توضیح مترجم:
مسئلهی ادغام، دربرگیرندگی و فراگیرسازی و به چالش کشیدن برساخت توانایی از مسائل کلیدی حوزهی مطالعات انتقادی و پراکسیس معلولیت است. با وجود خاستگاه ستمستیز و ضدسرمایهداری این مطالعات و پراکسیس، گفتارهای رفرمیستی و خیریهای به واسطهی فوریت نیازهای ضروری و حیاتی و غیرقابلتعویق معلولان و به میانجی وعدهی ادغام و خدمات، در جنبشهای معلولان بدل به یکی از جریانهای موثر شدهاند.
از سوی دیگر بازارگرایی و کالاییسازی جریانی را شکل داده است که با وعدههای محدود و اختصاصِ شکلیِ بخشی از استخدامها به افراد معلول و … هرچند دسترسی محدودی به برخی از معلولان در زمینه اشتغال داده است، اما با بزرگنمایی اقدامات انجام شده، مسئله معلولان را مسئلهای در حال حل شدن عنوان میکند و با ساختن فیگورهای رسانهای و به اصطلاح “موفق”، معجون تلاش فردی و الطاف ملوکانه خیریهها و مسئولان و البته اعتماد به دست نامرئی بازار را به عنوان راهکار معرفی میکند.
با این حال، روی دیگر سکه، همچنان مراکز نگهداری، تیمارستانها و مراکز توانبخشی و کاردرمانی در حال گسترش در سرتاسر جهان هستند که به صنعتی پولساز و خط تولیدی بدل شدهاند، صنعتی که در دانشکدههای پزشکی، روانشناسی و روانپزشکی دانشهای خود را تولید میکنند، در اتاقهای سیاستگذاری به بودجهها جهت میدهند، در پارلمانها قوانین را به نفع خود تغییر میدهند و قوانین حداقلی حمایتی را بیاثر میکنند، و یک دستشان در جیب بودجههای دولتی و بیمهای است و دست دیگرشان به مدد سیاستهای تعدیلی و نئولیبرالی در جیب مردم.
کار این بازارگرایی تا آنجا پیش رفته که اقدامات موسوم به درمانی که انجام آن روی حیوانات در بسیاری از کشورها ممنوع است، در مواجهه با معلولان ذهنی و شناختی به شکل قانونی انجام میشود. تبلیغات و جنون درمان، رفتارگرایی را زنده و بعد از گذشت مدتها از قربانیکردن کودکان ترنس، نوبت به کودکان اتیستیک رسیده تا با روش به اصطلاح درمانی تحلیل رفتار کاربردی (ABA) مورد کودک آزاری قرار گیرند و حتی والدین تحت تاثیر تبلیغات حاضر باشند برای آن ماهها در صف کلینیکها انتظار بکشند و هزینههای گزاف پرداخت کنند.
از آن سو، حتی جنبشهای اجتماعی مترقی، از جمله جنبش زنان، در بسیاری از کشورها در مسیر مبارزهی راستین برای حق بر بدن و حق انتخاب، بدون برقراری گفتوگوی موثر با معلولان، ناخواسته به صفوف مدافعان بِهْنژادی پیوستهاند و جنبشهای کارگری و اتحادیهها نیز در مسیر مبارزات رهاییبخش خود، هر از چندی در دام پیوند میان حق ـ حقوق و کار میافتند.
اما چرا معلولیت و معلولان تا این حد نامطلوب هستند؟
سانورا تیلور، نقاش و کنشگر معلول، با رجوع به مارکس و به کمک نظریهی ارزش در این مقالهی کلیدی، که نزدیک به دو دهه پیش نگاشته شده، به یکی از ابعاد اساسی موضوع میپردازد و فراخوانی انتقادی برای بازسازی جنبشهای معلولان و برقراری پیوند میان این جنبش و سایر جنبشهای اجتماعی میدهد. این مقاله نکاتی اساسی برای مبارزات نامعلولان نیز دارد.
نخست آنکه هرچند بخش چشمگیری از جمعیت جهان معلول هستند، کمتر به آنها به عنوان یک گروه اجتماعی که وضعیت کنونیاش پیوندی عمیق با سرمایهداری، نژادپرستی، استعمار و تبعیض دارد توجه شده است و همچنان فهم غالب از معلولیت حتی در میان جنبشهای مترقی نامعلولان، فهمی پزشکینه و کمابیش ارتجاعی است. دیگر آنکه تیلور پرسشهایی کلیدی پیش روی فهم ما از “کار” میگذارد.
اهمیت این پرسش در این است که هم فهم وضعیت کنونی بدون توجه به مفهوم و موقعیت کار و تعیناتش در نظم سرمایهدارانه ناتمام خواهد بود، و هم برساختن هر نوعی از بدیل نمیتواند امری منفک از درک مفهوم کار و تعینات فعلی آن والبته بازتعریف و بازسازی بنیادی آن باشد. بدیلی که برای همه گروههای تحت ستم نباشد، در معرض این خطر است که امتداد کردارها و گفتارهای استثناکنندهی قدرت حاکم باشد.
🔹 این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
#معلولیت
#کالاییسازی
#خودبسندگی_جسمی
#عارضه
#سانورا_تیلور
#حمیدرضا_واشقانی_فراهانی
@naghd_com
سلف پرتره (۲۰۰۳) از سانی تیلور
Sunny Taylor: Portraits of Early Success
***************
در همین رابطه:
ایران جهنم معلولین
سوم دسامبر، روز جهانی افراد دارای ناتوانیهای جسمانی
امروز سوم دسامبر از طرف سازمان ملل متحد، “روز جهانی افراد دارای معلولیت” نامگذاری شده است. ایران یکی بدترین کشورها برای زندگی شهروندانی است که دچار ناتوانی جسمانی هستند.
در حالی که در کشورهای نسبتا توسعهیافته دنیا تدابیری برای زندگی افراد دچار ناتوانیهای جسمانی اندیشیده شده، در ایران نه فکری به حال تناسب کوچه و خیابان و اماکن مسکونی و اداری و آموزشی برای آنها شده و نه کمک هزینه کافی برای زندگیشان از سوی دولت پرداخت میشود.
حدود ۱۵ درصد از جمعیت ایران، برابر با ۱۲ میلیون نفر، را معلولان تشکیل میدهند.
شغل ندادن به افرادی که ناتوانی های جسمی دارند, نامناسب سازی سطح شهرها برای آنان، بی فرهنگ نمودن جامعه و حساسیت زدایی کردن در قِبَل افراد با ناتوانایی های جسمی توسط حاکمیت,…تنها بخش هایی از تولید و بازتولید روزانهء چنین دوزخی برای هموطنانی که ناتوانیهای جسمانی دارند می باشد.
#کولبرنیوز
@kolbarnews
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.