حکومت ولایت فقیه در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ به گدایی رای و جعل روایات اسلامی رو آورده!
با نزدیکشدن به موسم انتخابات ۱۴۰۰، سران و کارگزاران حکومت ولایتفقیه در سطوح مختلف به گدایی رای روی آوردهاند.
تحریم انتخابات انتخابات ۱۴۰۰
تاریخ حکومت ولایتفقیه به یاد ندارد که سالی چون سال ۱۴۰۰ مردم در آستانه آنچه حکومت ولایت فقیه انتخابات مینامد، صحبت از تحریم آن بکنند.
عاقبت کار به جایی رسیده است که خامنهای خود تحریم انتصاباتش را خواست دشمنان میداند در حالی که خود را به فراموشی میزند مردم ایران در برخی شهرها، از چند سال پیش فریاد میزنند «دشمن ما همینجاست دروغ میگن آمریکاست». [تظاهرات مردم برازجان باشعار دشمن ما همین جاست دروغ میگن آمریکاست]
از شعارهای «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر دیکتاتور»، «سیدعلی ببخشید دیگه باید بلند شید» و… در اعتراضات سالیان اخیر نیز در میگذریم.
چرا تحریم انتخابات؟
رفتارشناسی این امر نیز کار چندان دشواری به نظر نمیرسد، عملکرد حکومت ولایتفقیه در طول بیش از ۴ دهه حکومتش.
در ابتدای عمرش، ولایتفقیه با ترفند آری یا نه به «جمهوری اسلامی»، مردم را تنها در مقابل یک گزینه قرار داد؛ «جمهوری اسلامی».
چون نه به آن، به معنای آری به حکومت سلطنتی بود که مردم ایران در تمامیت آن را رد کرده و علیه آن انقلاب کرده بودند.
از آن روز هر چه در توالی تاریخ و سالها به پیش آمدیم عملکرد ولایتفقیه نشان داده که استراتژی و نقشه مسیر کلی آن، آبادانی و شکوفایی اقتصادی کشور ایران نیست.
دهه به دهه و سال به سال این حقیقت عریان، بیشتر خود را به مردم ایران نمایانده است.
دولتهایی با نامهای متفاوت ولی با یک ماهیت
در حوزه انتخابات، مردم ایران بازیهای مختلفی را از جانب ولایتفقیه شاهد بودهاند، یک بار با نام «دولت سازندگی»، یک بار با نام «دولت اصلاحات»، یک بار با نام احمدینژاد و برای آخرین بار تاکنون، با نام «دولت تدبیر و امید». [اصلاح طلبان دیروز، واماندگان امروز]
حاصل و نتیجه تمامی این دولتها و جناحبازیهای حکومت ولایتفقیه که همگی پای در راه اثبات ولایتفقیه و تحکیم آن برمیداشتند چیزی است که اکنون مردم ایران مشاهده میکنند.
در زمینه اقتصادی کارنامه حکومت ایران نه نمره قبولی یا مردودی که نمرهای منفی و زیر صفر دارد.
در زمینه اجتماعی و آزادیهای اجتماعی وضعیت، کاملا مشابه اقتصاد کشور است، در زمینه صنعت، تولید و… حرف کاملا یکی و باز هم مشابه است. نمره منفی نه حتی مردودی.
جمهوری ایرانی نه «جمهوری اسلامی»
ولایتفقیه آنقدر در رویای خیالی صدور انقلابش غوطهور شد که همه را اعم از مردم ایران در داخل و کشورهای منطقه و در برخی موضوعات جامعه بینالمللی را علیه خود شوراند.
در چنین شرایطی، مشروعیت نظام زیر علامت سوال میرود آنچنانکه حسن روحانی در یک وارونهگویی در آستانه انتخابات ۱۴۰۰میپرسد «چرا رای ۹۸ درصدی مردم به جمهوری مدام آب میرود؟».
از این بگذریم که روحانی خود مخاطب این پرسش است و باید به آن پاسخ دهد اما در سخن او حقیقت بسختی خودنمایی میکند.
رای مردم ایران به ولایتفقیه نه تنها آب رفته و دیگر چیزی از آن نمانده بلکه فرجام حکومت به جایی رسیده است که در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ آشکارا گدایی رای میکند.
نمونههای گدایی رای
مصطفی علما «امام جمعه» کرمانشاه، «مشارکت در انتخابات را رای به اسلام و ولایت فقیه و… » ذکر کرده است.
علمالهدی نماینده خامنهای در مشهد توصیه میکند که هر کس باید ۱۰ نفر را پای صندوق رای بیاورد.
ترجمان حرف اینکه، از هر ۱۱ نفر تنها یک نفر حاضر است در نمایش حکومتی خامنهای شرکت کند.
احمد خاتمی «رای دادن را، آری مجدد به جمهوری اسلامی ایران» تشریح کرده و آن را «بیعت با نظام اسلامی» میخواند.
مسعود پزشکیان کاندید ردصلاحیتشدهی نظام به صراحت اعلام میدارد «مردم پشت سر ما حرفهای خوبی نمیزنند.»
کار تا بدانجا بالا میگیرد که صدای اعتراض نوه خمینی نیز بالا میگیرد که «نمیشود شما منتخب کنید و بگویید به او رای بده!».
گدایی رای از خارج از کشور!
محسن رضایی کاسه گدایی رای را به سوی مزدبگیران نظام در خارج دراز میکند که «ایرانیان خارج کشور موسسه لابیگری ایجاد کنند اطلاعاتش را من میدهم».
این سیاهه را میتوان همچنان ادامه داد و انتظار میرود هر چه بیشتر به نمایش ولایتفقیه در ۲۸ خرداد نزدیکتر شویم رأس نظام، خود نیز کاسه گدایی بر دست بگیرد.
تا بدینجا در یک نمونه خامنهای اعلام کرده «عدم حضور در انتخابات در برخی مقاطع چه بسا در رأس گناهان کبیره باشد»!
نیازی به تشریح و تفسیر نیست، این حجم از «رایگدایی»، خود نشان میدهد که مردم ایران قصد دارند پتک سنگین تحریم را بر روی صندوق انتخابات نظام بکوبند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.