صبح روز یکشنبه ۲۲ فروردین ماه بازنشستگان در مراکز استانها ودر شهرهای مختلف کشور از جمله: تهران، بهشهر، زنجان، تبریز، کرج، ایلام، نوشهر، اراک، شیراز، اهواز، نیشابور، اصفهان، خرم آباد، شوشتر، مشهد، دزفول، رشت، قزوین، کرمانشاه، بجنورد، شوش، سنندج، اردبیل، کرمان، شاهرود و ساری, به خیابان آمده و خواهان رسیدگی به مطالبات خود شدند.

آنان در جریان اعتراضات قبلی خود اعلام کرده بودند که: ” تا حق خود نگیریم، از پا نمی نشینیم” و از آنجا که “گوش مقامات کر و چشمشان کور بود”، اعتراض بازنشستگان ادامه یافته است. بازنشستگان اگر در ماههای آخر سال گذشته هر دو هفته یکبار به خیابان می آمدند، اکنون هر هفته تجمع اعتراضی برپا می کنند.

در جریان این تجمعات بارها و بارها مورد هجوم نیروهای سرکوبگر قرار گرفته و تعدادی نیز دستگیر شدند. همین دوهفته پیش شب قبل از برگزاری تجمعات “اسماعیل گرامی” از فعالین بازنشستگان دستگیر شد، با این وجود بازنشستگان در خیابان حضور یافتند. روز یکشنبه۲۲ فروردین نیز سرکوبگران در رشت به تجمع بازنشستگان حمله کرده و تعدادی را دستگیر کردند. اما به رغم فشار سرکوب و محدودیت هایی که موج چهارم شیوع کرونا ایجاد کرده تصاویر منتشر شده درشبکه های اجتماعی نشان دهنده گستردگی اعتراضات روز یکشنبه و ابتکارات وشعارهای جدیدی هستند.

“دستای ما خالیه، وضع شما عالیه”،
“کار خصوصی سازان، غارت است و ‌چپاول”،
“همسان‌سازی مشاغل، حق مسلم ماست”،
“اندوختمون کجا رفت، به جیب زالو‌ها رفت”،
“معیشت، منزلت، حق مسلم ماست”،
“کشور ما رو گنجه، بازنشسته در رنجه”،
“بازنشسته بیدار است، از تبعیض بیزار است”،
“فقط کف خیابون، بدست می آید حقمون”،
“شعار ما این زمان، معیشت است و درمان”،
“ما دیگه رأی نمیدیم، از بس دروغ شنیدیم”،

از جمله شعارهایی بودند که بازنشستگان در تجمعات سراسری خود سر دادند.

جمعیت میلیونی بازنشستگان، به سطح پائین دستمزدشان، به غارت رفتن صندوق های تأمین اجتماعی وبازنشستگی، به دریافت حقوق پائین تر از خط فقر، به سیاست تبعیض آمیز دولت در خصوص شیوۀ برخورد با همسان سازی شکل ناهماهنگ صندوق‌های کشوری و لشکری، اجرا نشدن متناسب‌ سازی برای بازنشستگان سال ۹۹، محقق نشدن واگذاری سهام شستا به بازنشستگان، نبود سطح بندی در خدمات درمانی و باز شدن پای بیمۀ تکمیلی به درمان تامین اجتماعی و افزایش نیافتن مستمری در چند نوبت از سال برای پوشش تورم، اعتراض دارند.

بازنشستگان همچنین خواهان تأمین خدمات رایگان وکافی، خواهان دخالت در تعیین سرنوشت خود و ایجاد تشکل مستقل وآزاد هستند. بازنشستگان در تجربه آموخته اند که بدون حضور در خیابان به مطالباتشان نخواهند رسید.

بازنشستگان تامین اجتماعی در بهمن و اسفند ۹۹، حداقل چهار بار مقابل مجلس شورای اسلامی و سازمان برنامه و بودجه دست به تجمع اعتراضی زدند. در شهرستان‌ها نیز همراه با تهران بازنشستگان بارها به خیابان آمدند و حق خود را مطالبه کردند. در مقابل این اعتراضات مقامات رژیم باز هم به فریبکاری پرداخته و وعده وعید دروغین دادند. از جمله اینکه نمایندگان مجلس در بازبینی نهایی لایحه بودجه ۱۴۰۰ مقرر کردند ۸۹ هزار میلیارد تومان از بدهی انباشته‌ی بیش از ۳۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت به تامین اجتماعی در ۱۴۰۰ پرداخت شود.

همچنین به لزوم اجرای متناسب‌سازی دور دوم برای بازنشستگان تامین اجتماعی و برقراری عدالت مزدی اشاره شد. اما این فریبکاری و وعده وعید چندان دوام نیاورد به طوریکه در بیست فروردین خبرگزاری ” ایلنا ” مجبور با اعتراف گشته و نوشت:

“ماه‌ها انتظار، ممارست و تجمعاتِ بسیار، بازهم بی‌نتیجه ماند و بازنشستگان کارگری علیرغم این حجم از مطالبه‌گری نتوانستند به حق و حقوق ابتدایی خود دست پیدا کنند. شعار اصلی سازمان تأمین اجتماعی در ماه های پایانی سال ۹۹ و در روزهای ابتدائی فروردین این بود که می خواهیم تبعیض میان بازنشستگان صندوق های مختلف را به صفر برسانیم, یعنی یک بازنشسته کارگری هر ماه دقیقا به اندازه یک بازنشسته همردیف کشوری دستمزد بگیرد. اما با صدور احکام حقوقی در اولین ساعات صبحگاه بیست فروردین، امیدواری اندک بازنشستگان به تمامی نقش بر آب شد”.

بی جهت نبود که یک بازنشسته کارگری در این رابطه می‌گوید: “گویا بازهم در باغ سبز به ما نشان داده بودند؛ چه شد متناسب‌سازی دور دوم؟ چه رشد رفع کامل تبعیض؟ آیا بازهم باید دست به اعتراض بزنیم و ما‌ه‌های متوالی در هول و ولا بمانیم تا چند صد هزار تومان حقوق قانونی خود را دریافت کنیم؟”

اینکه بازنشستگان به رغم مبارزات گسترده ای که انجام داده ومیدهند، هنوز به مطالبات خود نرسیده اند، بیان وجود یک توازن قوای طبقاتی در جامعه است. اینجا هم، همان منطقی عمل میکند که همواره در تعارض مابین کارگران وسرمایه داران بر سر دستمزد موجود است. هر اندازه که توازن قوا در جامعه به نفع طبقه کارگر باشد، به همان اندازه هم کارگران میتوانند مطالبات خود را به کارفرما ودولت کارگزار آنان تحمیل کنند.

بنابراین روشن است که طبقه کارگر جهت رسیدن به مطالباتشان باید این توازن قوا را به نفع خویش عوض کنند. روشن است که برهم زدن توازن قوا در جریان مبارزات روزانه بخش های مختلف طبقه کارگر انجام پذیر است. حضور یکپارچه و سراسری بازنشستگان در خیابان و عزم آنان بر ماندن در خیابان گامی مهم در جهت تحمیل مطالباتشان است.

گام های آینده بدون تردید از مسیر به هم مرتبط شدن و پیوند خوردن مبارزات بخش های مختلف طبقه کارگر، از مسیر مبارزات یکپارچه و سراسری، از مسیر ایجاد تشکل های طبقاتی و سراسری کارگران می گذرد.

در این راستا ایجاد هماهنگی و ارتباط تنگاتنگ بین رهبران وفعالین کانون های مختلف جنبش کارگری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تا همین لحظه استمرار اعتراضات سراسری بازنشستگان، حضور آنان در کف خیابان و گسترش روح همبستگی در صفوف آنان نشانه های امید بخشی هستند.

اکنون درآستانه اول ماه مه از فعالین ورهبران بخش های مختلف جنبش کارگری انتظار می رود که با متحد شدن حول مطالبات مشترک، پرداختن به ریشه مصائب و بی حقوقی های موجود، ادعانامه خود علیه نظام ظالمانه سرمایه داری و رژیم اسلامی حامی آن را اعلام دارند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)