تصاویر نفتگرانی که در گرمای بیش از چهل درجه در بیش از صد وهفده پالایشگاه، شرکت، کارگاه و بخشهای کارگری برای مطالبات برحق خود همه روزه تجمع می کنند، تصاویر کارگران قهرمان هفت تپه که بازو در بازو یکدیگر و با گردنی افراشته در محوطه کارخانه و یا در راهپیمائی خیابانی شرکت می کنند، تصاویر اعتراضات جوانان، زنان و مردان در شهر های مختلف، تصاویر غرور آفرینی هستند که میگویند این جامعه خود را گام به گام برای حرکت به سوی تحول انقلابی آماده میکند.

معترضین در همبستگی با کارگران اعتصابی و دفاع از مطالبات کارگران و در همبستگی و دفاع از خیزش مردم خوزستان به خیابان آمده اند.

اگر دیماه نود وشش و آبان نود وهشت بیان گسست مردم در بعد گسترده از گفتمانهای جناحهای دولتی و جنگ و جدال باندهای حکومتی بود، در مرداد هزار وچهار صد مردم با “فریاد مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر جمهوری اسلامی” مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی را وارد مرحلهء نوینی کرده اند.

این مردم به رِژیم می گویند: ”شما که به جرم اعتراض علیه تشنگی به مردم خوزستان گلوله شلیک کردید، ما از شما بیزاریم، ما از شما متنفریم، ما دیگر از شما نمی ترسیم، ما چیزی برای ترسیدن نداریم، خشم ما دارد بر قدرت شما چیره میشود”.

همین چند ماه پیش بود که “انجمن صنفی بازنشستگان کشوری” در بحبوحه کشتار کرونا و با خواست واکسن همگانی ومجانی نوشتند:

”ما بازنشستگان به حکومت می گوئیم که فقط می خواهیم زنده بمانیم، فکر نمی کنیم که این مطالبه زیادی باشد”.

اکنون در دل همین کشت وکشتار کرونا، میلیونها نفر از مردم در خوزستان از بیست و چهارم تیرماه جهت دسترسی به آب به خیابان آمده اند.

آنها هم می گویند فکر نمی کنیم مطالبه آب، خواست زیادی باشد.

و البته مردم از کلان شهرها تا شهرک ها برای دفاع از حق حیات این مردم به خیابان آمده اند.

آنها همه جا شعار می دهند: ”خوزستان، خوزستان، حمایتت می کنیم” و از آنجا که میدانند عامل همه این فلاکت رژِیم است، تعللی به خود راه نمیدهند که با بانگ رسا شعار ” مرگ بر جمهوری اسلامی” را فریاد بزنند.

جوانان در راه پیمائی خیابانی در اهواز اعلام کردند: “این آخرین کلامه، هدف فقط نظامه “.

تجمع کنندگان در مقابل سالن تئاتر شهر تهران فریاد زدند: ”آبان فرزند نداره، خوزستان آب نداره ” و زمانیکه با هجوم سرکوبگران روبرو شدند، شعار ”مرگ بر جمهور اسلامی” را فریاد زدند.

رژیم اسلامی همواره در مقابله با اعتراضات کارگران، زنان، جوانان، بازنشستگان، معلمان، فعالین محیط زیست از حربه سرکوب استفاده کرده است.

اگر در دوره ای در بیدادگاه های سه دقیقه ای حکم اعدام هزاران نفر را صادر می کرد، اگر در دوره ای کارگران خاتون آباد را به گلوله می بست، اگر در دوره ای کارگران هپکو را شلاق میزد، اگر رهبران هفت تپه ومدافعینش را به بند میکشید، اگر نویسندگان را به جرم دفاع از آزادی به زندان میافکند، اکنون هم این رژیم در مقابل در خواست نفتگران، کارگران هفت تپه ومردم خوزستان و اعتراضات توده ای به سیاست سرکوب پناه آورده است.

این مردم هنوز داغدار فرزندان اعدامی و به بند کشیده شده خود در آبان نود وهشت هستند .

این مردم نشستن گلوله های دشمن بر سینه های معترضین در روزهای گذشته را دیده اند.

این مردم به بند کشیده شدن جوانانی را دیده اند که جرمشان اعتراض به بی آبی است، این مردم می بینند که بیش از صد وپنج هزار نفتگر باید با فقر بجنگند، این مردم می بینند که کارگر هفت تپه ماههاست مزد دریافت نکرده است، آنوقت چرا نباید به خیابان بیایند و فریاد “مرگ بر جمهوری اسلامی” سر ندهند؟

این مردم به سران رژیم میگویند، ما سرکوبگریهای شما را فراموش نخواهیم کرد،
این مردم به سران رژیم میگویند کور خوانده اید اگر فکر میکنید با گماردن یک قاتل بر تخت ریاست جمهوری ما را وحشت زده کرده و خانه نشین می کنید.
این مردم از زبان کارگر هفت تپه در جواب به موسوی جزایری عضو مجلس خبرگان که گفته بود معترضین ستون پنجم دشمن اند اعلام کردند:

“ما ستون پنجم دشمن نیستیم، ما خود دشمن شمائیم، شما هم دقیقا و به معنای درست کلمه دشمن مائید. صف ما در مقابل صف شما کاملا آشکار است، ما طبقه کارگر و دشمن شمائیم، شما هم طبقه استثمار و سرمایه و سرکوب و دشمن ما“.

این جملات تصویر روشن جامعه ای است که نشان میدهد چگونه دو طبقه اصلی جامعه در مقابل هم صف کشیده اند.

اکنون نیز در دل همه مصافهای جاری در جامعه، اخبار دستگیریها و محاکمات به گوش میرسد. در بسیاری از شهرها سرکوبگران به صفوف مردم معترض هجوم برده و با دستگیری تعدادی از معترضین در این تصورند که میتوانند جنبش اعتراضی را از تحرک بیاندازند.

نباید برای لحظه ای هم فراموش کرد که همه کشت و کشتار رژیم، همه به بند کشیدنها ومحاکمه هایش بخشی از اعمال دیکتاتوری دولت طبقه حاکم علیه طبقه کارگر وتوده های مردم است.

اگر مردم در اعتراضاتشان فریاد مرگ بر دیکتاتور را سر میدهند ، درست بیان مخالفتشان با این دیکتاتوری است.

اگر در یکطرف جانیان نشسته بر مسند قضاوت با محاکمه معترضین به جرم دفاع از حق حیات، ضد انسانی ترین جوهر خود را به نمایش میگذارند، در آنطرف اما تمام خلع یدشدگان، همه آنهائیکه قربانی نظم بربریت رژیم سرمایه داری اسلامی گشته اند، صف کشیده اند.

در این صف آرائی مدتهاست که توازن قوا به سود خلع ید شدگان در حال تغییر است.

اگر این مردم با وجود همه نسل کشی این رژیم، با وجود هر تهاجمی که در جریان هر اعتراض به حق آنان روا داشته شده است، سکوت نکرده و از خود استقامت و پایداری نشان دادند، این بار هم بدون تردید اجازه نخواهند داد که رژیم با خیال راحت به شکار فرزندان این مردم بپردازد.

بدون تردید هر اندازه که جنبش اعتراضی را گسترش دهیم، هر اندازه که وحدت و همبستگی کارخانه و خیابان را تقویت کنیم، به همان اندازه ماشین سرکوب رژیم را زمین گیر خواهیم کرد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)