چرا حکومت ایران به امنیتیکردن موضوع قطعی برق روی آورد؟
با وجود اینکه فارس خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسداران روز پنجشنبه ۱۷ تیر اعلام کرد ۳ نفر را به جرم خرابکاری در سیستم توزیع برق کشور دستگیر کرده است اما در روز جمعه یک مقام وزارت نیرو خبر خرابکاری را تکذیب کرد. چرا حکومت ایران به امنیتیکردن موضوع قطعی برق و اعلام خبر خرابکاری در صنعت برق روی آورد؟
قطعی برق در شهرهای کشور که در روزهای اخیر شدت یافته، اعتراضات زیادی را در شهرهای مختلف کشور برانگیخته است.
بلافاصله بعد از اولین قطعی اعلامنشده برق در شامگاه ۱۲ تیر در تهران و کرج، از خیابانهای پایتخت فریاد «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر دیکتاتور» به هوا برخاست.
در روزهای بعد این شعار در شهرهای دیگر که برق آنها قطع شده بود به کرات تکرار شد.
ادعاها و بهانههای حکومت ایران
با گذشت نزدیک به یک هفته از قطعیهای گسترده برق که شهرهای بیشتر و بیشتری را در بر گرفت و بالطبع اعتراضات آن نیز در فضای مجازی و کف خیابان و در مقابل ادارات برق گسترش یافت حکومت ولایت فقیه ادعاها و بهانههای مختلفی برای قطعی برق ابداع و اعلام کرد.
اما در میان این بهانهها و ادعاها برخی واقعی بودند و برخی غیرواقعی. [چرا ایران با بحران قطعی برق مواجه است؟]
هدررفت ۱۰ تا ۱۲ درصدی برق در شبکه نقل و انتقال به دلیل عدم نوسازی که بالغ بر ۵۶۰۰ تا ۶۷۰۰ مگاوات میشد از دلایل واقعی قطع برق بود.
علاوه بر این مشخص شد صادرات برق به عراق که اعلام شده بود متوقف شده است ادامه دارد و روزانه حداقل ۴۰۰ مگاوات به بصره صادر میشود.
یکی دیگر از ادعاها نیز واقعی بود استخراج رمزارزها البته با درصدی از کمی از واقعیت.
در ۵ خرداد حسن روحانی اعلام کرد که استفاده از برق برای استخراج رمزارزها را تا پایان شهریور ممنوع کرده است.
بیرونزدن دم خروس دستداشتن حکومت در استخراج رمزارزها
اما در ۱۶ تیر آذری جهرمی از وجود ۱۳ هزار مزرعه استخراج رمزارز خبر داد که تنها با ۳۰۰ مزرعه برخورد شده و فعالیت آنها متوقف شده است.
در این بین آذری جهرمی اشارهای به ۱۲ هزار و ۷۰۰ مزرعه دیگر نکرد تا سرنخ ماجرای عدم برخورد با این مزارع از جای دیگری بیرون زد.
گزارش رسمی پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام که اعلام میداشت ارگانهایی مانند بانک مرکزی، مجلس حکومت، حوزههای علیمه، وزارت صمت، مرکز ملی فضای مجازی، ستاد راهبردی اقتصاد مقاومتی، سازمان امور مالیاتی، صدا و سیما و شورای عالی امنیت ملی در کنار برخی دیگر از ارگانهای وابسته به دولت و نهادهای قدرت در استخراج رمزارزها و استفاده از برق در حوزههای خود با عنوان دورزدن تحریمها فعال و ذینفعند و دولت عملا نه میخواهد و نه میتواند که با آنها برخورد کند.
امنیتیکردن موضوع قطعی برق
بعد از بازنشر این خبر که گزارش آن مدتی پیش انتشار یافته بود، به ناگاه خبرگزاری فارس متعلق به سپاه پاسداران وارد میدان شد و در روز ۱۷ تیر خبر از دستگیری «سه تن از پرسنل یکی از نیروگاههای مهم برق در کشور» و خرابکاری آنها در سیستم توزیع برق کشور داد.
خبرگزاری فارس عجولانه و به نقل از «یک منبع آگاه» ولی بدون ذکر نام افزود «این افراد در راستای تخریب و از کارانداختن بخشی از نیروگاه برق و ایجاد قطعیهای مکرر برق در برخی شهرهای بزرگ» فعالیت داشتند.
طبق معمول نیز آماج این تئوری توطئه و خرابکاری، از سوی سایت جهتپرس و به نقل از خبرگزاری فارس، سازمان مجاهدین خلق؛ اپوزیسیون اصلی حکومت ولایت فقیه بود.
خبرگزاری فارس حتی پا را فراتر گذاشت و ادعا کرد این ۳ نفر به خرابکاری خود اعتراف نیز کردهاند!
تکذیب خبر خرابکاری از سوی صنعت برق
اما عمر این تئوری توطئه یک روز بیشتر نبود. در روز جمعه ۱۸ تیر علیرضا توکلی؛ مدیر کل حراست شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی کشور اعلام کرد «تاکنون هیچ مرجع امنیتی این خبر را تایید نکرده و تمامی نیروگاههای کشور طبق روال در مدار تولید قرار دارند».
اعترافسازی و اعترافگیریهای اجباری طول عمری به اندازه قدمت حکومت ولایت فقیه دارند و رسانهای کردن برخی از این موارد در سالهای اخیر، افکار عمومی در داخل ایران و حتی در جوامع بینالمللی را برانگیخته است.
یک سوال
اما سوالی که در اینجا پیش میآید این است که خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران چرا به تئوری توطئه و اعلام خبر خرابکاری در سیستم برق کشور روی آورد.
قطع یقین انتشار خبر خرابکاری و بازنشر سلسلهوار آن توسط خبرگزاریهای تابعه سپاه پاسداران نمیتواند یک امر اتفاقی و یا یک اشتباه رسانهای باشد.
پیش از این بارها مسبوق به سابقه بوده که وقتی یک معضل اجتماعی در جامعه بروز کرده و حکومت ولایت فقیه از حل آن معضل، عاجز مانده یا در برابر اعتراضات افکار عمومی قرار گرفته، با طرح تئوری توطئه و نسبتدادن آن به «ضدانقلاب» در صدد برآمده تا از زیر بار اعتراضات مردمی بگریزد.
در این بین نهادهای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی هدف دیگری را نیز دنبال میکنند و آن اینکه با امنیتیکردن صورتمسئله (در اینجا قطعی برق و دادن شعار مرگ بر خامنهای توسط شهروندان) به برخورد و سرکوب شهروندان معترض پرداخته و حق اعتراض از آنها را با این بهانه که «ضدانقلاب» در پشت این جریانات قرار دارد، بگیرند. [قطع مستمر برق و اعتراضات خشم آلود مردم با شعار مرگ برخامنهای]
حال آنکه دم خروس قطعی برق از زیر عبای خود این نهادهای دولتی، نظامی، اطلاعاتی و ارگانهای امنیتی بیرون زده است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.