📝 توضیح «نقد»:

به مناسبت انتشار ترجمه‌ی فارسی جلد نخست «دفترهای زندان»، اثر آنتونیو گرامشی، با ترجمه‌ی حسن ‏مرتضوی، که دربرگیرنده‌ی دفترهای اول و دوم یادداشت‌های اوست، بخشی از مقدمه‌ی مترجم انگلیسی این اثر را منتشر می‌کنیم. ‏

به‌گفته‌ی مترجم فارسی، این مقدمه شرح بسیار جالبی از روش گرامشی به‌دست می‌دهد و رویکردی را به این روش برجسته ‏می‌کند که تاکنون کم‌تر دیده شده است؛ هم‌چنین دربردارنده‌ی گفتاوردهایی مهم، شاخص و خواندنی از دفترهاست.‏

پرسشی که هنوز باید پاسخ داده شود، صرف‌نظر از مجادلات سیاسی و متن‌شناختی، این است:
چه چیزی قرار است از ‏قرائت دفترهای زندان گرامشی در ویراستی به‌دست آید که تا حد امکان دقیقاً محتوای دست‌نوشته‌های اصلی را بازتولید می‌کند؟ ‏
در بخش باقیمانده‌ی این جستارِ مقدماتی به این سوال پاسخ می‌دهم.

هدف من روشن‌کردن اهمیت توجه دقیق به آهنگ اندیشه‌ی ‏گرامشی، به رویه‌ها و روش‌های واکاوی و ترکیب‌بندی، تغییرات و چرخش‌هایی که پروژه‌اش از سر گذراند، به جزییاتی که ‏معرفی می‌کند، به موشکافی و به همان‌اندازه به تجدیدنظرهایی که اعمال می‌کند، به نظم و ترتیب‌ها و بازتنظیم مطالب، و ‏حتی به بخش‌بخش‌بودن کل تلاش او است. من می‌کوشم این کار را با تمرکز بر مسیر مجموعه‌ای از ایده‌ها انجام دهم که برای ‏نخستین‌بار بدون جلب‌توجه در گروه کوچکی از یادداشت‌های به‌ظاهر بی‌اهمیت در همان ابتدای دفتر اول پدیدار شدند.‏

روش‌های متن‌شناسی و نقد در همه‌ جای دفترهای زندان گرامشی عمل می‌کنند.

واکاوی نقادانه‌ی مستمر و دقیق کروچه که ‏بخش چشمگیری از دفترهای زندان را اشغال می‌کند، بسیار معروف است و اهمیت آن‌ها را تعداد بیشماری از منتقدان ‏خاطرنشان کرده‌اند.

آنچه کم‌تر معروف اما به همان اندازه برجسته است، نقد مفصل گرامشی از بوخارین است.

به همین ‏منوال، دقیقاً می‌دانیم شمار زیادی از یادداشت‌ها به واکاوی انتقادی فرهنگ ایتالیا و به ویژه ادبیات اختصاص داده شده است.

‏اما آنچه به نحو نامکفی ارزیابی و عمدتاً نادیده گرفته شده، حجم عظیم اطلاعات واقعی مفصلی است که در دفترها ضبط شده ‏است ــ به دلایلی روش «متن‌شناختی» که در دفترها جریان دارد، توجه زیادی را به خود جلب نکرده است.

خیلی دشوار نیست ‏که درک‌کنیم چرا چنین است. عملاً هر توصیف و بحث درباره‌ی متن گرامشی متضمن ملاحظاتی درباره تکه تکه بودنش و ‏خصلت ناکامل آن است. چنین ملاحظاتی غالباً ملازم این فرضیه است که وظیفه‌ی پژوهشگر گرامشی است که از این قطعات ‏پراکنده، کل منسجمی را بسازد.

تلویحاً یا صراحتاً، سرشت تکه‌تکه‌‌ی دفترها معمولاً به شرایط وحشیانه‌ای نسبت داده می‌شود ‏که در آن تألیف شدند.

تکه‌تکه‌بودن، به بیان دیگر، مانعی نامیمون پنداشته می‌شود در مقابل فهم این‌که گرامشی قصد داشته چه ‏چیزی بگوید یا چه می‌گفت اگر فقط وقت و وسایل تهیه‌ی کتابی «متعارف» یا مجموعه‌ای از کتاب‌ها را می‌داشت. از این‌رو ‏برای «انتظام‌بخشیدن» به دفترها، جمع‌آوری قطعات مرتبط با درونمایه‌هایی معین یا مباحثی معین، تلاش‌هایی صورت گرفته ‏است. ‏

اغلب این درونمایه‌ها یا مباحث از عنوان‌هایی گرفته‌ شده‌اند که بر خود بسیاری از دفترها نقش بسته است:
«فلسفه‌ی بنه‌دِتو ‏کروچه»،
«نیکولو ماکیاولی»،
«یادداشت‌ها و قطعاتی برای مجموعه‌ای از جستارها درباره‌ی تاریخ روشنفکران»، ‌
‏«روشنفکران و فوردیسم»،
«نقد ادبی»
و غیره.

تا حدودی این امر با توجه به حجم خود دفترها، نیاز به ارائه‌ی آن‌ها در شکلی ‌‏«خواندنی» و عدم اهمیت یا عدم‌مناسبت نسبی ظاهری بسیاری از یادداشت‌‌ها برای بسط درونمایه‌های عمده‌ای که در دفترها ‏به آن پرداخته شده منطقی است. سپس ویراستار، پژوهشگر یا مفسر گرامشی احساس اجبار می‌کند که این قطعات را گرد آورد ‏و مانند کوویه‌ی آن روزگار آن‌ها را به هم بدوزد.

گاهی این عملیات بازسازی مسئولانه، یعنی با آگاهی انتقادی از ‏محدودیت‌هایش، انجام می‌شود. اما زمانی دیگر، این عملیات با این باور گمراه‌کننده انجام می‌شود که می‌توان به واقع نه فقط ‏اندیشه گرامشی بلکه خود گرامشی را بازسازی کنیم. ‏

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-2t3‎

‏#گرامشی
#ژوزف_بودجج
#حسن_مرتضوی ‏
‏#چپ_ایتالیا
#هژمونی
#پوزیتیویسم
#روشنفکران

 

🖋@naghd_com

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)