انتخابات فرمایشی حکومت شرایطی را برانگیخته است تا صف‌بندی محکم‌تری از توده‌های مردم علیه نظام وارفته‌ی جمهوری اسلامی پا بگیرد. چنانکه تحریم این انتخابات اکنون به فضای تحریمی همگانی و بالنده پا می‌گذارد. شبکه‌های اجتماعی نیز برای کاربران ایرانیِ خود، بیش از هر زمانی فضایی مناسب فراهم دیده است تا ضمن آن میلیون‌ها نفر ایرانی به هم مرتبط گردند. ولی این ارتباط‌ها و یارگیری‌های مجازی، برای کاربران خود امید و شادی می‌آفریند. چون مردم از بام تا شام به ریش همان‌هایی می‌خندند که ظرف چهار دهه ایشان را از خوشی و خندیدن بازداشته‌اند. باید دانست که کاربران ایرانی ضمن تولید محتوا در شبکه‌های اجتماعی، کار تحریم انتخابات را ارتقا بخشیده‌اند و نمونه‌هایی کامل از هنر و ادبیات کاربردی را نیز برای همدیگر به نمایش می‌گذارند. شکی نیست که تحریم فعال انتخابات در نمونه‌هایی مردمی از همین تولیدات فرهنگی به بار می‌نشیند. از سویی محتوای فرهنگی چنین تولیداتی همگی به درونمایه‌هایی روشن از طنز اجتماعی راه می‌برد که می‌تواند مردم را بخنداند و ضمن آن نیشخندی گزنده به گماشته‌های حکومت حواله‌ ‌کند. پیداست که همین نیشخند همگانی است که روان بی‌رمق حکومت را آزار می‌دهد.

تحریم انتخابات

هیچ‌گاه خواست تحریم این گونه گسترده نبوده است

 گروه‌های پرشماری از مردم عادی در فضای مجازی فعال شده‌اند که به منظور تحریم همگانی انتخابات، شبانه‌روز برای همدیگر مطلب و پیام می‌فرستند. شهروندان ایرانی ضمن پرهیز و دوری از حلقه‌ی بسته‌ی و خودمانی انتخابات جمهوری اسلامی، این همدلی‌های سیاسی را ارج می‌گذارند. همنوایی اجتماعی مردم از جمع‌های خانوادگی و دوستانه تا محل کار ایشان سر برمی‌آورد و ضمن استفاده‌ی از واتس‌آپ و دیگر شبکه‌های اجتماعی خیلی زود همگی را به هم پیوند می‌دهد. مردم در این راه خیلی هم موفق به نظر می‌رسند. جدای از این، ضمن رسیدن به هم، نمونه‌های جدیدی از دسته گل به آب دادن‌های حاکمیت را نیز برای همدیگر بازمی‌گویند. به طور حتم در آینده حجم ارتباط‌هایی از این نوع فزونی خواهد یافت و حتا تولید محتوای بیش‌تری بین کاربران شبکه‌های اجتماعی صورت خواهد گرفت. شکل و شیوه‌ای از کار تبلیغی و افشاگرانه که با سلیقه‌ی همه هممخوانی دارد. آنان کج‌خلقی‌های حکومت را با توده‌های مردم، به اتکای کاربرد چنین شگردهایی جبران می‌کنند.

 شکی نیست که گروه‌های متشکل سیاسی می‌توانند به ارتقای کمی و کیفی چنین فرآیندی یاری برسانند. باید دانست که همراه با تحریم انتخابات، برنامه‌ی تحریم سیاسی حکومت را هم به پیش خواهند برد. پدیده‌ای که در نهایت به براندازی جمهوری اسلامی خواهد انجامید.

 اکنون نمایش انتخاباتی جمهوری اسلامی، شرایطی را رو کرده است تا تناقض‌های درونی آن هرچه بیش‌تر عیان شود. بی‌دلیل نیست که از سوی رهبر نظام موضع‌هایی متناقض و دوگانه با تصمیم شورای نگهیان اتخاذ می‌شود. ولی تحریم همگانی انتخابات می‌تواند به تشدید و بروز چنین تناقض‌هایی یاری برساند. به طبع علت آن را باید در فزونی فشارهایی جست که اینک در لایه‌های زیرین و میانی جامعه علیه حکومت جریان دارد. پیداست که می‌توان مبارزه‌ی از پایین را علیه جمهوری اسلامی گسترش داد تا هرچه بیش‌تر دو دستگی‌های درونی حکومت عیان و آشکار گردند.

 اصلاح‌طلبان درون حکومت هم اینک به این نتیجه راه یافته‌اند که برای همیشه سفره‌ی خود را از دم و دستگاه تبلیغی رهبر نظام جدا کنند. چنانکه اعلام کرده‌اند در این انتخابات کاندیدایی ندارند. به طبع چنین تصمیمی را باید به مثابه‌ی تحریم انتخابات ارج نهاد. آنان هم دانسته و آگاهانه از اردوگاه تحریم کنندگان انتخابات سر برآورده‌اند. اتحادی خود به خودی که می‌توان فرآیند آن را تا اتحادی آگاهانه و پایدار پیش برد.

 جدای از چالش‌های انتخابات ریاست جمهوری، تنش‌های برآمده از انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز بیش از هر زمانی بالا گرفته است. گفتنی است که در انتخابات شوراها، اعتراض‌‌های قومی و مذهبی بیش از انتخابات ریاست جمهوری دوام می‌آورد. این تنش‌ها هر لحظه‌ای می‌تواند به فورانی از اعتراضات شهروندان بومی بینجامد.

 از سویی تجمعات اعتراضی در مقابل ساختمان وزارت کشور هم هرروز فزونی می‌گیرد. چون همه روزه گروه‌های فراوانی از شهروندان تهرانی و دیگر استان‌‌ها مقابل وزارت کشور گرد می‌‌آیند تا خواست خود را با مدیران بالادستی این وزارت‌خانه در میان بگذارند. اما مأموران امنیتی حکومت، میدان فاطمی و خیابان آن را به آوردگاهی همیشگی برای مقابله با این معترضان بدل کرده‌اند. تا آنجا که از شکل‌گیری هر تجمعی مقابل وزارت کشور جلوگیری به عمل می‌آید. نیروهای امنیتی همین آرایش نیرو را مقابل ساختمان استانداری و فرمانداری تهران در خیابان میرعماد هم به نمایش می‌گذارند. در واقع حق تجمع، گردهمایی و خلاصه‌ی کلام حق اعتراض را از همه‌ی مردم سلب کرده‌اند. چون می‌خواهند به اعتبار حذف آزادی‌های فردی و گروهی، نمونه‌ای کامل از انتخابات‌های مهندسی شده را به اجرا بگذارند. بدون تردید به بروز اعتراضاتی از این نوع باید دامن زد و به برگزارکنندگان آن‌ها باید یاری رسانید که در صورت لزوم به هم بپیوندند و پلیس را به عقب‌نشینی اجباری و همیشگی وادار نمایند.

 اکنون همان نمونه از کودتایی که در انتخابات سال ۸۸ اتفاق افتاد، در همین انتخابات نامردمی هم به اجرا گذاشته می‌شود. بدون شک کودتاچی‌های پیشین تجربه‌های گذشته را از نو برای عملیاتی کردن چنین کودتایی به کار می‌گیرند. چنانکه کرسی ریاست جمهوری را از همین حالا برای ابراهیم رییسی فرآوری کرده‌اند. به طبع پس از روی کار آمدن او دامنه‌ی بگیر و ببندها بیش از پیش گسترش خواهد یافت. او حتا شماری از همین اصلاح‌طلبان یا نزدیکان حسن روحانی را هم به زندان خواهد سپرد. اعدام‌ مبارزان سیاسی هم به حتم شدت و حدت بیش‌تری خواهد گرفت. شکی نیست که او احکام شرع را به جای قانون و قانونمندی خواهد نشانید تا در تضییع حقوق شهروندی شهروندان کشور تسهیلگری بیش‌تری به عمل آورد. حتا در انتشار بسیاری از همین روزنامه‌های دولتی مشکل‌آفرینی خواهد کرد. به طبع دسترسی به اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های خبری یا تخصصی را هم محدود خواهد کرد. همچنین دانشکده‌های حقوق برای همیشه مسدود خواهند ماند تا به حوزه‌های علمیه وجاهت بیش‌تری ببخشد. آموزش و پرورش و وزارت ارشاد هم، به عنوان موقوفه‌هایی همیشگی برای حوزه‌های علمیه سازماندهی خواهند شد. خطر جدی است چون در رونمایی از ریاست جمهوری ابراهیم رییسی، دایره‌‌ی خودمانی حکومت بیش از هر زمانی تنگ‌تر خواهد شد.

 ولی مردم به خوبی این خطر جدی را حس و لمس می‌کنند. سامان‌دهی و سامان‌یابی آنان برای حضور و پیوند برقرار کردن در شبکه‌های اجتماعی، از چنین واقعیتی حکایت دارد که همگی چهره‌ی واقعی و پنهانی کارگزاران جمهوری اسلامی را به نیکی شناخته‌اند. ولی تحقیر مردم از سوی منتخبان شورای نگهبان تا به آنجا بالا گرفته‌ است که آشکارا ضمن تبلیغات خود وعده می‌دهند، شهروندان کشور را به مسافرت‌های تفریحی چند روزه خواهند فرستاد یا یارانه‌هایشان را تا میزان پانصد هزار تومان بالا خواهند برد. مردم در ذهنشان همانند کودکانی تصور می‌شوند که گویا می‌توان به اعتبار آب نبات‌های چوبی رضایتشان را برآورده کرد.

 خط قرمزهایی را برای مناظره‌ی کاندیداهای خود نیز فراهم دیده‌اند که نمونه‌ی روشنی از آن را صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز به نمایش می‌گذارد. چون همگی در تبلیغات رسانه‌ای خود موظف شده‌اند تا هرگز از موضوع برجام و تحریم سخنی به میان نیاورند. جدای از این هیچ اظهار نظری در خصوص ساماندهی و پیشگیری از شیوع کرونا به عمل نمی‌آید. چون قرار است همه چیز در شکلی از کلی‌گویی‌ها، مخفی و پنهان باقی بمانند. برای نمونه موضوع خرید و توزیع واکسن کرونا همیشه ناگفته باقی می‌ماند. گفت و گو در خصوص سیاست خارجی را هم از کاندیداها گرفته‌اند. تا دیگرانی از نوع رهبر، به‌تر از هر زمانی خواست فردی و شخصی خود را برای دست‌اندازی به حریم کشورهای منطقه به پیش ببرند. حتا کسی جرأت نمی‌یابد تاهزینه‌های پنهانی چنین سیاست‌های متجاوزانه‌ای را در جایی از ساختار حکومت ردیابی نماید.

 تا کنون نیروی پنج نفره‌ی اصولگرایان در مقابل یورش‌های افشاگرانه‌ی عبدالناصر همتی کم آورده‌اند. اعتبار او بین رأی دهندگان اردوگاه حکومت بالا گرفته است. آیا سرآخر او اجازه خواهد یافت که ابراهیم رییسی را از این آوردگاه سیاسی پس بزند؟ از سویی در آمارگیری‌هایی که به عمل می‌آید، شمار تحریم کنندگان انتخابات نیز از شصت درصد پیشی می‌گیرد. در واقع صف‌آرایی موفقی از نیروهای مخالفِ علی خامنه‌ای صورت گرفته است که می‌توان آن را طلیعه‌ای روشن برای فروپاشی حکومت به حساب آورد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)