فعالان در تبعید : شاهین دادخواه یکی از مشاوران پیشین شورای عالی امنیت ملی و از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای به ریاست حسن روحانی بود که در ۲۴ بهمن سال ۱۳۹۰ در شعبه ۲۶ به ریاست قاضی پیرعباسی به اتهام ”همکاری با دول متخاصم” به ۷ سال زندان محکوم شد !

وی اخیرا با نگارش دو نامه که نسخه اصلی آن در اختیار ” کمپین صلح فعالان در تبعید ” برای انتشار , قرار گرفته ؛ در یکی از نامه ها تحلیل و راهکارهایی در رابطه با مذاکرات هسته ای در خطاب به مسوولان دارد و در نامه دوم که در روزهای آینده توسط همین کمپین منتشر خواهد شد , به بررسی شیوه تبلیغاتی رژیم در کشف , معرفی و نهایتا آزادی جاسوس توسط نهادهای اطلاعاتی ایران می پردازد و از جمله اینان به متبوبالوک تبعه کشور اسلواکی , امیر میرزایی حکمتی و سردار مدحی و .. می پردازد .

متن کامل نامه اول دکتر شاهین دادخواه در رابطه با مذاکرات هسته ای به شرح زیر است :

آمریکا در شرایطی به جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد مذاکره مستقیم را داده که تحولات عدیده ای به خصوص در سطح منطقه در جریان میباشد. و از این رو شایسته است ابعاد و جنبه های مختلف این پیشنهاد مورد تحلیل و بررسی کارشناسان قرار گرفته و زمینه ها برای اتخاذ یک همکاری ملی مورد اجماع و حمایت اکثر صاحب نظران داخلی فراهم شود . ما به عنوان کارشناسان مسائل خارجی و بین المللی که مدتهاست در این زمینه مشغول تحقیق بوده , بر آنیم در راستای ادای دین خود به کشور و منافع ملی به ویژه در این دوره تحریم و آثار منفی آن توجه مسوولان نظام را به مواردی چند جلب کنیم .

الف . اهداف آمریکا از طرح موضوع مذاکره مستقیم ؛ به باور ما آمریکا از طرح این موضوع د شرایط کنونی هفت هدف عمده را دنبال می کند که عبارتند از ۱- انداختن توپ به زمین ایران از طریق متقاعد کردن افکار عمومی داخل آمریکا و متحدان خود از یک سو و ایران از سوی دیگر , به اینکه جمهوری اسلامی ایران از مذاکره امتناع می کند , حال آنکه آمریکا همواره طرفدار مذاکره و حل اختلاف از این طریق بوده است . ۲ – کشانیدن ایران به پای میز مذاکره در شرایط ویژه فعلی و به خصوص نیاز آمریکا به حل بحران سوریه با هزینه نه چندان زیاد و جلوگیری از تکرار سناریو عراق پس از صدام در سوریه از طریق جلب حمایت و همکاری ایران برای ایجاد امنیت و ثبات در سوریه آینده . ۳ – تقویت سیاست چماق و هویج که آمریکا می کوشد آن را به سیاست غالب گروه ۱+۵ در مذاکرات هسته ای تبدیل کند . در این چارچوب آمریکا برای مشروعیت بخشیدن به سیاست اعمال تحریم یکجانبه و چند جانبه نیازمند استفاده از ابزار تشویق برای گفتگو می باشد. ۴- پاسخ مثبت به درخواست چین و اخیرا روسیه از آمریکا برای مذاکره مستقیم با ایران به منظور جلب حمایت آنها در گروه ۱+۵ برای اعمال تحریم های جدیدتر از طریق صدور قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل . به این ترتیب با پاسخ منفی ایران آمریکا می تواند ادعا کند امتناع از طرف ایران است ۵ – نیاز به همراهی ایران در موضوع سوریه , چه در حال حاضر و چه در آینده که باعث می شود هزینه های منطقه ای و داخلی برقراری ثبات و امنیت در سوریه در حد قابل توجهی کاهش یابد . ۶ – تلاش برای ایجاد اختلاف میان گروههای مختلف و مسوولان نظام از طریق تبدیل کردن موضوع مذاکره یا عدم مذاکره به مسئله اصلی مباحث و نقدهای سیاسی و ناتوان جلوه دادن نظام در پیدا کردن راه حل مورد اجماع  ۷ – پیدا کردن پایگاههای سیاسی قوی تر بین گروههایی که می توان آنها را اپوزسیون و متعادل نامید .

ب- منافع مذاکره کننده برای ایران در یک ارزیابی عقلایی می تواند شش منفعت در مذاکره موضوعی و نه همه جانبه با آمریکا برای ایران متصور شد . ۱- بازگردانیدن توپ مذاکره به زمین آمریکا و تقویت موضوع میانه روهای موافق تعامل با ایران در واشنگتن و سایر مراکز تحقیقاتی و اندیشه ساز و نخبگان و اثبات این ادعا که مخالفت ایران با آمریکا صرفا از روی احساسات نیست . ۲- تضعیف تلاش مستمر آمریکا برای ایجاد اجماع بین المللی علیه ایران که از دوران جرج بوش شروع شده است و یکی از پایه های نظری آن تقویت این ادعاست که ایران تمایلی برای گفتگو ندارد . ۳ – ایجاد شکاف در میان متحدان آمریکا به ویژه در اروپا به نفع ایران ۴- برخورد عادی با این پیشنهاد نشانگر اعتماد به نفس مسوولان نظام و ترس نداشتن از مذاکره و پافشاری بر منطق مستدل جمهوری اسلامی در پذیرش مذاکره در شرایط برابر است ۵- جلب حمایت حامیانی چون چین و روسیه و برخی دوستان منطقه ای و تقویت تلاش آنها برای مقاومت در برابر سیاستهای یکجانبه آمریکا . ۶ – امکان گرفتن برخی امتیازها و تعهدات در شرایط مذاکره موضوعی آشکار و الزام آور که مانع از بهره برداری یک طرفه آمریکا از مذاکرات باشد .

ج- شرایط مذاکره موضوعی ؛ با فرض اینکه در حال حاضر زمینه برای مذاکره همه جانبه برای حل تمامی مسائل فراهم نیست , معتقدیم مذاکره در مورد موضوعاتی که در بند ۵ به آن اشاره خواهیم کرد , می تواند تحت شرایط زیر ما را در رسیدن به اهداف ذکر شده در بند “ب” نزدیکتر کند . این شرایط عبارتند از : ۱- انجام مذاکره تحت نظارت عالی ترین مقام جمهوری اسلامی و با نظر مثبت و تفویض اختیار کافی از سوی ایشان که مانع از بهره برداری جناحی از مذاکره میشود . ۲ –داشتن یک تیم مذاکره کننده توانمند , با تجربه , با سابقه و غیر جناحی که توان و اختیارات لازم را هم داشته باشد و بهتر است ازمتخصصان و کارشناسان نسل جدید در دستگاهها و محافل  ذی صلاح هم استفاده گردد. ۳-توضیح و اقناع مناسب و کافی افکار عمومی به صورت مباحث آزاد رسانه ای و پارلمانی در مورد چارچوب و محتوای مذاکرات به منظور جلب حمایت افکار عمومی ۴- تکیه و تاکید بر موضوعاتی برای مذاکره که قدرت چانه زنی ایران در آنها بیشتر است . البته واضح است که بنا بر اصل عقلانیت آمریکا نیز تلاش خواهد کرد دستور کار را خود تعیین کند. ۵- مشروط کردن مذاکرات به توقف اعمال تحریم های یکجانبه تخصصی جهت کسب نظرت گروهها , احزاب و متفکران و موسسات تحقیقاتی و استفاده از کارشناسان جوا و دارای انگیزه های ملی .

د – موضوعات مذاکره : موضوعات متعددی برای مذاکره میان ایران و آمریکا وجود دارد , به نظر می رسد در حال حاضر شش موضوع زیر برای ایران اولویت دارند . ۱ – نقش ایران در خاورمیانه به ویژه در فلسطین , افغانستان و سوریه . ۲ – مسئله هسته ای ۳- مسئله حقوق بشر ۴- برقراری خط گرم ارتباطی در خلیج فارس برای جلوگیری از وقوع بحران ۵ – مسئله عراق و بحران زایی کشورهای عربی در خلیج فارس ۶- تدوین راهنمای عملی دوجانبه برای احترام متقابل به حق حاکمیت و حرکت به سوی عادی سازی روابط اقتصادی و سیاسی . ضروری است فرصت ها و تهدیدهای هر موضوع به دقت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد و برای هر یک روشی در چارچوب استراتژی ملی تدوین شود . ممکن است واشنگتن در ماههای آینده در صدد آن باشد که پرونده حقوق بشر ایران را هم به شورای امنیت بفرستد که در اینصورت داشتن دو پرونده در شورای امنیت بطور همزمان , شرایط را برای ایران سخت تر خواهد کرد. ایران باید به توسعه تدریجی در داخل اقدام کند.

ه – راهکارها ؛ ۱- استفاده از تجربه مذاکرات موضوعی در مورد افغانستان ( کنفرانس صلح بن ) و عراق ( مذاکرات بغداد ) و ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت آنها و پیامدهای ناشی از آنها در کوتاه مدت و بلند مدت ۲- مشارکت دموکذاتیک متخصصان و گروههای مختلف فکری و نهادهای مختلف در روند مذاکرات با محوریت وزارت امور خارجه یا شورای عالی امنیت ملی به شرط آنکه از اختیارات کافی برخوردار باشند . ۳- استفاده از چهره های تکنوکرات مستقل در مذاکرات و گروههای کارشناسی ۴- تعیین یک دستور کار ( استراتژی امنیت ملی ) و فراجناحی برای مذاکره موضوعی ۵- ارزیابی و امکان سنجی و مذاکره در کل و در اجرا و سنجش آثار و پیامدهای آن  ۶- اجتناب از طرح موضوعات کلی نظری و ذهنی و تمرکز بر خواست ها و مطالبات ملموس , قابل دسترسی در کوتاه مدت و بلند مدت . میز مذاکره بیشتر از آنکه محلی برای نظریه ها و نظرات باشد , محل بده بستان و چانه زنی و ملزم کردن طرف مقابل به تعهدات خود میباشد . ۷ – موکول کردن مذاکره نهایی به ارزیابی و سنجش تعهدات و فرصت های مذاکرات موضوعی ( درچارچوب استراتژی ملی . )

بر این باوریم که توجه به موارد فوق می تواند ما در نیل به اهداف و منافع ملی هر چه بیشتر یاری رساند .زمان آن رسیده که همه نهادهای نظام با کنار گذاشتن بخشی نگری , منفعت گرایی و دید جناحی , اولویت دادن به ملاحضات اداری و سازمانی و تلاش برای سبقت گرفتن در این روند مورد توجه و تاکید قرار گیرد.

مسوولان و تصمیم گیران کشور باید هم و غم خود را متوجه منافع ملی کرده و از فرصت های به وجود آمده حداکثر استفاده را ببرند . هر فرصتی که از دست می رود , استفاده از فرصت بعد را دشوارتر می کند . سیاست یک روند است . و در این روند سیاستمدار باید از حوصله و صبر و فراست لازم برخوردار باشد.

دکتر شاهین دادخواه

مشاور سابق شورای امنیت ملی

pic p

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com