پایان خط حکومت ولایت فقیه

آنچنان که از شاهد برمی‌آید وعده درمانی ابراهیم رئیسی نیز نتوانسته بر مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم ایران فائق آید و از گوشه و کنار، مشاطه‌گران حکومت ولایت فقیه و مهره‌های جناح مغلوب حکومت در پی نصیحت ابراهیم رئیسی می‌باشند.

وعده و وعید بسیاری را می‌توان در اظهارات سران حکومت ولایت فقیه دید که سخن از حل مشکل معیشت مردم ایران می‌‌دهند و در حرف، لاف‌های گزاف می‌زنند.

اما دولت‌های منصوب خامنه‌ای وقتی که پای عمل به میان می‌آید جز درماندگی و مانورهای فریبکارانه سخنی برای گفتن و ارائه ندارند.

۸ سال پیش وقتی حسن روحانی در حکومت ولایت فقیه به ریاست جمهوری منصوب شد، وعده می‌داد که «آنچنان رونق اقتصادی» ایجاد خواهد کرد که مردم دیگر به یارانه ۴۵ هزار تومانی «اصلا» نیاز نداشته باشند!

پایان خط دولت روحانی

اما روحانی وقتی که آماده می‌شد تا در بدترین وضعیت ممکن اقتصادی، دولت را به میراث‌دارش از جناح دیگر حکومت بسپارد گویی که سخنان سال ۱۳۹۲ خود را فراموش کرده باشد با وقاحتی بی‌نظیر مدعی شد که مردم ایران به حکومت «اعتماد» دارند چرا که آب و برق آنان قطع نمی‌شود!!!

مثال ابتدا و انتهای کار روحانی را می‌شود به تمامی دولت‌های پیشین و پسین او تعمیم داد، بدین معنا که وعده‌های آستانه انتخاباتی، در پایان ۸ سال همواره جای خود را به وضعیت اقتصادی بدتر از پیش می‌دهند.

هر چند دولت پسین روحانی؛ یعنی دولت رئیسی، در ماه‌های آغازین کار خود قرار دارد اما می‌توان گفت که این قانون و عمومیت شامل حال دولت وی نیز می‌شود.

پایان خط دولت رئیسی

کارنامه ۱۰۰ روزه دولت رئیسی مصداق بهاری است که پایان سالش از آن پیداست. اما در این بین مهره‌های جناح مغلوب حکومت که به تیغ جراحی خامنه‌ای سپرده شدند کماکان در پی تنفس مصنوعی به دولت منصوب و حکومت ولایت فقیه هستند.

از جمله زیدآبادی از مهره‌های جناح مغلوب حاکمیت و از مصلحان قلابی در حکومت ولایت فقیه، در مطلبی تحت عنوان «شرط بلاغ»! در روزنامه حکومتی اعتماد بتاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۰ در پی اندرز و نصیحت دولت رئیسی بر می‌آید تا وی را از خطرها و پیامدهای شرایط کنونی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که علیه حکومت ایران صف‌آرایی کرده‌اند بیم داده و وی را به «راه‌ راست» هدایت کند.

زیدآبادی «تورم در اقتصاد ایران» را در سراشیبی تند خوانده که به این سادگی‌ها قابل توقف نیست و بر این واقعیت صحه می‌گذارد که اقدامات دولت رئیسی در کنترل تورم بی‌نتیجه بوده و خواهد بود و از این منظر جامعه شهروندی ایران را خشمگین و ناراضی تلقی می‌کند.

سپس خواهان «جلب رضایت مردم» در «خارج از دایره معیشت» و در حوزه‌های «سیاسی، اجتماعی و فرهنگی» شده و این را به دولت رئیسی خاطرنشان می‌سازد.

در ادامه زیدآبادی بر این واقیعت انگشت می‌گذارد که فضای «تبلیغاتی حاکم بر افکار عمومی» علیه دولت رئیسی است و بدین وسیله تلویحا پایان خط را به رئیسی گوشزد کرده و «زمین‌گیر شدن»، «بلاتکلیفی و مستاصل‌شدن»، «وخامت حال اقتصاد» و «فروغلتیدن در چاه ویل» دولت رئیسی را بدیهی می‌شمارد. [دولت رئیسی و معیشت مردم]

پایان خط حکومت ولایت فقیه و سوختن خشک و تر جناحین حکومت

در دریوزگی و استیصال جناح مغلوب حکومت ولایت فقیه شک و شبهه‌ای نیست، اینان در زمانی که به تیغ سخت‌ترین جراحی سپرده می‌شوند نیز در پی استحصال عمر حکومت ولایت فقیهند.

این صنف یقین دارند در جایی که شعله‌های اعتراضات عمومی شهروندان ایرانی بر هیمنه ولایت فقیه افروختن آغاز کند خشک و تر سران و مهره‌های وفادار به حکومت ولایت فقیه از هر دو جناح را خواهد سوزاند از این منظر در پی چاره‌جویی برای حکومت ولایت فقیه بوده و

در پی «شرط بلاغ»! گفتن به دولت رئیسی هستند.

اما از این واقعیت غافلند که این پایان خط است و شرط بلاغ را مردم ایران در اعتراضات دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ خطاب به کلیت حکومت و به روشنی عنوان ساختند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)