شلیک به هواپیمای اوکراینی توسط سپاه عمدی بوده است
شلیک به هواپیمای اوکراینی توسط سپاه عمدی بوده است. خبری که اولکسی دانیلوف؛ دبیر شورای دفاع و امنیت ملی اوکراین اعلام کرد و واکنشهای بسیاری را برانگیخت.
خبر هر چه که باشد جان ۱۷۶ انسان بیگناه گرفته شده و دیگر باز نمیگردد، اما اعلام این خبر که شلیک به هواپیمای اوکراینی توسط سپاه عمدی بوده است، موضوع جنایت و قتل عمد از سوی سپاه را به میان میکشد.
اولکسی دانیلوف: دبیر شورای دفاع و امنیت ملی اوکراین در مصاحبهای در روز ۲۸ فروردین علاوه بر اعلام این خبر افزود طبق تحقیقات اوکراین، «معتقد است جمهوری اسلامی این هواپیما را عمدا سرنگون کرده تا احتمالا از یک چرخه تنش نظامی با آمریکا جلوگیری کند».
درباره این خبر و وقایع مربوطه، میتوان از زاویه گاهشمار آن را تبیین و تفسیر نمود کاری که میشود آن را انجام داد اما نتیجه چندانی نخواهد داشت چنانچکه همگان تاکنون شاهد آن بودهاند.
اما از زاویه دیگری نیز میشود به این موضوع پرداخت و آن نیز مفهوم «جلوگیری از تنش بین حکومت ایران و آمریکا» است و اینکه در چه شرایطی این شلیک عمدی برای جلوگیری از تنش صورت گرفته است؟
در زمان کمی به عقب باز میگردیم تا مفهوم «چرخه تنش نظامی با آمریکا» و حکومت ایران عیانتر شود که البته دامنه مکانی آن بسیار فراتر از خاک ایران است.
از روز سهشنبه ۹ مهر ۱۳۹۸، مردم عراق در اعتراض به دخالتهای حکومت ولایت فقیه، دست به اعتراضات گسترده، ادامهدار و خاموشیناپذیری زدند و به رغم کشتار وحشیانه از سوی شبهنظامیان وابسته به ایران، معترضان به خانههای خود باز نگشتند و اعتراضات تا ماهها بعد ادامه داشت.
در لبنان؛ دیگر حیاط خلوت خامنهای نیز همزمان اعتراضات به همین منوال بود، گستردگی و ادامهداری، ویژگی اعتراضات لبنان علیه فساد، تروریسم و دخالتهای حکومت ایران و گروههای شبهنظامی وابسته به آن، همچون حزبالله بود که این اعتراضات نیز تا ماهها بعد ادامه پیدا کرد. اما اینها صورتمسئلهی اصلی حکومت ایران نبود.
صورت مسئله اصلی حکومت ایران
در آبان ۱۳۹۸ اعتراضات سراسری به گرانی سه برابری قیمت بنزین، تبدیل به یک بحران عظیم داخلی برای خامنهای شد که مجبور شد ۱۵۰۰ نفر را قتلعام کند؛ بزرگترین و گستردهترین اعتراضات در ایران، در طول عمر حکومت ولایت فقیه که احتمال براندازی در آن بعید نمینمود.
اعتراضات هر چند موقتا فروکش کرد اما تبدیل به آتش زیر خاکستر شد حکومت برای کنترل و سرکوب اعتراضات، چه در داخل ایران و چه در دو حیاط خلوتش، باید چارهای میاندیشید. البته سوریه را نیز باید به کشوری که حکومت ایران در داخل آن جولان میداد افزود.
پس صورتمسئله خامنهای و سپاه پاسداران مهار اعتراضات در ایران، عراق و لبنان بود.
اما پای یک بازیگر دیگر نیز در میان بود؛ آمریکا که نیروهایش در عراق، متناوبا توسط نیروهای نیابتی حکومت ایران مورد حملات موشکی و راکتی قرار میگرفت بیآنکه تا آن زمان پاسخ درخوری به این حملات بدهد.
اما این خویشتنداری ابدی نبود و پایانی برای آن متصور بود، پایان با کشتهشدن یک نیروی پیمانکار غیرنظامی آمریکا در حملات کتائب حزبالله در ۶ دی ۱۳۹۸ رقم خورد.
آمریکا در پی حملهی شبهنظامیان حکومت ایران که منجر به کشتهشدن یک پیمانکار غیرنظامی آمریکایی شد، بلافاصله و در روز ۸ دی ۱۳۹۸، کتائب حزبالله وابسته به نیروس قدس سپاه را در عراق و سوریه بمباران و ۲۵ نفر از آنان را کشت.
یک اشتباه محاسبه
در تلافی و در ۱۰ دی ۱۳۹۸، شبهنظامیان عراقی وابسته به نیروی قدس سپاه پاسداران که تا آن زمان معترضان عراقی شرکتکننده در تظاهرات را ترور و به قتل میرساندند و آمریکا را متهم به حمایت از این معترضان میکردند، این اتهام را به کینه کشتهشدن ۲۵ نفر از نیروهایشان در بمباران آمریکا افزوده و به سفارت آمریکا در بغداد حمله و قسمتهایی از آن را تخریب کردند و شعارهایی مبنی بر حمایت از فرماندهان سپاه؛ از جمله قاسم سلیمانی بر روی دیوارهای سفارت آمریکا نوشتند.
نیروهای شبهنظامی نیابتی خامنهای گمان میکردند با حمله به سفارت آمریکا علاوه بر انتقام، میتوانند اعتراضات مردم عراق علیه خامنهای را با جریحهدارکردن احساسات ملی معترضان به خاموشی بکشانند.
اما این محاسبات اشتباه بود و این پایان ماجرا نبود.
۱۳ دی روز سرنوشتسازی در معادلات منطقهای بود. آمریکا در این روز و در یک حمله هوایی قاسم سلیمانی؛ فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و ابومهدی مهندس از برجستهترین مزدوران عراقی خامنهای و تنی چند را کشت.
به جرات میتوان گفت سلیمانی فارغ از سلسلهمراتب رسمی، نفر دوم در سیستم حکومت ولایت فقیه از حیث تاثیرگذاری بود.
این امر بر خامنهای بسیار گران آمد، مضاف بر اینکه نمیتوانست در برابر این اقدام بیواکنش باشد، در این صورت ریزش در بدنه سپاه شدت و حدت میگرفت به خصوص آنکه در ۲ ماه پیش و در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ از مردم ایران ضربشست سنگینی از مردم ایران دریافت کرده بودند.
چاره این طور اندیشیده شد؛ «انتقام سخت» [انتقام سخت از مردم بیگناه ایران] و حمله به پایگاه عینالاسد در عراق که محل استقرار نیروهای آمریکایی بود.
اطلاعرسانی به آمریکا برای حمله به پایگاهش!
هر چند بعدها فاش شد که سران حکومت ولایت فقیه این حمله را از قبل به مقامات عراقی اطلاع داده و از طریق آنها به نیروهای آمریکایی نیز اطلاعرسانی شده بود تا حمله به تلفات سنگین انسانی منجر شود، اما شلیک موشکهای غیردقیق سپاه این احتمال را نیز میتوانست در پی داشته باشد که افرادی از نیروهای آمریکایی کشته شود.
این امر مجددا به واکنش متقابل آمریکا منجر میشد. پس حکومت ایران با اطلاعرسانی غیرمستقیم به نیروهای آمریکایی تلاش کرد تلفات انسانی را به صفر برساند و برای خنثیکردن اثرات این حمله نیز، باید یک اهرم کمکی را به کار میگرفت.
اهرمی که از نظر تبلیغاتی و پروپاگاندا آنچنان سروصدایی ایجاد کند که بر جدال مستقیم و غیرمستقیم بین حکومت ایران و آمریکا سرپوش گذاشته و اذهان عمومی را منحرف کند.
در پیشبرد این سیاست خامنهای و سپاهش تصمیم گرفتند این قرعه شوم را به نام هواپیمای مسافربری اوکراینی بزنند.
واقعیتی که امروز بعد از گذشت بیش از ۱۵ ماه واقعیت آن مشخص شده است؛ شلیک به هواپیمای اوکراینی توسط سپاه عمدی بوده است. امری که به وضوح میتوان آن را قتلعام و جنایت علیه بشریت نام برد.
فرار حکومت ایران از شفافسازی در این مورد نیز میتواند تصدیقی بر این حقیقت هولناک باشد.
شعلهکشیدن دوباره اعتراضات
شلیک به هواپیمای اوکراینی توسط سپاه، اعتراضاتی را شعلهور ساخت که خامنهای میخواست آنها را فرو بنشاند، هر چند به فاصله ۲ ماه، ویروس کرونا در نقش «امداد غیبی» برای پرهیز از تجمعات برای اعتراضات به کمک خامنهای آمد که تا کنون نیز ادامه دارد.
اما با افشای عمدیبودن شلیک سپاه به هواپیمای اوکراینی و چشمانداز پایان کرونا، بیشک اعتراضات دیگر بار و به دلایل مختلف و متفاوت از جمله این جنایت سر باز خواهد کرد.
چرا که حکومت ایران تاکنون به هیچ عنوان پاسخگوی خانواده قربانیان این جنایت و کشورهایی که اتباعشان در این هواپیما جان باختند نبوده است.
علاوه بر آن همواره با دروغ [ده دروغ برای تحویل ندادن جعبهسیاه هواپیمای اوکراینی]، تناقضگویی، از بینبردن مدارک و شواهد، بازی بر سر تحویلدادن جعبه سیاه هواپیما، [پرونده هواپیمای اوکراینی ساقطشده توسط سپاه]، عدم پرداخت غرامت [جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی و فایل صوتی، افشاگر پنهانکاری حکومت ایران» و… نشان داده که در پی کتمان جنایت خود است. اما تاریخ نشان داده هیچ جنایتی بیپاسخ نخواهد ماند. چه بسا این نقطهی آغاز کیفر این جنایت از شروع ایران باشد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.