برای مشاهدهی اشغالگری و اشغالگران، دیگر نیازی به سفر به سرزمینهایی که اشغالی خوانده میشوند نیست. نیازی نیست تا در صف داوطلبان پر ارج و قرب راهی شونده از سوی دولت کنونی ایران بایستی و راهی شوی به سرزمینهای پرحرارت جنوب خاورمیانه، تا برایت اثبات کنند که این یکی اشغالگر است و آن یکی اشغالشونده؛ و به یکی یاری برسانی و آن دیگری را شماتت کنی. نه، همین کنارهی خیابان بهار و کوچهی سمنان در قسمتی از تهران است که اینروزها همان پیشتازانِ گستردنِ سینمای دینی در دولت دهم و مدعیان بر قانونگستری و اخلاقگرایی در سینمای ایران، با در پیش گرفتن غیر اخلاقی ترین شیوهها و ناجوانمردانهترین ابزارها، در صدد اشغال “خانه سینمای ایران” برآمدهاند.
“محمد جواد شمقدری” از روزی که در دولت دهم محمود احمدینژاد، بر مسند اولمقامِ سینمای ایران نشست، کمر به انهدام همان سینما و دسترنجهای چندین سالهی آن بست و تا آنجا که میتوانست و هرچه از وی برآمد، برای ضربه زدن در هر دو بخش اقتصادی و محتوایی این مهم، کوتاهی نکرد. این را نه با گمانِ آلوده به بغض و غرض؛ بلکه با یک نگاه به آمار تولید و فروش سینمای ایران در این چند سال و نیز با شمردن چهرههای خانهنشین، ممنوع شده و یا حتی به زندان افتادهی این سالهای سینما، میتوان به راحتی مشاهده کرد و دریافت.
جواد شمقدری و معاونان و مشاوران سازمان شبهخودمختارِ تاسیس شده به دستِ وی (سازمان سینمایی)، تا چندی دیگر، باید مقام و منصب و بودجه و اعتبار مُهر و امضای حکمرانی و فرمانروایی بر سینمای نحیف ایران را بگذارند و بروند؛ اما در این واپسین روزها نیز، بازهم از بهبارآوردنِ خرابیها رویگردان نیستند و با جهتدهی و یاریرسانی به تعدادی اندک از سینماگرانِ نزدیک به خویش، در صدد ایجاد یک خانهی سینمای بدلی و جایگزینی آن به جای خانهی واقعی سینماگران برآمدهاند، تا بعد از واگذاری دولت نیز بتوانند از طریق همین کانال، انگولکهای تازهای را در روند جدیدی که از سوی مسئولان بعدی سینما اتخاذ خواهد شد، وارد کرده و تا آنجا که بشود، از اذیت و آزارهایی –که مسبوق به سابقه است-، فروگذار نکنند.
پلمپ خانه سینما با تمسک به مداخلی که از سمت وزارت ارشاد کنونی گشوده شده، دوشنبه شبِ گذشته درحالی اتفاق افتاد که اندکی پیش از آن، مهاجمان و داعیهداران تازهی دردستگرفتنِ خانه سینما، سعی در تصاحب و خروج امکانات موجودِ درونِ خانهی سینما نیز داشتند و میخواستند بعد از طی این مرحله، خودشان با تصرف و اشغال مکانیِ خانهی سینمایی که محصول چند دهه تلاش و تعامل میان سینماگران و مسئولانِ سینمادوست است، فرمانروای دوبارهای بر سینما باشند و بر بدبختیهای این چندساله نیز افزون کنند.
هیأت مدیرهی واقعی خانه سینما متشکل از “محمد مهدی عسگرپور” و “فرهاد توحیدی” و …، وقتی با هجوم اشغالگران مواجهشدند، چارهای نداشتند جز آنکه به سان ۴ سال پیش که مردم برای پیگیری مطالبات خویش، رهسپار خیابان شوند، آنها نیز فراخوانی صادر کنند و اینگونه بود که سینماگران نیز دیروز به کفِ خیابان آمدند و مطالبات خویش در جهت پیشگیری از این اشغال ناشیانه را، در روی آسفالتهای داغ تهران پیگیری کردند.
در این میانهی اشغالگری و مبارزهی بیسلاح شرد و گرم علیه آن، جای آنهایی که میلیاردها تومان بودجه را اختصاص میدهند تا مصایب سرزمینهای اشغالی جنب مدیترانه، در لوای فیلم و سریال به نمایش گذارده شوند، خالیست؛ تا شاهد باشند چند مدیری که در این سالها مدام حرف از اخلاق و دین و ارزشمداری میزدهاند و دیگران را به خاطرِ آن خانهنشین میساختند، چگونه به خاطر رفع حوائج روحی و مالی خویش، اشغالگر شده و چند سینماگر –جزو اهالی سینمای دفاع مقدس- را نیز، همراه با خویش به جرگهی اشغالگران درآوردهاند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.