ایران چکار دیگری باید انجام دهد تا ثابت کند قابل اعتماد نیست؟
در گرماگرم مذاکرات برجامی، سخنی اعلام داشته شد که بسیار قابل تامل است؛ ایران چکار دیگری باید انجام دهد تا به شورای امنیت ثابت کند قابل اعتماد نیست؟
از گوینده سخن و ملیتش در میگذرم، اما این سخن، بهترین توصیف برای شرح حال حکومت ولایت فقیه است؛ در کمترین کلمات، بیشترین و کاملترین توصیفات انجام شده است؛ ایران چکار دیگری باید انجام دهد تا به شورای امنیت ثابت کند قابل اعتماد نیست؟
مذاکرات برجام در جریان است، توافقی که در سال ۲۰۱۵ صورت پذیرفت و حالا قرار است آمریکا و ایران بر سر لغو تحریمها و توقف نقض مفاد برجام به توافق برسند هر چند ظاهرا مستقیم با هم مذاکره نمیکنند.
باقی کشورها بیشتر نقش میانجی را دارند و عملکردشان در حد گریه پیرزنی است که مردهی داخل تابوت را برنمیگرداند هر چند مستقیم هم با آمریکا و هم با ایران مذاکره میکنند.
مطالبات آمریکا و ایران
ایران خواهان لغو یکجای همه تحریمهای برجامی و غیربرجامی است. آمریکا نیز خواهان آن است حکومت ایران به تعهدات برجامی خود پایبند باشد، به سمت سلاح اتمی خیز برندارد و دست از تروریسم، دخالت در منطقه و برنامه موشکی بردارد و حقوق بشر را نقش نکند.
میانجیگران نیز البته در پی منافع اقتصادی کلان خود، از سوی ملایانی هستند که برای برای بقا، تنازع میکنند و حاضرند هر امتیاز اقتصادی از ثروتهای مردم ایران به آنها بدهند و البته میانجیگران منافع و مبادلات اقتصادی قابل توجهی با آمریکا نیز دارند.
در این بین یک چیز مسلم است، جهان به قطعیت، اتفاق نظر دارد که ایران نباید به بمب اتمی مسلح شود.
بعد از خروج آمریکا از برجام و روی کارآمدن بایدن، حالا دعوایی به نام مذاکرات برجامی آغاز شده، آمریکا منفعت اقتصادی در این بین ندارد اما ایران تحت شدیدترین تحریمهاست و میخواهد از زیر بار آن برهد، طبق منطق، ایران باید تمامی یا حداقل بخش قابل توجهی از کارهایی که منجر به اعمال تحریمها شده را کنار بگذارد.
بوالعجب ولایت فقیه
اما بوالعجب از اینجا آَغاز میشود؛ درست است که آمریکای ترامپ از برجام خارج شد، اما ۵ کشور دیگر به نفع حکومت ایران در برجام ماندهاند تا غایت؛ یعنی عدم دستیابی ملایان به بمب اتمی حاصل شود. برخی از بوالعجبهای حکومت ایران را برمیشمارم تا ادعای «کاملترین توصیفات» تصدیق پیدا کند.
موضوعات دعوا عبارتند از اتمی، موشکی، تروریسم، حمایت از تروریسم و شبهنظامیان و گروههای نیابتی در کشورهای خاورمیانه و…
حال نگاهی به عملکرد ملایان ایران میاندازیم و مطالباتش، در موضوع اتمی به رغم پابرجایی برجام و همراهی ۵ کشور دیگر، ایران موارد متعدد نقض فاحش برجام را از اردیبهشت ۱۳۹۸ آغاز کرده است.
پنج گام کاهش تعهدات برجامی در سال ۱۳۹۸ اولین آنها بود، بر این سیاهه میتوان افزود توقف اجرای پروتکل الحاقی، ۲ سایت مخفی گزارشنشده به آژانس، پیداشدن اورانیوم غنیشده بیش از حد مجاز در برخی سایتها، تولید اورانیوم فلزی، غنیسازی ۶۰ درصدی و اظهارات سران نظام، مبنی بر احتمال غنیسازی ۹۰ درصدی که برای بمبسازی کاربرد دارد.
با وجود این سیاهه به واقع سیاه، ایران انتظار دارد همه تحریمهای برجامی و غیربرجامی لغو شوند تا پولهای بلوکهشدهی ایران به دستش برسد و بتواند مبادلات بانکی و تجاری داشته باشد و پروژه بمبسازیاش را ادامه دهد!
برنامه موشکی
از اتمی رد میشوم، در برنامه موشکی، طبق چندین قطعنامه شورای امنیت ملل متحد، جامعه بینالمللی الزام و اجباراتی برای حکومت ایران در نظر گرفته است.
اما به فاصله کوتاهی از امضاء برجام ۲۰۱۵ و در حالی که طبق قطعنامههای شورای امنیت فعالیتهای موشکی حکومت ایران ممنوع شده بود ایران دست به یک آزمایش موشکی زد که روی آن عباراتی علیه موجودیت برخی کشورها نوشته شده بود.
از آن تاریخ به بعد قطعنامههای شورای امنیت پیرامون محدودیتهای موشکی، همواره توسط ایران نقض شده و هر از گاهی سپاه پاسداران از یک شهر! موشکی رونمایی میکند و در عین حال خواستار برچیدهشدن تحریمهای مربوط به آن است.
تروریسم
از موشکی نیز رد میشوم؛ تروریسم. در مورد حمایت از تروریسم و دخالت حکومت ایران در کشورهای منطقه و حمایت از گروههای شبهنظامی دیگر کشورها علیه حکومت مطبوعشان و همچنین تامین مالی تروریسم نیز، وضعیت به همین منوال است.
یعنی نقض مفاد قطعنامهها، توسط ایران ادامه دارد، تروریسم افسارگسیخته ملایان در درون و بیرون از خاک ایران ادامه پیدا کرده و میکند. اسدالله اسدی دبیر سوم سفارت ولایت در اتریش دست به بمبگذاری در کنفرانس مجاهدین خلق میزند و اکنون محاکمه و به اشد مجازات در بلژیک محکوم شده است. ترورها و اعمال تروریستی بسیاری دیگری را نیز میتوان به این لیست بلند افزود مانند ترور سعید کریمیان[کسی که سعید کریمیان را کشت به عاقبت کار اندیشید؟] و مسعود مولوی و… اما باز هم در این زمینه یعنی تروریسم، ملایان خواستار لغو تحریمهای تحت عنوان تروریسم هستند!
نقض حقوق بشر
از تروریسم نیز در میگذرم هر چند که نمیشود از آن به راحتی گذشت، نقض حقوقبشر مقوله دیگری است که حاکمیت ایران در آن ید بسیار طولانی دارد و در بیش از ۴ دهه حکومتش، بارها و بارها به دلیل نقض حقوق بشر، مورد تحریم قرار گرفته و حداقل ۶۷ قطعنامه توسط سازمان ملل در این زمینه، علیه حکومت خامنهای صادر شده است. [محکومیت شکنجه دستگیرشدگان قیام آبان ۹۸ از سوی ۱۶ کارشناس سازمان ملل] اما تمامی این اقدامات که باید برای حکومت ایران بازدارنده میبود نه تنها بازدارنده نبوده، بلکه این حکومت دامنه نقض فاحش حقوق بشر را شدیدا افزایش داده است.
از آخرین و بارزترین نمونهها میتوان به کشتار ۱۵۰۰ نفر در اعتراضات آبان ۱۳۹۸، اعدام نوجوانان زیر ۱۸ سال، کشاندن فعالان سیاسی به داخل کشور و اعدام آنها نام برد و سیاههای بسیار دراز…
نمونهی اخیر تحریمهای اتحادیه اروپا در زمینه نقض حقوقبشر شامل تحریم ۸ نفر از سران حکومت و ۳ نهاد آن، که در کشتار و شکنجه شهروندان ایرانی در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ دست داشتهاند خود برهان قاطع دیگری در این زمینه است.
اما باز هم ولایت فقیه اعلام میدارد که به رغم همهی، بهتر است بگوییم جنایات، خواهان لغو تحریمهای تحت عنوان حقوق بشر است.
دخالتهای منطقهای
از موضوع حقوق بشر در داخل ایران نیز رد میشوم در منطقه خاور میانه حکومت ولایت فقیه حرفی برای گفتن نگذاشته است البته در کشتار.
عراق پایمال جاهطلبیهای ولایتفقیه شده و شبهنظامیان وابسته به ایران، نظام سیاسی عراق به چالش کشیده، مخالفان و معترضان عراقی را کشتار میکنند، به سفارت آمریکا حمله میکنند، به موشکپرانی خود ادامه میدهند و همواره از سوی ولایت فقیه پشتیبانی مالی، لجستیکی، نظامی و ایدئولوژیک میشوند.
لبنان نیز در وضعیت مشابهی قرار دارد، گمان میبرم فروپاشی اقتصادی، به زودی اتفاق خواهد افتاد. در آنجا نیز حزبالله لبنان مانع تشکیل دولت ملی شده و کشور را به ورطه سقوط کشانده است. [ایران، عراق و لبنان ، زمین در همه جا زیر پای ولایت فقیه میلرزد]
حسن نصرالله به صراحت اعلام میدارد «بودجه و هزینه و خرج خوراک و سلاح و موشکهای حزبالله از جمهوری اسلامی ایران میرسد و تا زمانی که ایران پول داشته باشد یعنی ما پول داریم»!
داشتن کمترین اطلاعات سیاسی کافیست تا قضاوت کرد پولهای ارسالی ایران به حزبالله خرج چه موضوعاتی میشود.
بحران یمن و فلسطین
داستان یمن را نیز باید به این لیست دخالتها افزود حمایت ولایت فقیه از حوثیهای یمنی از سال ۲۰۱۵ یمن را به جنگ، ویرانی، کشتار و قحطی کشانده است. [حملات حوثیهای یمن به عربستان و پیامدهای آن]
گروههای فلسطینی مورد حمایت رژیم ایران نیز همین داستان را دارند، بر این باید افزود حمایتهای خامنهای از طالبان افغانی را که در تروریسم چیزی کمتر از ولایت فقیه ندارند و سیاست اخیر و رسمی خامنهای، گفتگو با طالبان برای تسلط بر این کشور است مضاف بر آنکه شهروندان افغان را در قالب لشگر فاطمیون نیروی قدس به سوریه میفرستد تا مردم سوریه را کشتار کنند.
از اینجا به سوریه میرسیم؛ کمتر کسی در دهه اخیر ممکن است از جنایتها، کشتار، قتل و ناامنی سوریه توسط ولایت فقیه و سپاه پاسداران و نیروی قدسش بیخبر باشد و حمایت نظام از رژیم سوریه.[اعزام شهروندان افغان به سوریه توسط سپاه پاسداران]
بحرین و عربستان سعودی نیز آماج سیاستهای کینهورزانه و گاه حملات نظامی حکومت ولایت فقیه بودهاند.
اما در این زمینه نیز ولایت فقیه به رغم ادامه دخالتهایش خواهان لغو تحریمهای مرتبط است!
از بسیاری موارد دیگر نیز در میگذرم و به سخن نخستین رجوع. ایران چکار دیگری باید انجام دهد تا به شورای امنیت ثابت کند قابل اعتماد نیست؟ «کمترین کلمات، بیشترین و کاملترین توصیفات» شاید باید گام به پیشتر برداریم و توصیف کاملتری ارائه دهیم؛ حکومت ولایت فقیه در ایران مربوط به این دوران نیست و دوران عمر و اعمالش تمام شده و باید نام خود را در دفتر تاریخ ثبت کند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.