و البته خبرهای دیگر صحبت کردیم. خبر داد که قرار است به زودی آقای روحانی فردی را به عنوان سخنگو معرفی کند تا او به مردم و مطبوعات گزارش بدهد که از ۲۴ خرداد تاکنون چه جلساتی برگزار شده و چه تصمیماتی اتخاذ شده است. به گفته او محمد نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی ایران، گزینه سخنگویی است. یک اقتصاددان برای این گزینه در نظر گرفته شده تا در واقع بیشتر از فعالیتها و چشمانداز پیشروی کشور در حوزه اقتصاد سخن بگوید. به گفته او تلاش آقای روحانی در این مدت معطوف به این بوده که راهکارهایی زودرس بیابد تا مشکلات اقتصادی مردم کم شود. پرسیدم در اولین قدم آقای روحانی چه میکند؟ گفت: اولین قدم آقای روحانی این است که برخی از کارها را دولت او انجام ندهد. مثلاً در حوزه اقتصاد سازمانی مانند مدیریت و برنامهریزی را منحل نکند تا در گرداب اقتصادی گرفتار آید و بعد پیغام و پسغام بفرستد که بیایید این سازمان را راهاندازی کنید. یا در حوزه فرهنگی مثلاً خانه سینما را تعطیل نمیکند تا بعد نامه بزند به وزیر یا معاون وزیر که آن را باز کنید اما کسی جواب نامهاش را ندهد. پس اولین قدم او این است که خیلی از کارها را انجام ندهد.
حرفها شاخه به شاخه میشد. رسید به پایان دوره آقای احمدینژاد. پرسید یادت هست که مدتی پیش وقتی از آقای احمدینژاد پرسیدند که بعد از ریاستجمهوری چه خواهی کرد، گفت به دانشگاه برمیگردم؛ پاسخم مثبت بود. چون چند باری این موضوع را شنیده بودم. گفت از قرار معلوم اخیراً در شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسهای برگزار شده و از آقای احمدینژاد تقدیر کردهاند. برای تقدیر نیز یک جلد کلامالله مجید به رئیسجمهور فعلی هدیه دادند که احمدینژاد گفته است من یک دانشگاه نیز میخواهم. آنها نیز در همان جلسه مجوز تأسیس دانشگاهی را به آقای احمدینژاد میدهند تا ایشان از نهاد ریاستجمهوری به دفتر دانشگاهی برود که خود موسس آن است، خود آن را هدایت میکند و خود نیروهایش را میچیند.
گرمای هوا کلافهکننده بود. برای من که با خبرهای او به وجد آمده بودم، گرما قابل تحمل بود. با این حال رفتیم زیر سایه یکی از درختان و او همچنان تعریف میکرد که در جریان اصولگرا، هنوز آن انسجام تشکیلاتی فکری رخ نداده است. او گفت حتی اخیراً یکی از مشاوران آقای روحانی به دیدن سعید جلیلی رفته و از او پرسیده است که چه میخواهد بکند. سعید جلیلی ابتدا گفته بود که حزبی تشکیل میدهد و بعدتر نیز از احیای گفتمان امام و انقلاب و پاسداشت آن سخن گفته است تا آن تشکیلات، این راه را ادامه بدهد. نکته مهم این بود که جلیلی در تحلیل انتخابات ۲۴ خرداد گفته است جمهوریت اینبار به یاری اسلامیت آمده بود.
او تعریف میکرد که در حال حاضر، همه نگاهها به جلسه تحلیف دوخته شده است. اطرافیان آقای روحانی تلاش میکنند که جلسه بدون حاشیه برگزار شود. البته آنها میهمانان بسیاری دعوت کردهاند که سیدمحمد خاتمی یکی از آنهاست. کسی که نامش و حضورش توأم با واکنشها شده است. برخی از اصولگرایان نسبت به حضور او واکنشهای تندی نشان دادهاند و برخی نیز به سکوت از کنار ماجرا گذشتهاند. از قرار معلوم مجلس به اطرافیان آقای روحانی گفته است که شما میتوانید آقای خاتمی را دعوت کنید و این حق آقای روحانی است هر کسی را که بخواهد دعوت کند اما در مورد آقای خاتمی یا اشخاصی که نسبت به آنها ممکن است حواشی درست شود، مجلس از قبل بررسیهای لازم را انجام میدهد و بعد دعوتنامه ارسال میشود. با این حال به گفته او، اگر آقای خاتمی در مراسم تنفیذ حضور یابد، طبیعتاً در مجلس نیز میتواند جزو مدعوین باشد. اما او تأکید میکرد که نباید مراسم تحلیف و آنچه در حال وقوع است را به حضور یک یا دو نفر گره بزنیم و تمام ذهنها را به این سمت ببریم که اگر او باشد خوب است و اگر نباشد بد است. به عبارتی سیاه و سفید نباید دید. اتفاقی که در مراسم تحلیف میافتد، امتداد شادی ۲۴ خردادماه است. همان جشنی که مردم خود برگزار کردند و حماسهاش را آفریدند. به گفته او علاوه بر آقای خاتمی، آقای هاشمیرفسنجانی و ناطق نوری نیز از جمله میهمانان این مراسم هستند. همینطور ۷ کاندیدای دیگر که در انتخابات با آقای روحانی رقابت میکردند به مراسم تحلیف دعوت میشوند.
از چهرههای اصلاحطلب نیز نامهایی برای این جلسه مطرح شده است که بخشی از آنها از جمله وزیران آقای خاتمی بودهاند. درباره خاتمی نیز، اطرافیان آقای روحانی میخواهند ابتدا از مجلس مطمئن شوند که درخواست آنها را رد نمیکند، سپس نام وی را به مجلس اعلام کنند.
او در عین حال خبر داد که اتفاق مهمتر از تحلیف این است که آقای روحانی تصمیم گرفته، لیست کابینه را درکوتاهترین فاصله با مراسم تحلیف اعلام کند. به همین علت نیز به طور قطع و یقین میتوان گفت که لیست آقای روحانی برای کابینه قطعی شده است و طبیعتاً او خود بهتر از هر کس میداند که هر وزیر چه پتانسیلی دارد و چه اقداماتی قرار است انجام دهد.
پرسیدم شما از لیست خبر دارید و اصلاً خودتان در لیست هستید. خندید. گفت، هر کارگروه ۵ نفر را برای هر وزارتخانه به آقای روحانی معرفی کرده است. این روی داستان است. اما داستان کابینه، روی دیگری نیز دارد و آن لیست آقای روحانی است. از قرار معلوم ایشان با برخی از افراد خود به سخن نشسته، پیشنهادی را ارائه کرده و او رفته و برنامهای نوشته و آورده است. گفتم: از بین آنهایی که مشخص شدهاند، میتوان کسی را به ضرس قاطع از هماکنون اعلام کرد؟ گفت شنیدهام که معاونت اول اسحاق جهانگیری در دولت آینده قطعی شده است. همینطور شنیدم که علی جنتی برای وزارت ارشاد، بیژن زنگنه برای وزارت نفت، آقای ویسه برای صنایع، فروزنده برای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، فیروزآبادی برای وزارت ارتباطات، محمدجواد ظریف برای وزارت خارجه، سیدحسن هاشمی برای وزارت بهداشت، مسعود نیلی برای سازمان برنامه و بودجه، محمدعلی نجفی برای آموزش و پرورش، محمد شریعتمداری برای وزارت کار، مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان، عباس آخوندی وزیر مسکن، محمود حجتی وزیر کشاورزی و آقای امیری، حقوقدان سابق شورای نگهبان برای دادگستری قطعی شده است. درباره آقای امیری،معتقد بود که او در شورای نگهبان، نقش قابل ملاحظه و متفاوتی با برخی دیگر از اعضای شورای نگهبان داشته و در قضیه ردصلاحیت هاشمی، نظرش با هاشمیشاهرودی یکی بوده که نباید چنین اتفاقی بیفتد.
درباره سوابق علی جنتی پرسیدم و اظهار تعجب کردم از اینکه او قرار است به عنوان گزینه احتمالی ارشاد معرفی شود و پرسیدم چرا مسجدجامعی به ارشاد نرفت. او خبر داد که یک طیفی در مجلس که عمدتاً اعضای جبهه پایداری و فراکسیون اصولگرایان مجلس هستند به صراحت با مسجدجامعی مخالفت کردهاند. پیغام نیز فرستادند که مسجدجامعی را معرفی نکنید چون در مجلس رای ندارد. آقای روحانی نیز علاقهمند نیست با مجلس چالش داشته باشد. در عین حال نباید از ظرفیتهای آقای مسجدجامعی غافل شد. او بهترین گزینه اعتدالگرایان برای ریاست شورای شهر تهران است. اگر به دولت بیاید، قطعاً اصلاحطلبان و اعتدالخواهان هیچ گزینهای برای ریاست شورای شهر نخواهند داشت. از آن طرف، حضور مسجدجامعی باعث پراکندگی آرای اعتدالگرایان برای انتخاب شهردار خواهد شد. اگر ما بخواهیم بین محسن هاشمی، محمدعلی نجفی و مسعود خوانساری یکی را به عنوان شهردار، پیشنهاد کنیم، رای و نظر مسجدجامعی مهم است و او میتواند این اجماع را نیز به وجود بیاورد.
او درباره علی جنتی نیز گفت که علی جنتی، از نیروهای شناخته شده اعتدالخواهان است. دوستی و همکاری دیرینه او با هاشمیرفسنجانی و حسن روحانی، منجر به اختلاف بین علی جنتی و پدرش آیتالله جنتی شد. جنتی نیروی عملگراست و میتواند وزارت ارشاد را مدیریت و راهبری کند. پس چه کسی الان و در این شرایط بهتر از علی جنتی هست؟
گفتم: آقای پورنجاتی، یا زم و یا سیدمحمد بهشتی. گفت: بهشتی نمیتواند رای اکثریت مجلس را کسب کند. حجتالاسلام زم نیز نمیتواند. دکتر پورنجاتی نیز نه خود علاقهمند است و نه فعلا شرایط آن را دارد.
صحبت را به مسجدجامعی کشاندم و اینکه او اخیراً از اهالی فرهنگ و روزنامهنگاران خواسته است که راهکارهایی برای عبور از وضعیت فعلی به او ارایه بدهند. پرسیدم این نظرخواهی پس چیست که او خواسته، هر کس برنامهای برای ۱۰۰ روز آینده ارایه کند؟
او گفت: میدانی که مسجدجامعی یکی از افرادی است که در کارگروههایی که آقای روحانی تشکیل داده، فعالیت میکند. طبیعتاً در این چارچوب ممکن است آن درخواست را داده باشد. البته ایشان همیشه به عنوان یکی از مهمترین گزینههای ارشاد مطرح بوده و بعید نیست که گوشه چشمی به این موضوع داشت که اگر برای این سمت انتخاب شد، چه کارهایی باید انجام بدهد. بالاخره آقای مسجدجامعی سابقه خوبی در ارشاد داشته و همین سابقه باعث میشود تا نامش به عنوان اصلیترین گزینه، مطرح شود. در عین حال نام حسامالدین آشنا هم برای وزارت ارشاد مطرح است. یک چهره و استاد علم ارتباطات که نماد کلید را بهدست روحانی داد.
پرسیدم چرا آقای عارف در بین اعضای کابینه نیست. بالاخره ایشان بعد از انتخابات توانست جایگاهی را برای خود درافکار عمومی باز کند. او گفت آقای عارف البته اقدام شایستهای انجام داد. در این که هیچ کسی شک ندارد، آقای روحانی هم علاقهمند بود تا از ایشان در کابینه استفاده کند ولی از قرار معلوم خود آقای عارف پیشنهاد دکتر روحانی را نپذیرفته است.
گفتم: اما شنیدم که آقای عارف گفته است پیشنهاد معاون اولی به ایشان نشده است.
گفت: بله. پیشنهاد معاون اولی به ایشان نشده است. اما آقای روحانی به او پیشنهاد داده است که یا وزارت علوم را بپذیرد یا به وزارت ارتباطات برود. علتش نیز در این بود که آقای عارف هم سابقه فعالیت در وزارت علوم را داشت و هم در رشته مخابرات صاحبنظر است. همچنین در دورهای نیز در این وزارتخانه وزیر بوده است. اما پس از این پیشنهاد، آقای عارف پا به پا میکند و به روحانی میگوید که علاقهمند است یک حزب و تشکیلات راهاندازی کند و سپس به نقد دولت بپردازد. آقای روحانی از قرار بعداً به یکی از نزدیکانش گفته بود که من انتظار چنین برخوردی از دکتر عارف نداشتم. چراکه من از آقای ناطق نوری نیز برای کابینه دعوت کردهام. وقتی از آقای ناطق نوری دعوت کردهام که وزارت کشور را بپذیرد، چرا آقای عارف از پیشنهاد تصدی دو وزارتخانه ارتباطات یا علوم ناراحت میشود؟
سپس درباره وضعیت آقای یونسی پرسیدم که اسمش در لیست ارایه شده توسط او نبود. گفتم به نظر شما ایشان به کدام وزارتخانه میرود؟ گفت: هیچ چیز قطعی نیست. البته با کاری که روزنامه تهران امروز کرد، نشان داد که بخشی از اصولگرایان نمیخواهند ایشان به وزارت اطلاعات برود.
اشارهاش، به آنچه بود که هفته گذشته، در روزنامه تهران امروز منتشر شد. این روزنامه که تحت حمایت آقای قالیباف منتشر میشود، مطلب تندی علیه یونسی نوشت که بلافاصله مورد استفاده بیبیسی قرار گرفت و بر روی آن گزارش و مطلب، برنامه ساخت.
تهران امروز ذیل عنوان «چه کسانی میخواهند وزارت اطلاعات به یونسی برسد؟» از یک عقبه رسانهای سخن به میان آورده بود که آنها میخواهند «وی را کاندیدای اول وزارت اطلاعات معرفی کنند» و بعد نوشته بود: «آنهایی که علی یونسی را از نزدیک میشناسند رویکرد سیاسی وی را به دو برهه قبل و بعد از دوم خرداد تقسیم میکنند. قبل از دوم خرداد در اردوگاه جناح راست و فردای دوم خرداد در جرگه اصلاحطلبان.» و بعد تهران امروزیها به صدر انقلاب و دهه شصت رفته بودند که یونسی «در نیمه دوم سال ۶۲ در مقام ریاست شعبه دادگاه نظامی، بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای شبکه مخفی و نظامی حزب توده ایران و ۳۰ نفر از اعضای سازمان فداییان، شاخه اکثریت را محاکمه و برخی را نیز به اعدام محکوم کرد.»
بعد نیز به روحانی یادآور شده بود که یونسی در مجلس شانسی برای رأیآوری ندارد و «حتی در صورت رایآوری میتواند آغازی برای یک چالش میان دولت و مجلس باشد.» و بعد نتیجه گرفته بود یونسی «سیاسیکار» است.
او گفت بعد از این گزارش، از قرار یکی از اطرافیان آقای روحانی بلافاصله با محمدباقر قالیباف تماس میگیرد و ماجرا را جویا میشود که چرا چنین مطلبی منتشر کردهاید. آقای قالیباف با اظهار بیاطلاعی، میگوید که دیروز نتوانسته روزنامه تهران امروز را کنترل کند و به همین علت چنین گافی از طرف مدیران این روزنامه رخ داده. او گفته بود که فردا جبران میکنیم. روز بعد که تهران امروز منتشر شد، آنها در مطلبی با این عنوان که یونسی سیاسیکار نیست، از او دلجویی کرده و از قدمی که برداشته بودند، عقبنشینی کردند.
دوستی که منتظرش بودم، رسید. با این مقام سابق و احتمالاً آتی خداحافظی کردم. او به راه خود رفت و ما به راه خودمان.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.