بنبست در مذاکرات وین چرا؟
نزدیک به دو هفته از پایان دور ششم مذاکرات وین میگذرد اما به نظر میرسد این مذاکرات با بنبست روبرو شده است.
برای بنبست یک دلیل بیشتر نمیتواند وجود داشته باشد و آن اینکه اختلافات یا حداقل بخش قابل توجهی از اختلافات طرفین غیر قابل حل باقی مانده است.
در مورد توافق برجام، به اختصار توافق آمریکا و حکومت ایران این اختلافات دقیقا در نقطه تعارض و با اختلاف ۱۸۰ درجه از یکدیگر قرار دارند. [آمریکا؛ حالا نوبت خامنه ای است که تصمیم بگیرد]
آمریکا اعلام میدارد تا حکومت ایران به تعهداتش باز نگردد تحریمی را لغو نمیکند و ایران نیز میگوید تنها بعد از لغو تحریمها و راستیآزمایی آنهم نه بر روی کاغذ که بر روی زمین به تعهداتش برخواهد گشت.
آمریکا میگوید جدا از بحث هستهای باید بر سر مسائل موشکی و منطقهای و حقوق بشر نیز گفتگو شود اما حکومت ایران این را، مرز سرخ اعلام کرده است.
حکومت ایران مدعی میشود ۱۰۴۰ تحریم قرار است برداشته شود اما آمریکا بلافاصله اعلام میدارد توافق یا بر سر همه چیز یا هیچ چیز.
از سوی دیگر آمدن رئیسی را که تا پیش از انتخابات ۱۴۰۰ از مدعیان و مخالفان برجام بوده را نیز باید فعلا به دلایلی که مذاکرات وین را به بن بست کشانده افزود تا بعد از روی کارآمدن بر سر آن بحث نمود.
با این دادهها راه دیگری جز بن بست برای مذاکرات وین نمیماند هر چند چراغهایی به رنگ سبز از هر سو روشن شود.
علاوه بر بن بست در سیاست خارجی بین دو کشور، هر دوی آنها در درون مرزهای خود نیز با موانع و مشکلاتی روبرو هستند که باعث میشود به بن بست مذاکرات وین دامن زده شود.
موانع بر سر راه آمریکا در مذاکرات وین
در آمریکا ۲ عامل وجود دارد که بر سر راه بایدن قرار دارد اول موضوع اولویت سیاست داخلی یعنی اقتصاد آمریکا که از سوی کشوری مانند چین با طرح جاده ابریشمش تهدید میشود.
عامل دوم نیز در مخالفت جمهوریخواهان مجلس نمایندگان و سنای آمریکا خلاصه میشود که مخالف سیاستهای جو بایدن هستند. البته اقلیت یر به یر جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا در موضوع توافق هستهای از پشتیبانی دمکراتهای سنگینوزنی چون چاکشومر رهبر اکثریت سنا و رابرت منندز برخوردار است که در دیگر مسائل به جمهوریخواهان روی خوشی نشان نمیدهند.
علاوه بر این نباید از یاد برد که آمریکا عجلهای برای حصول توافق از مذاکرات وین ندارد.
برگ برنده تحریمها در دستان آمریکاست و در این پرونده چیزی برای از دست دادن ندارد و تهدید کرده که اگر توافقی حاصل نشود به زودی از مذاکرات خارج خواهد شد. [خروج آمریکا از مذاکرات وین در صورت عدم تامین منافع آمریکا]
مضاف بر این اعلام کرده بر سر هستهای شدن ایران و تسلیح آن به سلاح هستهای مرزسرخ جدی حتی در اردوگاه دمکراتها دارد.
تهدید را نیز به زبان آشکار روانه تهران کرده است که اجازه نمیدهیم به سلاح هستهای دست پیدا کنید!
موانع بر سر راه حکومت ایران در مذاکرات وین
در طرف دیگر ماجرا اما بازیگر ضعیف مذاکرات وین قرار دارد؛ حکومت ایران و موانع بسیار بر سر راهش.
حکومت ایران در داخل مرزهایش از سوی جناح خامنهای که اکنون دیگر مجریه کشور را نیز قبضه کرده، همواره فریاد وابرجاما و آتشزدن برجام را سر داده است.
حال اگر در فرصت باقیمانده تا ۱۲ مرداد که رئیسی بر کرسی پاستور تکیه میزند توافقی در مذاکرات وین حاصل نشود خامنهای مجبور است این مهم را با رئیسی پیش ببرد.
پیشبرد توافق با رئیسی به قیمت درازشدن زبان جناح روحانی تمام میشود که از جراحی انتخابات نیز زخمهای عمیقی بر تن دارد.
علاوه بر اینکه در جناح خامنهای نیز بدنه لرزان و ریزشی بیش از پیش ریزش خواهند کرد.
مانع دیگری که بر سر راه حکومت ایران قرار دارد در صورت حصول توافق در مذاکرات وین و بازگشت آمریکا به برجام این کشور رسما عضو برجامی خواهد شد که از آن خارج شده است.
این بازگشت مجدد به معنای برخورداری آمریکا از امتیاز روند فعالسازی روند مکانیسم ماشه در صورت تنازعات احتمالی آتی بر سر پرونده هستهای ایران خواهد شد که این امر نیز مانع جدی برای حکومت ایران به شمار میرود و از آن ترس دارد و همواره صحبت از تضمین از سوی آمریکا میکند.
مضاف بر این بعد از حصول توافق در مذاکرات وین، آمریکا در نظر دارد تا بر سر موضوعات دیگر از جمله موشکی، منطقهای، تروریسم و حقوق بشر قیودی را در مقابل حکومت ایران قرار دهد که این نیز از موانع جدی بر سر راه حکومت ایران است هر چند تاکنون اعلام کرده که پای چنین مذاکراتی نخواهد آمد.
با وجود تمامی این موانع اما مانع اصلی وقتی خود را بروز میدهد که در هر صورت مذاکرات وین به نتیجه برسد و حکومت ایران از پیشرویهای هستهای خود دست بشوید.
در آن صورت هیمنه ولایت فقیه در درون مرزهایش و به خصوص نیروهای وفادار به آن خواهد شکست و این شکستی بزرگ برای ولایت فقیه به شمار میرود در حالی که تا کنون بر سر هستهای برای جامعه جهانی شاخ و شانه میکشیده است.
دو فرضیه پیشروی حکومت ایران در قبول یا عدم قبول برجام
اما در ورای تمامی این موانع بر سر راه حکومت ایران دو موضوع دیگر نیز قرار دارد. حصول توافق انتظارات مردمی را در پی خواهد داشت که در صورت عدم پاسخگویی به آن از جانب حکومت ایران راه اعتراضات سراسری باز خواهد شد.
همچنانکه امروز و پیش از حصول هر گونه توافقی در درون مرزهایش حکومت ایران با اعتراضاتی چون اعتصاب نفتگران مواجه است که گستردگی ویژگی اصلی آن است.
علاوه بر این چنانکه پیش از این ذکر شد بعد از توافق هستهای موضوع درخواست غرب بر سر مذاکرات موشکی و تروریسم و منطقهای و حقوق بشر این حکومت را تهدید میکند.
موضوع دوم اما عدم حصول توافق است که آن نیز نتایج و پیامدهای ترسناک خود را دارد.
ادامه برنامه هستهای که راه به تشدید تضاد با جامعه جهانی میبرد. جادهای که انتهای آن فصل هفتم منشور ملل متحد و ماده ۴۱ آن یعنی استفاده از گزینه نظامی علیه حکومت ایران است که پیش از توافق برجام در سال ۲۰۱۵ حکومت ایران یکبار تا آستانه آن پیش رفت.
تاثیرات آمدن رئیسی بر مذاکرات وین
از سوی دیگر آمدن رئیسی مذاکرات برجام را کند میکند چرا که تا کنون جناح خامنهای هر وقت منافعش اقتضاء کرده با برجام و دولت روحانی که آن را پیش برده مخالفت کرده است.
حال اگر مذاکرات وین در دوران روحانی حاصل نشود و کار به دوران رئیسی بکشد چنانکه ربیعی سخنگوی دولت روحانی گفته است یک تهدید برای خامنهای و جناحش وجود دارد که در صورت هر گونه خرابکاری در حصول توافق و یا عواقب احتمالی ناخوشایند آن این موضوعات بر سر دولت رئیسی خراب میشود که مطلقا مطلوب خامنهای و حکومتش نیست.
نتیجه اینکه حکومت ایران از هر طرف وارد گود مذاکرات وین شود بنبست خروجی آن خواهد بود. بنبستی که عواقب احتمالی آن زیر شدیدترین تحریمها و فشارها، سر باز کردن اعتراضات داخلی در دوران پساکرونا خواهد بود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.