فروغ فرخزاد :

” هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی مى ریزد ، مرواریدى صید نخواهد کرد .”

گویا پس از ۴٢ سال سیاه و دردناک ، هنوز سیاسیون ما نپذیرفته اند که انچه شد ، مسئولیت تک تک دست اندر کاران سیاسى  سال ۵٧ و حتا قبل از ان بوده .

گویا ما در سایه سالیان دراز حکومت هاى دیکتاتورى ، دیکتاتورى از تک تک خانه ها، تا حاکمان و دولت هاهنوز از قبول مسئولیت فردى در هراسیم ! بخش هاى تاریک ذهنمان را دوست نداریم ، نمى پذیریم و حاضر به یاداورى و خانه تکا نى اش نیستیم! 

در کار سیاسى ، با کار فرهنگى بیگانه ایم و به همین سبب بعد از ١٠٠ سال هنوز در بر همان پاشنه ى خسته و فرسوده مى چر خد ! این فراموشى تاریخى میتواند به اتشى خانمان سوز تبدیل شود !

هنوز نیا موخته ایم که یکدیگر را با انچه هستیم ببینیم ، نه با انچه دوست داریم یا ارزو داریم !

ما تنها از دیار خود رانده نشده ایم ( حتا ایرانیان داخل ایران ) ما از انسانیت رانده شده ایم .

ما به واقع ، امکان انتخاب کردن را بارها و بارها ، از دست داده ایم ! و شگفت انگیز این که هنوز انتخاب درست را نمى شناسیم ! 

فرو پاشى اخلاقى ، درد جامعه ى امروز ایران است ، چه در داخل و چه در خارج .

هانا ارنت : 

” چیزى به نام گناهکارى جمعى یا بیگناهى جمعى وجود ندارد ، گناهکارى و بیگناهى فقط در صورتى معنا دارند ، که فردى باشند “.

در بین ما ایرانیان تمایل به یکرنگى با خویشتن ، کمرنگ أست و براى رهایى از یکرنگ نبودن با خویش ، ادبیات اهانت ، تحقیر و تهدید دیگران را تنها راه رستگارى دیده ایم .

باید بیا موزیم سیاست  و فرهنگ را  با هم  در امیزیم تا نتایج بهترى بگیریم ، نگاه فرهنگى در کارهاى حزبى و سیاسى ، کار فر هنگى کردن ، پایه هاى سیاست گذارى را محکم تر خواهد کرد.

شاید زمان ان رسیده که بپذیریم ، کار فرهنگى بنیان و اساس کار سیاسى است.  نه چیزى منفرد و جدا از ان . 

ایا تا به امروز سیاسیون ما به کار فرهنگى  هم توجه داشته اند ؟ پاسخ ارى  و نه است.

یکى از کسانى که فرهنگ و سیاست را در هم تنیده ، صادق هدایت است .اما در اکثر مواقع ، رنگ سیاست بیش از رنگ فرهنگ بوده و دلیل نا توانى و شکست ما در راه رسیدن به ازادى ، همین کمرنگ بودن کار فرهنگى است .

صادق هدایت : 

” ما با سیاست کارى نداریم ، سیاست با ما کار دارد”.

استانه تحمل ما در برابر نظرات مخالف از همین کمرنگى کار فرهنگى مى اید .

کار سیاسى زمانى کار ساز است که همراه با کار فرهنگى باشد تا بتدریج تحمل تفاوت ها و رنگارنگ بودن هارا بالاتر برد.

در کار فرهنگى باید با ورهاى اجتماعى را با باورهاى واقعى نزدیک کرد و باورهاى اجتماعى همان باورهاى فردى أست . اگر باورهاى سیاسى با باورهاى واقعى مردم در تضاد باشد و تنها نمودگر گروهى محدود  ، مردم را از خود رانده و استبداد و دیکتاتورى بر مسند قدرت مى نشیند  و این همان روندى أست 

که در ایران بارها و بارها اتفاق افتاده ! 

ترور ، ترس و دیکتاتورى ، نتیجه سیاست هاى بدون فرهنگ است . 

هر جا و هر زمان که سیاست بدون فرهنگ عمل کرده ، پایانش معلولیت و ناتوانى ازادى بوده أست.

هانا ارنت :

” کسانى که بد را در مقابل بدتر انتخاب میکنند ، به سرعت تمام فراموش میکنند که بد را انتخاب کرده اند .”                                    

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)