صدابردار تاریخ در سکوت رفت. قهرمان مبارزه با فراموشی، مقهور فراموشی شد. ۶ سال پس از تحمل آلزایمر، در ۸۳ سالگی در واشنگتن. حبیب لاجوردی (۴ فروردین ۱۳۱۷ – ۳ مرداد ۱۴۰۰)، بنیانگذار و مدیر برنامه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد که نگذاشت صداهای تاریخ معاصر به خاموشی و نام‌های تاریخ‌ساز به فراموشی روند، شکارچی شاهزادگان و شاهزدگان، غربت‌نشینان و عزلت‌گزینان، در کنج غربت شکار مرگ شد؛ با گنجینه‌ای از صداها که اگر همت او پس از سال ۱۳۶۰ نبود، هرگز نه ضبط و نه متنشان ثبت می‌شد.

آیت‌الله مهدوی کنی در خاطراتش گفته که محل کنونی دانشگاه امام صادق (ع) را برخی دوستان پیدا کردند که قبلا مرکز مطالعات مدیریت بود. البته دولتی نبود و هیات امنا داشت. آن هم قبل از انقلاب، که برادر شاه ریاست عالیه هیات امنا را داشت و امثال دکتر اقبال و لاجوردی از اعضای هیات امنای آن بودند. اینجا برای تربیت مدیران سطح بالا تاسیس شده بود.

لاجوردی پس از انقلاب به دانشگاه آکسفورد رفت و سال ۱۳۶۰ دکترای اقتصاد خود را گرفت و کتاب «اتحادیه‌های کارگری و خودکامگی در ایران» را نوشت؛ به باور لاجوردی در دوره‌های برخورداری از آزادی‌های سیاسی، اتحادیه‌های کارگری نخستین نهادهایی بودند که در صحنه سیاسی ایران پدیدار می‌شدند و هر وقت که اختناق سیاسی دوباره مسلط می‌شد، اول اتحادیه‌های کارگری سرکوب می‌شدند و بعد نوبت سرکوب مطبوعات و احزاب و… می‌رسید. دریافت لاجوردی از آنچه پیش آمد این بود که تضاد روزافزون میان گفتار و کردار دستگاه رهبری ایران، کارگران را چنان بی‌تاب و بیزار کرده بود که به محض نیرو گرفتن جنبش انقلابی بدان پیوستند.

در بهار ۱۳۶۰ ادوارد کینن، استاد تاریخ دانشگاه هاروارد ایجاد طرح تاریخ شفاهی ایران را با لاجوردی در میان گذاشت. کینن شباهت‌هایی میان انقلاب روسیه و ایران می‌دید و معتقد بود که مهاجرت صدها نفر از مقامات حکومت پیشین ایران به غرب، فرصت استثنایی برای جمع‌آوری و حفاظت از این اطلاعات تاریخی فراهم آورده است. در این پروژه نهایتا با ۱۳۴ نفر گفت‌وگو شد و سهم لاجوردی شد مصاحبه با علی امینی، جعفر شریف‌امامی، مظفر بقایی، علینقی عالیخانی، عبدالمجید مجیدی، ابوالحسن ابتهاج، پرویز خسروانی، غلامحسین مصدق، محمدناصر قشقایی، محمدعلی مجتهدی، محمود فروغی و…

البته بودند افرادی در صدر لیست مصاحبه‌ها که هرگز تن به انجام گفت‌وگو ندادند؛ فرح پهلوی در مقابل اصرار لاجوردی برای انجام گفت‌وگو پاسخ داد: «من نمی‌خواهم پیش از این گرد و خاک بلند شود.» ثریا اسفندیاری، همسر سابق شاه و بزرگ شده اروپا با لهجه غلیظ اصفهانی جواب رد داد به درخواست لاجوردی و گفت «من نمی‌خواهم وارد مسائل سیاسی شوم.» فهرست تاریخ شفاهی البته غایبان بزرگ دیگری هم داشت؛ از برادران شاه که حاضر نشدند مصاحبه کنند تا جمشید آموزگار، نخست‌وزیر پیشین. یکی از اعضای خاندان پهلوی گفت از آنجایی که نمی‌تواند حقیقت را تمام و کمال بگوید ترجیح می‌دهد که هیچ نگوید. عضو دیگر این خانواده گفته بود: «ما به اندازه کافی دشمن داریم. با این مصاحبه نمی‌خواهیم به تعداد آنان اضافه کنیم.»

لاجوردی نه مدعی انداختن طرحی نو در تاریخ شفاهی بود و نه کارش خالی از نقد و نقص؛ اما ۸۹۶ ساعت خاطراتی که در پروژه تاریخ شفاهی ایران ضبط شده، از جهت اهمیت راویان، امانت‌داری در نقل روایات، پیاده‌سازی متنی و دیجیتال و صوتی، آن را در زمره منابع ارزشمند تاریخ معاصر قرار داده است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)