“انقلاب نه فقط بدین خاطر ضروری است که طبقه  حاکم را نمی‌توان به گونه‌ای دیگر سرنگون ساخت، بلکه بدین دلیل نیز که طبقه  سرنگون‌کننده ، فقط در یک انقلاب می‌تواند خود را از همه کثافات عصرها پاک کند و فراخور جامعه جدید گردد.”

                                                                                                          مارکس، ایدئولوژی آلمانی

۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با زمینه اعتراضات سراسری چندین ماهه شهرهای ایران، مقطع قیام خودجوش و سرنوشت‌سازی بود که با عقب‌نشینی ارتش، پادگان‌ها و مراکز وابسته حکومت شاه در تهران به دست مردم افتاد. توافق کنفرانس گوادلوپ که از ۴ تا ۷ ژانویه ۱۹۷۹/ ۱۴ تا ۱۷ دی ۱۳۵۷، میان رؤسای دولت ۴ قدرت اصلی بلوک غرب (آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان غربی) در جزیره گوادلوپ که یکی از موضوعات اصلی آن بررسی وضعیت بحرانی ایران در آن دوران بود، موقعیت را برای سرنگونی شاه و استقرار حاکمیت انقلاب اسلامی فراهم کرد. این تحول اساسی اما برای طبقه کار و حقوق‌بگیران ایران دستاوردی نداشت، بهبودی در زندگی و خودسامان‌دهی مردم زحمکتش بوجود نیاورد، رفاه و بالندگی توده‌های میلیونی که معیار انقلاب‌های قرن بیستم در بعضی کشورها بود، در جامعه ما تحقق نیافت. زیرا شوراهای نوپای کارخانه‌ها، شهرها و محلات که گام اولیه‌ی توسعه محسوب می‌شدند، طی ۳ سال از همان آغاز انقلاب اسلامی تا خرداد ۶۰ به شدت سرکوب و منحل می‌شدند. اکثر تجمع‌های آزادیخواهانه و مطالبه‌محور در سطح شهر، اداره، کارخانه، و . . .  با شعار “حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله” ازهم پاشیده می‌شدند.

۱۷ اسفند سال ۱۳۵۷ (۸ مارس) روز زن در تهران راه‌پیمایی چند هزار نفری با شعار مترقی “ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم” بسیار تاثیرگذار بود.

 ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ فرمان حمله به شورای شهر سنندج از طرف امام خمینی صادر گردید، و نماد خودگردانی و فضای باز سیاسی و فرهنگی حاکم بر کردستان به خون کشیده شد.

یکی از مشهورترین اعدام‌های خلخالی اعدام ۹ نفر در مریوان در رابطه با “کوچ اعتراضی” بود. ورود ارتش به شهر مریوان در مرداد ماه ۵۸ با خروج اعتراضی مردم این شهر برای جلوگیری از وقوع جنگ روبرو شد. بر اساس گزارش‌های موثق تقریبا تمام ساکنان مریوان به مدت دو هفته به اردوگاهی در خارج از این شهر پناه بردند. بعدها در این رابطه ۹ نفر از جمله دو برادر عضو یک خانواده تیرباران شدند. 

 ۱۸ بهمن ۱۳۵۸ پیدا شدن اجساد به رگبار بسته شده چهار تن از رهبران جنبش خلقی ترکمن صحرا (شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، طواق محمد واحدی و حسین جرجانی) بود، به دستور خلخانی حاکم شرع خمینی. این آغاز ترورهای حکومت اسلامی شد، چگونگی کشتن و آمار قتل تک‌تک قربانیان مظلوم در این ۴۲سال که همچنان ادامه دارد، خود حدیث غمبار و مفصلی است که بسیاری از زوایای آن فجایع پوشیده مانده است. بنیاد برومند تنها از ۵۴۰ مورد قتل و آدم‌ربایی ایرانیان آن هم در خارج از کشور گزارش داده است.

۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ شروع جنگ با عراق که مسبب اصلی آن رهبر انقلاب و سیاست‌های توسعه‌طلبانه و صدور انقلاب اسلامی بود، برای حاکمان ۸ سال برکت آورد اما خسارت‌های فاجعه‌بار انسانی و اقتصادی بنیان برباد ده فراوانی برجا گذاشت. تلفات ایران از جنگ ۸ ساله ۱۹۰ هزار کشته، ۶۷۲ هزار مجروح، ۹۷ میلیارد دلار خسارت می‌باشد.

۳۱ خرداد ۱۳۶۰ شروع اعدام‌های علنی هزاران نفر مبارز انقلابی بود که جرم‌شان مشی سیاسی مخالف با ولایت فقیه بود.

روزنامه اطلاعات خبر از اعدام انقلابی ۲۳ مهاجم مسلح و عامل کشتار مردم داد. در صورتی که تعدادی از اعدام‌شدگان ‌در ماه‌ها و روزهای قبل دستگیر شده بودند. سعید سلطانپور در ۲۷ فروردین در جشن عروسی خود، محسن فاضل در بهمن ۵۹ در اداره گذرنامه، علیرضا رحمانی شستان در اسفند ۵۹ در ترمینال جنوب هنگام سوار شدن به اتوبوس، طاهره ﺁقاخانی مقدم و محمدعلی عالم‌زاده حرجندی در مهرماه ۵۹، در حمله نیروهای دادستانی به منزلشان، اصغر زهتابچی در ۱۹ خرداد ۱۳۶۰، بهنوش آذریان و منوچهر اویسی در اوایل خرداد ۶۰ دستگیر شده بودند. اخبار برخی از این اعدام‌ها در نشریات سراسری منتشر می‌شد. روزنامه‌هایی مانند آیندگان، اطلاعات و کیهان در آن روزها شماری از اعدام‌ها را اعلام کردند.

مرداد و شهریور ۱۳۶۷ کشتار بیش از ۴۰۰۰ زندانی سیاسی که بیشترشان حکم زیر ۲۰ سال و ۱۰ سال گرفته بودند توسط هیئتی موسوم به مرگ که رئیس‌جمهور جدید یکی از اعضای آن بود، در زندان اوین و گوهردشت قتل‌عام شدند.

اما مبارزه طبقاتی در حوزه‌های صنفی، فرهنگی، سیاسی طی سال‌ها، نهان و آشکار ادامه یافته است. برخی از نقاط عطف‌ اعتراضات را به یاد می‌آوریم:

 ۹ خرداد ۱۳۷۱ شورش اجتماعی و اقتصادی در مشهد با تخریب خانه‌ها در مناطق محروم شهر مشهد و اعمال کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری به دستور استانداری خراسان آغاز شد و در شروع آن یک کودک ده ساله جان باخت و همین نقطه شروع شورش بود و جمعیت معترض و شورشی، به سمت مرکز شهر حرکت کردند. بنابر گزارش آسوشیتد پرس، دولت «بولدوزرها را برای تخریب بناهایی فرستاده بود که به تصرف عدوانی درآمده و ده‌ها هزار کارگر شاغل در کارخانجات اطراف را سکنی داده بودند.» 

در عرض چند ساعت کلانتری‌های ۳ و ۴ مشهد به تصرف مردم درآمد و مردم مسلح گردیدند. چندین اداره دولتی و بانک در اطراف میدان شهدای مشهد از قبیل ساختمان‌های شهرداری، سازمان تبلیغات اسلامی، کتابفروشی امور تربیتی، چندین شرکت تعاونی مصرف دولتی و تقریباً همه بانک‌های آن اطراف غارت شدند و به آتش کشیده شدند؛ و تقریباً هر کسی که در خیابان دیده می‌شد داشت کیسه برنجی یا قوطی روغن نباتی یا حتی کامپیوتری را که از بانکی برداشته بود به دوش می‌کشید. فردای آن روز مرکز شهر چون شهری جنگ‌زده شده بود که از ساختمان‌ها دود بلند می‌شد و خیابان‌ها از خرده‌شیشه پر بود و ماشین‌های سوخته در کنار خیابان‌های شهر رها شده بودند.

۱۲ مرداد ۱۳۷۳ تظاهرات بزرگ ضد حکومتی مردم قزوین و قیام برعلیه سیاست‌های تبعیض‌آمیز رژیم اسلامی بدین گونه شکل گرفت که مجلس چهارم جمهوری اسلامی، لایحه‌ی استان شدن قزوین را رد کرد. مردم و جوانان قزوین دست به تظاهرات زدند. با سرکوب وحشیانه‌ی جمهوری اسلامی این تظاهرات به سرعت اوج گرفت و رأس حکومت جمهوری اسلامی را هدف قرار داد. در این تظاهرات تمامی نهادها و ارگان‌های حکومتی و به خصوص عکس‌ها و تابلوهای عکس رهبران نظام به ویژه خمینی توسط مردم ویران شده و به آتش کشیده شد. در این قیام، نزدیک به۱۸۶ نقطه قزوین، ۵۵ بانک تخریب گردید. قیام مردم قزوین دو تا سه روز ادامه داشت. رژیم ایران این تظاهرات را با کشتاری بی‌رحمانه سرکوب نمود و بسیاری را نیز دستگیر و اعدام کرد.

 ۱۵ فروردین ۱۳۷۴ برای مردم اسلامشهر در جنوب تهران، یادآور خیزش عمده‌ و دامنه‌داری با چندین روز حضور مردم در خیابان بود. یک شاهد درباره وضعیت مردم معترض گفت که «از فاصله چهاردانگه تا بعد از کیان‌تایر، کل جاده ساوه به مدت دست‌کم سه روز در کنترل مردم بود. بعد از حضور گسترده نیروهای امنیتی از آسمان و زمین، تا سه چهار روز پس از آن هم درگیری‌ بود ولی مردم با سرکوب شدید و کشتار مجبور به عقب‌نشینی شدند. فکر می‌کنم این اولین کشتار علنی در تهران بود که در سکوت خبری گذشت.»

 ۱۸ تیر ۱۳۷۸ خواست آزادی‌خواهی جنبش دانشجویی و سرکوب خشن و پرتاب دانشجویان از پشت‌بام خوابگاه تهران

 سال ۱۳۸۴ سندیکای شرکت واحد توسط کارکنان بازسازی شد و عضو رسمی فدراسیون بین‌المللی کارگران حمل‌و‌نقل شد، رضا شهابی و ابراهیم مددی از رهبران این سندیکا می‌باشند.

سال ۸۴ اعتصاب کارگران نیشکر هفت‌تپه آغاز شد.

آبان ۸۶ کارگران هفت تپه سندیکای کارخانه را که در سال ۵۳ تأسیس شده بود. دوباره راه اندازی کردند.

مرداد سال ۸۷ بیش از ۲۰۰۰ نفر از کارگران هفت تپه اعتصاب کردند.

خرداد ۱۳۸۸ اعتراضات گسترده و پر انگیزه چندین روز علیه تقلب و کودتا در انتخابات ریاست‌جمهوری با دستگیری‌های پرشمار بوقوع پیوست.

۲۵ خرداد ۸۸ در تهران راه‌پیمایی میلیونی سکوت بی‌سابقه بود.

۲۱ بهمن ۱۳۸۸، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه یکی از چهار تشکل کارگری‌ بود و بیانیه‌ای موسوم به منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران صادر کردند.

دی ماه ۱۳۹۶ خیزش مردمی فوق‌العاده بود. آمار حکومتی ۱۶۰ شهر را اعلام کرد که ۵۴ نفر جان‌باخته بر جا گذاشت. بازداشت‌شدگان را بیش از ۵۰۰۰ نفر خواندند.

اردیبهشت۹۷ آموزگاران ایران دست به اعتصاب سراسری در شهرهای گوناگون ایران زدند.

 ۸ تا ۱۳ مرداد ۹۷ اعتصاب بازار در تهران، کرج، شیراز، قم و اشتهارد.

 ۳ آذر ۱۳۹۷ شهر اهواز شاهد اعتراضات گسترده کارگران شرکت ملی فولاد اهواز بود.

آبان ۱۳۹۸ خونین‌ترین مجموعه اعتراضات مردمی و ضد حکومتی در سراسر ایران بود. این اعتراضات به‌دنبال انجام سهمیه‌بندی و گرانی بنزین شروع شد. بنا به آمار بین‌المللی ۱۵۰۰ انسان قربانی خشونت رژیم حاکم شدند.

 دی ۱۳۹۸ مجموعه اعتراضات مردمی، دانشجویی و ضد حکومتی در سراسر ایران است که از ۲۱ دی به‌دنبال سرنگون کردن پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بین‌المللی اوکراین در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۹۸ (۸ ژانویه) به خیابان کشیده شد.

 تیر ۱۳۹۹ تجمع اعتراضی بهبهان و شیراز برای سه جوان محکوم به اعدام از دستگیرشدگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ صورت گرفت.

۲۸ خرداد سال ۱۴۰۰ نقطه عطفی در انتخابات حکومتی که همیشه بین بد و بدتر بود، اما این بار طبق آمار وزارت کشور ایران ۳۰ میلیون شهروند رای ندادند که با احتساب ۳ میلیون و۷۰۰ هزار آرای باطله، ۵۸ درصد از واجدین حق رأی در نمایش انتخاباتی نظام که بدون رقیب جدی حتی از خودی‌ها بود، شرکت نکردند. 

۲۹ خرداد ۱۴۰۰ “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” با انتشار بیانیه‌ای گفتند که از ۲۹ خرداد “چند ده هزار” نفر از کارگران پیمانی صنعت نفت اعتصاب کرده‌اند که تقریباً ۷۰ شرکت پیمان‌کاری بخش نفت را پوشش می‌دهد.

این بیانیه همچنین خواهان همبستگی برای اعتراض به اخراج ۷۰۰ کارگر معترض شده است و بدین ترتیب اعتصاب ۷۰ هزار گارگر پیمانی صنایع نفت و پتروشیمی آعاز شد.

خواسته کارگران پیمانی پالایشگاه‌ها، پتروشیمی‌ها و نیروگاه‌ها در این اعتصابات «افزایش دستمزد به ۱۲ میلیون تومان در ماه» و «تغییر نوبت مرخصی به ۲۰ روز کار و ۱۰ روز مرخصی» است. در حال حاضر، آنها در ازای ۲۴ روز کار، ‌از ۶ روز مرخصی برخوردار می‌شوند.

بنابر گزارش‌ها، کارگران پروژه‌ای و پیمانکاری در بسیاری از پالایشگاه‌های ایران دست به اعتصاب گسترده زده‌اند. از جمله مطالبات آنها حذف پیمانکاری و برابری در حقوق و دستمزدها است.کارگران پیمانکاری عسلویه روز سه‌‌شنبه اول تیر در برخی از فازها دست به اعتصاب زدند. اعتصاب آنها به شرایط نامناسب شغلی است.

۴ تیر ۱۴۰۰ اعتراض‌ها به بی‌آبی،‌ فقر و تبعیض نظام‌مند در خوزستان ابتدا از سوی شهروندان عرب از مناطق عرب‌نشین آغاز شد و سپس به دیگر مناطق گسترش یافت.

استانی که بیش از ۴۰% آب کشور را در اختیار دارد  و بیش از ۷۰% برق کل کشور را تولید می‌کرده است. دامنه این خیزش به اهواز، سوسنگرد،‌ ایذه، دزفول،‌ بهبهان، ماهشهر، آبادان و کشیده شده است.

۱۹ تیرماه ۱۴۰۰ پیش از وقوع اعتراضات سراسری در استان خوزستان، شماری از کشاورزان عرب، در اعتراض به بسته شدن دریچه سدها و قطع عمدی جریان آب رودخانه کارون، اقدام به برپایی یک تجمع مسالمت آمیز روبه‌روی ساختمان استانداری در اهواز کردند.

۲۴ تیرماه ۱۴۰۰ با سابقه عدم کارایی نهادهای دولتی در مدیریت منابع آبی و به تبع آن وقوع بحران بی آبی و خشک شدن رودخانه‌ها و تالاب هورالعظیم در خوزستان، شهروندان ساکن در ۱۱ شهر از این استان از روز ۲۴ تیرماه با برپایی تجمعات مسالمت آمیز، اعتراض خود را ابراز کردند.

به‌دنبال سرکوب اعتراضات مردمی در بسیاری از شهرهای خوزستان در هفته‌های اخیر، نیروهای امنیتی با یورش به منازل شهروندان، شمار زیادی از آنان را بازداشت و زندانی کرده‌اند

بر اساس گزارش‌ها، یک نوجوان ۱۷‌ ساله که جمعه ۲۵ تیر ماه بر اثر اصابت گلوله در جریان اعتراضات در اهواز زخمی شده بود، در بیمارستان جان خود را از دست داده است. تظاهرات برای سومین شب ادامه یافت و حداقل دو کشته برجای گذاشت. 

دهمین شب اعتراضات مردم خوزستان در حالی در برخی شهرهای استان مانند فلاحیه (شادگان)، برخی مناطق اهواز و شهر جراحی از توابع شهرستان معشور (ماهشهر) پیگیری شد، که  تبریز، مرکز استان آذربایجان شرقی و شهرستان سقز در کردستان شاهد حضور مردم معترض در همبستگی با مردم عرب اهواز بود.

اعتراض‌ها با موضوع بی‌آبی خوزستان گسترش یافت و پس از سرکوب شدید معترضان مطالبات و شعارها سیاسی و علیه نظام جمهوری اسلامی شد. این عمده اعتراض‌ها درشهرهای اهواز، هویزه، شادگان، حمیدیه، خرمشهر، بستان، سوسنگرد، دزفول و ایذه روی داده و به استان‌های دیگر از جمله تهران،کرمانشاه، اصفهان، بوشهر، لرستان، کردستان، آذربایجان شرقی، خراسان شمالی و البرز گسترش یافته‌است.

به نقل ازخبرگزاری هرانا، تجمعات مردمی از شب پنجشنبه ۲۴ تیرماه در استان خوزستان در اعتراض به بی‌آبی و سوءمدیریت مسئولان، در این استان آغاز شد. این اعتراضات در دو هفته اخیر در دست‌کم ۴۱ شهر صورت گرفته است. بر اساس گزارشات دریافتی علاوه بر ده‌ها کشته و زخمی در جریان این اعتراضات صدها شهروند معترض نیز بازداشت شده‌اند. هرانا، تاکنون هویت تعدادی از جان‌باختگان و همچنین ۱۷۱ شهروند بازداشت شده در خوزستان و سایر نقاط ایران را احراز کرده است.

۱۰ مرداد ۱۴۰۰ کارگران در اعتراض به پایین بودن دستمزد در مجتمع صنعتی اصفهان اعتصاب کردند، در مجمع عمومی کارگران اعتصابی، کارگران پروژه‌ای نفت از مراکز مختلف استان چهارمحال و بختیاری آمده بودند تا ضمن حمایت از اعتصاب سراسری از مشکلات خاص خود بگویند.

در تداوم گسترش اعتراضات کارگران نفت، یکشنبه ۱۰ مرداد، کارگران اورهال پالایشگاه اصفهان با خواست افزایش دستمزد دست از کار کشیدند. گروهی از کارکنان رسمی شرکت نفت فلات قاره در جزیره لاوان نیز در اعتراض به عدم حذف محدودیت سقف حقوق خود تجمع کردند.

۱۵ مرداد ۱۴۰۰ بیش از ۵۰ روز است که اعتصاب سرتاسری صنعت نفت و گاز در ۱۱۴ پالایشگاه مرکز پتروشیمی و نیروگاه در ۳۵ شهر ادامه دارد.

 اعتصاب کارگران هفت تپه در سال ۱۴۰۰ وارد بیست و پنجمین روز خود شده و خواست فوری کارگران نیشکر هفت تپه به قرار زیر است: 

تعیین تکلیف وضعیت شرکت بعد از خلع ید از بخش خصوصی 

 پرداخت حقوق‌های معوقه

بازگشت به کار تمامی همکاران اخراج شده

 تمدید قرار داد کارگران دفع آفات و دیگر کارگران 

 واکسیناسیون سریع و رایگان همگان در مقابل کرونا

با چنین فراگیری مطالباتی در کشور، اما اعتراضات مهم کارگران پیمانی هنوز انعکاس لازم را میان بیش از ده میلیون کارگر حوزه‌های دیگر پیدا نکرده تا بتواند پیوندی حاصل آورد که حاصلش دولتی متشکل از شوراهای طبقات تعیین‌کننده در تولید و توزیع باشد. همچنان که انقلاب مشروطه در ۱۱۵ سال پیش و انقلاب بهمن در ۴۳ سال قبل نیز شکست خوردند و عملا دستاوردی نداشتند.

اعتصاب‌های کارگری و تظاهرات معلمان، بازنشستگان، پرستاران، مالباختگان سالهای پیش اینک با اعتراض‌های خوزستان تشنه و فقیر و سرکوب‌شده و بیش از ۵۰ شهر معترض در نقاط ایران ادامه می‌یابد. وخامت بحران زیست‌محیطی که دست‌کم از دو دهه پیش وجود داشت، آشکارتر شده است. معضل زیست‌محیطی ناعادلانه تبعیض را تشدید کرده و عمق بی‌عدالتی از گرسنگی به تشنگی رسیده است.

غنی‌سازی اورانیوم با هزینه ۲۰۰۰ میلیارد دلاری روند فقیرسازی مردم را تشدید کرده است و نرخ استثمار را بالا برد. قانون کار که عملا تعلیق شده است، قراردادهای کاری به قیمت چپاول اندوخته‌های اندک مردم مدتها از بین رفته است.

کشتار کرونا در یک سال و نیم گذشته طبق آمار دولتی متوسط روزانه بیش از ۳۰۰ نفر جان‌باخته روی دست هم‌وطنان گذاشته است، مورد مقابله با کرونا گویای بی‌عدالتی و بی‌تدبیری و عدم کفایت دستگاه دولتی است که خود از مشخصه‌های ولایت ظالمانه رژیم کنونی می‌باشد. فاجعه این است که هنوز واکسیناسیون در ایران اسلامی ۵ درصد از مردم را هم پوشش نداده است.

کارنامه سرکوبِ حاکمان و پیکار محکومان طی این ۴ دهه با اوج‌گیری عصیانِ محرومان، ضرورت تغییر نظام اسلامی با حکومتی کاملا متفاوت به نفع اکثریت ملت ایران، دستور جنبش همگانی امروز است.

طبقه کارگر شریان تولید و تحول‌ساز نخست است، اما اقشاری که با نیروی کار، هویت می‌یابند از جمله سوسیالیست‌ها در تکوین تحول کنونی جامعه چه نقشی دارند؟

«کار فکری» از همان منطقی پیروی خواهد کرد که کار کارگر. در واقع نوعی همخوانی در معضلات جامعه ما وجود دارد. کنشگران در میدان مطالعه، تحقیق، تفکر و کنکاش برای طرح و ارائه آلترناتیو که عبور از وضعیت فاجعه‌بار فعلی را ممکن نماید، خود چالشی است، از سنخ بحرانی که کارگران با آن کارزار می‌کنند. 

 می‌دانیم امید به درگیری‌های جناحی در حکومت و در نهایت اصلاح آن، همچنین نگاه به دخالت خارجی برای تغییر رژیم‌ جواب نمی‌دهند، اما در عوض دلبستگی به جامعه و دغدغه به جنبش‌های درونی در اشکال متفاوت که خود با رنج، مقاومت و مبارزه در تکاپو هستند، راهکار اصلی تحول‌پذیری جامعه ایران و گزینه اساسی ماست.

از طرفی با یکدست شدن دولت و ارکان‌های دیگر نظام، در سال ۱۴۰۰، لازمه تغییر بیش از پیش با فشار اعتراضات و اعتصابات و … آن هم در شمار میلیونی شهروندان امکان‌پذیر می‌شود.

واقعیت دیگر این است که کارگران به لحاظ کمی و کیفی در موقعیتی ناتوان هستند، و امر تحول‌خواهی را ضرورتا با رسیدن به خواست‌های مشترک با اقشار دیگر باید متحقق کنند. پس آرمان‌گرایان مارکسی معتقد به شورا در گفتمان‌ با مبارزان سیاسی و نمایندگان و مشاوران امتحان پس داده کارگران، می‌بایست با شفافیت و نقد جدی یکدیگر و بدون پرده‌پوشی، فعالانه و پی‌گیر، همچنان راهکاری بجویند، بلکه با مخالفان رژیم بر سر نکات روشن و کاربردی تغییر و جایگزینی، توافق کنند.

اختلافات نظری و عملی ناشی از منافع قشری و طبقاتی مبارزان راه آزادی و عدالت، اکنون بر بستر وسعت گرفتن ابتکارات و به صحنه آمدنِ اکثریت مردمی که دیگر حاکمیت اسلامی ایران را نمی‌خواهند، پاسخ می‌گیرد.

 در واقع با زمینه تشدید حرکت‌های مردمی، بحث و مجادله جدی و ثمربخش به منظور شفافیت جریان‌ها و عملکردِ افراد مبارز و مدعیان قدیم و جدید در محل کار و زندگی و‌ نیز در فضای واقعی شبکه‌های متنوع اجتماعی که وسیله‌ی کاربردی اکثریت شهروندان است، خود می‌تواند امکان ارتباط و کارایی بیشتری را فراهم آورد.

جدایی‌ها و پیوندهای جدید حاصل از مرزبندی و پلمیک بین فعالان سیاسی، اکنون که مبارزه در خیابان جریان دارد، خواهد توانست، ضامنِ از چاله درآمدن و به چاه نیافتادن از نوع دیگری باشد. زیرا بی‌اعتمادی‌ها در تمام عرصه‌ها حرف اول را می‌زنند. فعلا رفاقت صمیمانه و صداقت مبارزاتی به عقب رانده شده است و منافع فردی و باندی بخش بیشتری از میدانِ مبارزه را از آنِ خود کرده‌ است.

امید کارساز اما به صحنه آمدن میلیونی مردمی است که به نیروی کار و تشکل خود متکی شوند، دهها و صدها هزار مطالبه‌گر برای به عقب راندن حاکمیت مافیایی و سخت کنونی کافی نیست.

چنانچه برآمدی از توده‌های زحمتکش پرقدرت میلیون نفری شکل بگیرد، آنگاه سوسیالیست‌ها می‌توانند به شرط غلبه بر ضعف‌ها و اشتباهات خود و در چالش با طیف‌های گوناگون چپ رادیکال و جدال با جریان‌های اپوزیسیون، مسیر سنگلاخ‌گونه اما ایده‌آل “خودگردانی” برای “آزادی و رفاه جامعه” را هموار کنند.

 نیمه مرداد ۱۴۰۰ 

رامین بهاری

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)