عالیجناب گرانمایه امامعلی رحمان

رهبرخردمند دولت و مردم خوب تاجیکستان

فرزند شایسته ی زرتشت ورجاوند 

فرزند برومند کورش کبیر

و فرزند راستین پیر شهنامه گوی طوس فردوسی بزرگ 

بارک الله به آن حضرت که ازطریق ملاقات با ابراهیم رئیسی واعطای دکترای افتخاری به او آبروی نداشته ی جمله سیاستمداران عملگرای ربع مسکون را خریدید. دست مریزاد! این را می گویند سیاست واقع گرایانه. به درک که هفتاد میلیون نفراز مردم ایران وحدود ده میلیون نفرایرانی درتبعید ازحرکت جنابعالی ورئیس دانشگاهت یکه خورده اند. این ها عددی نیستند. “سرخم می سلامت، شکند اگر سبویی”. دست ودلت قرص باشد ای فرزند برومند کورش بزرگ. دنیایی است سفله وسفله پرور واگرسفلگی را پیشه نسازی کلاهت پس معرکه است. درقرن شانزدهم ماکیاولی به فرمانروایان اندرز داد که اخلاق را ازسیاست جدا کنند و درمسیر حفظ قدرت از هرراهی مدد بجویند. آفرین صد آفرین برتو که نه تنها فرزند کورش بلکه در شمار اولاد خلف مالیاولی بزرگ نیزقرارداری. 

جناب آقای رئیس جمهور، حتی به اندازه ی سرجو نگران نباش اگر رئیسی مورد تنفرایرانیان برون و درون مرزی است و درسال ۱۳۶۷ به عنوان یکی از اعضای گروه مرگ بیش از پنج هزار زندانی سیاسی را قتل عام کرده است وامروز هم به عنوان مجری فتوی خمینی به جنایت هولناک خود افتخارمی کند. این مشکل شما نیست. حضرتعالی یک رهبربلامنازعید که باید بهر قیمتی که شده قدرت خود را حفظ کنید. 

آقای رئیس جمهور، ای فرزند برومند کورش، اگر نیم نگاهی به تاریخ بیندازید، بدون برو و برگرد، برای خودتان مشاهده خواهید کرد که زمانی که هیتلرداشت از کشته پشته می ساخت، کشورهای دموکراتیک اروپایی چشمان خود را فرو بستند، با این استدلال که سیاست “پیشوا” سوسیالیستی است و اشکالی ندارد اگر اندکی با ناسیونالیسم قاطی شده، بهرحال باید دربرابر نفوذ احتمالی چپ از او حمایت شود. شد آنچه نباید بشود و امروز چه کسی دیرین را بخاطر می آورد؟ نمی دانم سری به نروژ زده اید یا نه؟ می گویند درشمار دموکراتیک ترین کشورهاست. ببینید که کمیته ی صلح نوبل نروژ به چه کسانی جایزه داده است: کیسینجر، طراح کودتاهای خونبار در آمریکای لاتین، آنگ سان سوچی که ازتبعید صدها هزار اقلیت روهینگا طرفداری کرد و اخیراً ابی احمد علی نخست وزیر اتیوپی که به ایالت تیگری لشکرکشید وباعث کشتار وآوارگی میلیون ها انسان شد. کمیته ی صلح نوبل کک اش هم نگزید. جناب آقای رحمانف شما از هیچ کدام از اینها کمترنیستید. توصییه ی این بنده ی فقیر این است که جنابعالی پس ازقرائت چهار قل، هرروز صد بار برای خود تکرارکنی: “همه کردند من چرا نکنم”.

تصورمی کنم شما هم مثل حقیر قبول داشته باشید که دراین دوره و زمانه ما در دنیایی کله پا زندگی می کنیم. وتو ای پسر برازنده ی کورش کبیرخوب معنی زندگی فهمیده ای: در این دنیای وارونه و هرکه هرکه باید هم رنگ جماعت شد و نعل وارونه زد. حالا که سوراخ کج از آب درآمده تو هم باید میخ کج باشی و الا حسابت پاک است. ممکن است کسی به خودش جرأت و به حضرتعالی اندرز دهد که مکن که ازتو در تاریخ با ننگ و نفرت یاد می کنند. حرف این ساده لوح را از این گوش بشنو واز گوش دیگر بیرون کن. از هیتلر یاد بگیر که زمانی که به او اندرز دادند که نسل کشی را کنار بگذارد گفت: “ول کنید؛ امروز چه کسی کشتارجمعی ارامنه را به یاد می آورد؟” 

آقای رئیس جمهور غلام حلقه به گوش آن عالیجناب رئیس دانشگاه ملی تاجیکستان طی مراسمی پر زرق  برق به ابراهیم رئیسی لباس رسمی استادی پوشانید، به او دکترای افتخاری اعطا کرد و اورا به عنوان عضو افتخاری هیئت علمی این دانشگاه منصوب نمود. این لباس آنقدر به تن رئیسی گشاد بود که او خود دراین مراسم پرجلال و جبروت به بیسوادی خود اقرار کرد: “البته جایگاه طلبگی و حوزوی برای من افتخار بزرگی است… عنوان طلبگی من به همه عناوین می‌چربد.” خواهش می کنم تبریکات صمیمانه ی مرا بخاطر این زرنگی کم نظیر خود بپذیرید که درجلو چشمان از حدقه درآمده ی جهانیان دیوانگی را خرد، کودنی را هوش، دیو را فرشته، زشت را زیبا وگرگ را میش جلوه دادید. 

نگرانی به دل مبارک راه ندهید. دراین دنیای دیوانه ی دیوانه شما تنها کسی نیستید که به یک آدم کله پوک دیوانه درجه دکترا می دهد. دانشگاه ماکرر در سال ۱۹۷۷ به دیکتارخودکامه نظامی اوگاندا دکترای افتخاری حقوق داد. هم او بود که در دوران زمامداریش همواره حق را ناحق و ناحق را حق کرده بود. پس ازآن بود که او همه را مجبورساخت اورا الحاج فیلد مارشال دکترعیدی امین دادا صدا کنند. همانطور که رئیسی به شما حالی کرده، کاری که شما باید از این پس با جان و دل درانجام آن بکوشید این است که دانشگاه ملی تاجیکستان را حوزوی کنید و آنرا به عنوان شعبه ای حوزه علمیه قم به جهانیان معرفی فرمایید. نترسید اگر مدعی هشداردهد که سیاست فرهنگی شما لاهوتی فقید شاعر پارسی گوی و وزیر فرهنگ تاجیکستان را درقبرتکان خواهد داد. 

جسارت مرا می بخشید جناب رئیس که عکس تمام قد شما را با رئیسی دیدم و نپسندیدم. شمائی که درمسابقه ی سازش اینقدر پیشتازید چرا در برابر یک سردمدار مذهبی سه آتشه با کت و شلوار و فکل و کراوات غربی پدیدار شده اید؟ عجب از کمالات جنابعالی! نمی شد عبا و ردا و نعلین ویک ریش مصنوعی جورکنی ودرچهره عبوس رئیسی نور ملکوتی ببینی؟ مگرهمتای ترکیه ای خودت رجب اردوغان در ریش دراز خامنه ای نورالهی ندید؟ البته یک تسبیح شاه مقصودی ۱۳۳ دانه ای هم لازم داشتید که با آن مرتباً ذکر بگویید و از خمینی وخامنه ای و رئیسی یاد کنید. اگر علیا مخدره عزیرماه، جفت هم خفت خود، را همراه با صبیه های محترمه فیروزه، آزاده، رخشانه، تهمینه، پروینه، زرینه وفرزانه را با چادر و چاقچول در مراسم حاضرمی فرمودید هم به ابهت مجلس می افزودید و هم قند را دل رئیسی آب می فرمودید. علاوه براین ریش، که ملایان آنرا محاسن می نامند، و حجاب، که زیور نسوان است، برای شما خوشبختی می آورد و شما را به طالبان نزدیک تر می سازد. اشکالی ندارد اگردرون و بیرون تان با هم نمی خوانند. شمایی که نخوانده ملایی نیک می دانی که دورویی و ریا بخش جدایی ناپذیر سیاست است.

وتو ای فرزند شایسته ی زرتشت ورجاوند، فرزند برومند کورش کبیر و فرزند راستین پیر شهنامه گوی طوس فردوسی بزرگ دراین سفر دور ودراز و پیچ در پیچی که به وادی ظلمات آغاز کرده ای به تدارکات فراوانی نیاز داری. اول از همه باید شیعه بشوید. البته از نوع دوازده امامی اش. خیلی ساده است مثل آب خوردن به محمد رسول الله، علی ولی الله و خمینی ای امام وخامنه ای رهبری را اضافه کن. کارت نیاشد. دراین صورت چنان محبوب می شوی که مثل حزب الله لبنان، حشد الشعبی عراق، حوثی های یمن و رژم اسد درسوریه بخش بزرگی از منابع محدود مردم فلک زده ی ایران را به کشور محبوب خود سرازیر خواهی کرد. شما به عنوان یک دولتمرد کهنه کار بهترازمن پیراهن پاره می دانید که توسعه طلبی مذهبی جمهوری اسلامی حد ومرز نمی شناسد. البته اگردلت خواست مثل تیمورلنگ گه گاه سنگ اهل تسنن را هم به سینه بزن وخود را از نوداگان ابوبکرصدیق جا بزن. کی به کی هست؟ آدم عاقل هم از توبره می خورد وهم از آخور. 

قدم بعدی این است که مذهب را درتمام زندگی مردم دخالت بدهی. ریش وپشم وروبنده و روسری و امربه معروف و نهی از منکر را اجباری کنی و گشت های ثارالله، حزب الله و بقیه الله وخواهران زینب را به کوی و برزن بفرستی. لازم است که قوانین موجود را با احکام اسلامی جای گزین بسازی بخصوص درحوزه قصاص، ارث و ازدواج و طلاق. بعد هم برای راست آزمایی و ابراز ارادت خود هم که شده چند نفررا سنگسارواعدام کنی. به عبارت دیگر یک جمهوری اسلامی در تاجیکستان به دیگرجمهوری های اسلامی بیفزایی، البته ازنوع دبش آن. دراینصورت تمامی سلفی های جهان را، ازجمله ملایان ایران، طالبان، حشد الشعبی، حماس، بوکوحرام، الشباب، القاعده و داعش را ازخود راضی نگه خواهی داشت ودستشان از تاجیکستان کوتاه. اگرهم دلت خواست امارت اسلامی تشکیل بده که نورعلی نوراست.

برای موفقیت این سفردور ودراز و دگرگون ساز، ضروری است که آن عالیجناب از تمام رسانه های گروهی (تلویزیون، رادیو، مطبوعات، اینترنت وغیره) استفاده بفرمایند و شعارهای ذیل در اذهان مردم تاجیکستان وجهان جا بیندازند:

“خمینی و جانشینانش دست به خون احدی نیالوده اند. آنان ازجانب خدا آمده اند و رسالت الهی دارند”

“نظام مطلقه ولایت فقیه بهترین نظام های جهان است که ما را به صدراسلام بازمی گرداند”

“دولت اسلامی ایران با شکنجه واعدام سرناسازگاری دارد. درهیچ نقطه ای از دنیا حقوق بشر مثل ایران رعایت نمی شود”

“رژیم اسلامی سخت با تروریسم بین المللی مخالف است وبهترین حامی صلح جهانی به شمار می رود”

“ما باید روابط اقتصادی، مالی وتجارتی خود را با ایران گسترش دهیم که اقتصاد برهمه چیز ارجحیت دارد”

 این بود اندرزهای فروتنانه این فدوی، آخرین شخص ملکت محروسه ایران، به فرزند شایسته کورش کبیر، اول شخص کشورباستانی تاجیکستان. امیدوارم که حضرت عباس بی دست دستت را بگیرد، امام زین العابدین بیمار ترا ازبیماری برهاند، امام محمد باقر قررا درکمرآن علیجناب نخشکاند و امام غایب ترا همیشه در کلیه صحنه های سیاسی-مذهبی حاضر گرداند. 

الاحقر والاصغر، عبد عبید آن عالیجناب 

دردان صدرایی

۲۷ شهریور ۱۴۰۰

 

 

  

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)