در وضعیت کنونی بیشتر از هر زمان دیگری، جهان در آنِ ‌واحد به یک مسیر دو سویه می‌‌ماند.

یک مسیر به سوی تاریکی، به سوی جهانی غم‌‌ا‌نگیز، جهان درهای بسته‌‌ شده، جهان پایان زندگی‌ها، امکان‌ها و امیدها ادامه می‌یابد. باید یاد بگیرید که با واقعیت زندگی کنید. اگر می‌خواهید زنده بمانید، باید مطیع باشید. شاید بتوانید تحصیل کنید، اما مشروط به اینکه والدین‌تان پول داشته باشند.

هیچ بدیلی وجود ندارد، به جز واقعیتِ فرمانروایی پول. بنابر این رویاهای‌تان را فراموش کنید و تسلیم شوید. سخت کار کنید؛ در غیر این صورت منتظر باشید که زندگی‌تان به جستجو در سطل‌های زباله بگذرد، چرا که هیچ #دولت_رفاهی برای حمایت از شما وجود نخواهد داشت.

سیاست #فقیر‌سازی آن چیزی است که باید منتظرش باشید، یا قبل از اینکه مجبور به گشتن سطل‌های زباله برای پیدا کردن غذا شوید، با شلیک گلوله‌ای به زندگی خود پایان دهید.

این معنای واقعی سیاست #ریاضت_اقتصادی است، یعنی همان چیزی که همه‌ی دولت‌های سرمایه‌داری می‌خواهند به مردم تحمیل کنند. سیاستی که بال‌های امید را می‌چیند. این مسیری است که جهان در آن قرار دارد. اما…

اما آیا راه دیگری هم وجود دارد؟
آیا راهی نیست که بتوانیم جهان پیرامون را به چرخش در بیاوریم؟
آیا جهان چهره دیگری ندارد؟
یک چهره متمایل به مسیری متفاوت؟
بله مسیر دیگر، امتناع از پذیرفتن # ناامیدی است.

امید از اعماق نا‌امیدی می‌جوشد و برمی‌آید. بنیاد این امید یک «نَه»ی ساده است. یک #نه به همه‌ی آنچه که می‌خواهند بر ما تحمیل کنند. #نه، قبول نخواهیم کرد. #نه، ما به ریاضت‌های شما تن نمی‌دهیم. #نه، ما نظم پول را نمی‌پسندیم. #نه، ما نابرابری‌های زشت جهانی را که در آن زندگی می‌کنیم، قبول نخواهیم کرد. #نه، نظامی که ما را به سوی نابودی‌ می‌کشاند را تغییر خواهیم داد.

آینده سرمایه‌داری مرگ انسانیت است. حتی اگر سرمایه این بحران را حل کند، بحران بعدی که بیشتر ویرانگر است؛ چندان دور نخواهد بود. ما از شما سیاستمداران و بانکداران پیروی نخواهیم کرد، چرا که شما گذشته‌ی‌ مرده‌اید و ما آن آینده‌ی ممکن.

این است امید ما.

ما یگانه آینده‌ی ممکن‌ایم.

اما آینده ممکن ما چیزی بیش از یک #امکان نیست.

تحقق آن بسته‌گی به توانایی ما در تغییر جهان پیرامون‌مان دارد.

تنها با خشمی متفاوت است که می‌توانیم جهان را دگرگون کنیم.

آمیزه‌ای از #خشم و #عشق، نپذیرفتن و خلق کردن. عشقی که دست در ‌دستِ خشم، گام برمی‌دارد. ما روح یک جهان جدید هستیم. ما خروش یک «نَه»‌ی بزرگ‌ایم که در جهان طنین می‌افکند.

اما پیروزی ما در گرو ایجاد یک #آلترناتیو است.

«نَه»ی ما به دنیای قدیم تداوم نمی‌یابد مگر اینکه ما یک جهان تازه ـ اینجا و هم‌اکنون ـ خلق کنیم تا خشمِ امتناع ما، به خلق کردن‌های جدید بینجامد.

«دموکراسی نیابتی» [سیستم نماینده‌گی] ناکارآمد و شکست‌خورده است، و ما باید دموکراسی واقعی را در میدان‌های‌مان، میتینگ‌های‌مان و خواست‌های‌مان بر پا ‌کنیم. «سرمایه» قادر به ارائه اصول زندگانی نیست و ما شبکه‌های حمایت مشترک را ایجاد می‌کنیم.

پول نابود می‌کند و ما می‌گوییم «نه، باید یک راه دیگر و منطق متفاوتی برای با هم بودن خلق کنیم». تلاش برای دوباره متولد شدن.

شاید ما هنوز نمی‌توانیم سراسر جهان را آن‌گونه که می‌خواهیم تغییر بدهیم، اما می‌توانیم هم‌اینجا و هم‌اکنون #خلق کنیم.

ما در حال ایجاد تَرَک‌هایی در نظام هستیم و این شکاف‌ها رشد، گسترش و تکثیر می‌یابند و با همدیگر برون می‌ریزند. ما استیلای شب بر انسانیت را برنمی‌تابیم.

ما می‌توانیم متوقف‌اش کنیم و چنین خواهیم کرد.

ما باید، باید جهان را دگرگون کنیم. راه دیگری نیست.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)