امروز ۳۰مین روز اعتصاب سراسری کارگران نفت و گاز و متحدانشان است.

اعتصابی که به یقین در این ابعاد از ابتدای انقلاب تا الآن بی‌سابقه بوده است.

اعتصابی که درست فردای انتخابات فرمایشی نظام کلید خورد و در حالی که یک‌پارچه شدن حاکمیت و بازگشت آن به خوی دهه‌ی شصتی‌اش نمادین نشان می‌داد، اعتصاب سراسری کارگران هم یادآور اراده و توان طبقاتی‌ای بود علیه این یکپارچی شوم.

اعتصاب از روز ۲۹ خرداد ماه شروع شد و جرقه آن را کارگران جوشکار زدند. کارگرانی که کارشان جرقه زدن است.

سال گذشته نیز این کارگران جوشکار بودند که اعتصاب را شروع کردند و توانستند به بخشی از خواسته‌هایشان برسند (نظیر یک میلیون تومان اضافه به حقوق).

بدنه‌ی اصلی اعتصابیون را کارگران پیمانکار تشکیل می‌دادند. کارگرانی که در شرکت‌های پیمانی در سه رده شغلیِ «خدماتی» (ساده)، «نیمه ماهر» و «ماهر» مشغول به‌کارند. خواست‌های اولیه‌ی کارگران عبارت بود از:
– تثبیت شدن روند ۲۰ روز کار، ۱۰ روز استراحت، به عوض ۲۴ روز کار، ۶ روز استراحت.
– افزایش دستمزدها به تناسب هر رده‌ی شغلی از ۸ تا ۱۷ میلیون تومان.

کارگران پیمانی اعتراضات خود را به شکل کمیپن ترک کار شروع کردند. با این حال تعدادی از کارگران شرکت‌های مختلف ضمن دست کشیدن از کار در محل کمپ خود ماندند و با توجه به سختی‌های ناشی از قطع خدمات از جانب کارفرمایان و یا حتی اعلام اخراج از محل خارج نشدند.

کارگران رسمی هم که از پیش ناراضی بودند به طریقی دیگر به اعتصاب پیوستند.

در بین ایشان یکسانی مقررات نظام دستمزدی و داشتن ویژگی‌های شغلی و تأثیرات آن بر تولید وعوامل دیگری، سطح معینی از همبستگی اجتماعی ایجاد شد که علی‌رغم فقدان تشکل کارگری، با استفاده از امکانات فضای مجازی به شکلی همصدایی و هم‌کنشی مشخصی برای چانه‌زنی با وزارت نفت و دولت رسیدند.

در جریان این اعتصاب جلوه‌های بی‌نظیری از همبستگی طبقاتی و کُنش‌های خلاقانه دیده شد که جملگی برای هر شکلی از اعتصاب آموزنده بودند: از کمپین ترک کار تا نترسیدن از تهدیدها، تا هم‌یاری مالی درون‌گروهی و تا حفظ ارتباط مجازی میان اعتصابیون.

اگر اعتصابات و اعتراضات نفت تا پیش از این بسیار ناچیز و یا کوتاه بود، این حرکت و توان آن در عقب‌راندن مسئولین، حداقلی‌ترین دستاوردهایی که با خود به‌همراه آورده است عبارت از:
✔️ افزایش جرأت و جسات کارگران برای «نه» گفتن به سیستمی استثمارگر؛
✔️ شکل گرفتن حدی از هسته‌های اعتراضی کارگری در حوزه‌ای به غایت امنیتی و تعیین کننده برای نظام؛
✔️ تمرین اعتصاب و کار جمعی اعتراضی میان کارگران در شرایط فقدان تشکل؛
✔️ نقش مؤثر میانجی‌های رسانه‌ایِ مجازی برای ارتباط‌گیری و شکل دادن یک کمپین اعتراضی گسترده؛
✔️ روشن شدن توان نظام برای سرکوب و تهدید در هنگامه‌ی چنین حرکاتی اعتراضی؛
✔️ فراهم شدن زمینه برای دورهای بعدی اعتصاب و اعتراض به سبب تداوم منطق بی‌کفایت نظام.

اعتصاب سراسری کارگران نفت و گاز و همبستگی طبقاتی بی‌نظیرشان فصل جدیدی را در تداوم بخشیدن به #آرمان_آبان کلید زد و با تزریق امید به فضای بن‌بست کرونایی، نشان داد که “پادشاه لخت است” و آن هیبت و دهشتی که کلیت نظام از خود بروز می‌دهد، ناشی از ضعف ماست.

کارگران در جریان این اعتصاب شادان و خندان به دوربین‌ها نگاه می‌کردند و ترسی از بیان چرایی اعتراض خود و افشای تهدیدها نداشتند.

در گروه‌های تلگرامی‌شان یکدیگر را به پایداری و خام نشدن با وعده وعیدها دعوت می‌کردند.

هنگامی که این اعتصاب به پاین برسد حتما که نیروهای امنیتی دقیق‌تر این حوزه‌ی بپا خاسته را رصد می‌کنند و تنی چند از کارگران شجاع و دلاور را اخراج می‌کنند تا شاید عبرتی برای دیگران باشد و داغی بر دل آنان.

بر ماست که تا آخر پُشت این حرکت بایستیم و آسیب‌دیدگان احتمالی از آن (چه در قالب اخراج و چه در قالب دستگیری) را حمایت همه‌جانبه کنیم.

آنان نه فقط برای دستمزد که برای همه‌ی ما ایستادگی کردند.

#زنده‌باد_کارگران_اعتصابی.

متن از گروه نویسندگان #سرخط
@sarkhatism

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)