“به مطالبه گری از حاکمان فریبکار بسنده کنید، و از سازمان دادن حرکات آشکار انقلابی در میان توده ها بپرهیزید!
از مرزهای صنفی عبور نکنید و نگذارید اعتراضات سیاسی شود!
خواسته های اقتصادی، آری!
خواسته های سیاسی، نه!
افق کارگری فقط خواست اقتصادی را مطرح می کند!
و هر خواست سیاسی ای افق بورژوازی دارد!
ما نان برای خوردن نداریم، محیط زیستمان برای چه بود!
کارگران به خرده نانی برای خوردن شاکر باشند!
و پا از گلیمشان درازتر نکنند!
کارگر را چه به آزادی خواهی و دمکراسی طلبی! کارگر را چه به سیاسی گری و دفاع از محیط زیست!
آنکه از ستم ملی بگوید، تجزیه طلب است!
به حفظ تمامیت ارضی و شوونیسم حکومت مرکزی در تهران تمکین کنید!
حرف گوش دهید و بهانه ی سرکوب به دست رژیم اسلامی ندهید!
حکومت حق دارد شما را به خاک و خون بکشد!
وقتی که حق تان را در کف خیابان فریاد می زنید، حکومت در سرکوب محق است!
این شمایید که باید قواعد بازی حاکمان را رعایت کنید! این شمایید که باید دندان بر جگر بگذارید!
اگر می خواهید ایران تبدیل به سوریه نشود، حرف گوش کنید!
کارگران به گدایی در پیشگاه جمهوری اسلامی مشغول باشند و از افتادن در دام انقلابی گری اپوزسیون بگریزند!
جمهوری اسلامی، آری! اپوزسیون، نه!
هر تغییر و تحولی قطع بر یقین اوضاع را بدتر می کند!
ادامه ی وضع موجود، آری!
تغییر وضع موجود، نه!”
تعجب نکنید!
اگر حرف دل جریان موسوم به عدالت طلبی، چپ های حکومت ساخته یا همان محور مقاومتی های امروز، و برادران خلف دیروزشان چپ های حامی و طرفدار حکومت −یعنی مقاومتی های شرمگین− را ترجمه کنیم، همین جملات بر کاغذ می آید.
این قماش دروغگو به نام عداتخواهی یا حتی به نام سوسیالیسم، اکونومیسم را به دخالت کارگران در سیاست ترجیح می دهند و سندیکالیسم را به کنترل کارگری و شورا ارجحیت می بخشند.
“خواست دستمزد خواستی کارگری است و خواست تشکل مستقل یا محیط زیست سالم، خواست جامعه ی مدنی −خواست بورژوازی− است.
تا زمانی که ما نگوییم، وقت قدرت گرفتن کارگران فرا نرسیده است!
این خواسته ها را موکول کنید به محال!
موکولش کنید به وقت گل نی!
ما خرده بورژواها در شرایط حاضر فشار چندانی احساس نمی کنیم!
وضعمان خیلی هم بد نیست!
از این می ترسیم که وضعمان خرابتر شود!
ما به همین اوضاع راضی هستیم، شما کارگران و اپوزسیون لعنتی دست بردار نیستید!
ما تا حالا شرم می کردیم که حرف دلمان را واضح بگوییم!
شرم می کردیم بگوییم در صف سرکوبگران قرار گرفته ایم!
اما انگار کار از کار گذشته، و باید نقاب را از چهره ها گرفت!”
حرف آخر عدالتخواهان دروغگو و محور مقاومتی های شرمگین:
“جمهوری اسلامی مترقی و اپوزسیون چپ مرتجع است!
حداقل برای مایی که زیانی از این حکومت ندیده ایم, برای مایی که از بازداشت و زندان و شکنجه به دور بوده ایم, برای مایی که چرخ روزگارمان می چرخد, برای مایی که از فردای بدون جمهوری اسلامی می ترسیم, جمهوری اسلامی از اپوزسیون چپ بهتر است!”
متن از گروه نویسندگان #همراه_سرخط
@sarkhatism
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.