اگرچه کسی از آنها را از نزدیک نمیشناسم، تردید کمی دارم که بسیاری از آنان بعد از فراغت از کارگزاری و شکستن دیوارهایی که بین ذهنیت آنان و واقعیت دنیای بیرون قرار گرفته بود، سرنوشت غمانگیز و رقتباری را تجربه میکنند.
عبادالنظام-۶۶ ساله، متولد تهران. در زمان دو تن از بدنامترین وزرای اطلاعات، همکار ایشان بود. اسم مستعار او در این وزارت مخوف «عباد» است. بعدا او خود را وارد حلقه اصلاحطلبان کرد. او که کت و شلوار معمولی و نه حزباللهی میپوشد علاقه تمامی دارد که نشان دهد هنوز از «شرافت» چیزی در وجودش دارد، و البته از شرافت مفهوم متعارف و همگانی آن منظور است. او که بین فضای سرسپردگی به نماینده الله روی زمین و حفظ شرافت انسانی خود مذبذب است، به تدریج نشان داده که میتواند خود را، شرافتش را، میهنش را و هر آنچه قابل تصور است در قربانگاه خدای نظام اسلامیاش ذبح کند یا برای ذبح به حراج گذارد. مبارکش باشد! این خود پیشرفتی است که معامله با شیطان را یکسره میکند و چه بد معاملهای است این معامله.
مصروفالدوله- ۶۲ ساله، متولد تهران دارای اصلیت اصفهانی. دو سال قبل از پیروزی انقلاب در سن ۱۸ سالگی به امریکا رفت در برخی دانشگاههای نه چندان معروف آنجا درس خواند. مدتی نماینده دایم ایران در سازمان ملل بود و به همین جهت با برخی از سیاستمداران آمریکایی آشنایی به هم زد. کاربران فضای مجازی به او لقب پینوکیو دادند. وی برای پیشبرد برنامههای خود نزد امریکائیان با یک مشکل مهم روبرو است: او از وزن مهمی در تعیین سیاست خارجی کشور برخوردار نیست. هر از گاهی سیگنالهایی از او ارسال میشود که گویی در تقابل بین مردم و حکومت سمت مردم ایستاده است، و این به معنی آنست که وی همواره در ذهن خود دادگاهی خیالی را مجسم میکند که در آن در حال محاکمه است. وضعیت رقتباری است! گاهی هم وانمود میکند او چنین پستی را نگه داشته تا اوضاع از این بدتر نشود، استدلالی که تمامی کارگزاران دستگاه آلمان نازی در دادگاههای خود استفاده میکردند. هانا آرنت در مصاحبهای که متعاقب انتشار گزارش آیشمن در اورشلیم انجام داد به چنین استدلالی توجه کرده و گفته بود: یکبار برای همیشه باید این استدلال را از اعتبار انداخت، اوضاع نمیتوانست از آن بدتر شود! به هر روی مصروفالدوله نیز به تدریج یاد گرفت چگونه خود را از دست وجدانش آسوده کند، احتمالا خدایی که میپرستد او را در فایق آمدن به عذابی که از ناحیه وجدان متوجهاش بود یاری کرد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.