کشتی‌های باربری تجاری، هواپیماهای مسافربری ماهان، مشاوران نظامی، مدافعین حرم وووو از جمله اصطلاحاتی است که فرهنگستان جمهوری اسلامی در طی چهار دهه ابداع نموده تا با این ترفندها بتواند ساختار و چهار چوب فرسوده خود را پایدار و به عنوان جایگاه استوار و مقاوم در برابر غرب برای پیروان و مریدان خود به تصویر بکشاند.

“ روز سه شنبه ۶ آوریل (۱۷ فروردین) یک فروند کشتی سپاه پاسدارن توسط عوامل ناشناس مورد هدف قرار گرفت. ” این حادثه نه برای جمهوری اسلامی و نه برای مخالفان آن چیز جدیدی به حساب نمی‌آمد، ‌ زیرا طبق آخرین گزارش اخیر روزنامه امریکایی وال استریو ژورنال اسرائیل در سال ۲۰۱۹ حداقل ۱۲ کشتی جمهوری اسلامی که حامل سوخت به سوریه بودند را مورد هدف قرار داده است. ولی حالا این سوال مطرح است که چگونه جمهوری اسلامی با وجود این همه تحریم‌ها توانایی کمک به رژیم بسیار الاسد را دارد؟ و اینکه چگونه جمهوری اسلامی در طی همین تحریم‌ها که مصرف سوخت را در کشور یک شبه سهمیه بندی نموده در قبال دریافت هیچ گونه اعتباری این سوخت را در اختیار سوریه قرار می‌دهد؟

در حمله اخیر اسرائیل به کشتی نظامی سپاه پاسداران در در دریایی سرخ می‌توان جواب خیلی از سوالات خود را دریافت نمود. جمهوری اسلامی بعد از به پا گذاشتن حکومت بایدن در کاخ سفید رویکرد خود را در برخورد با وقایع فعلی جهان مطلقا و بدون پایبندی به قوانین بین المللی تغییر داده است. حملات متکرر به سفارت امریکا در عراق که باعث کشته شدن حداقل دو شهروند غیر نظامی امریکا شده است، حمله به کشتی باربری اسرائیلی هلیوس در دریای عمان، بهره‌برداری از شهر‌های موشکی سپاه، اعلام غنی سازی با بیش از ۲۰ درصد و قرارداد نظامی تجاری با جمهوری کونیستی چین را می‌توان عملکرد جدید جمهوری اسلامی در به نمایش گذاشتن قدرت پوشالی در عرصه جهانی نام برد. اما اتحاد جدید کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و سخنان وزیر دفاع اسرائیل بنی گانتس در خصوص هدف قرار دادن کشتی نظامی سپاه پاسداران “ساویز “ توسط اسرائیل را می‌توان رویکرد جدید برخورد اسرائیل و کشورهای عربی علیه دشمن مشترک خود به حساب آورد که دون کوشیت جمهوری اسلامی نه تنها توانایی برخورد با را ندارد بلکه حتی این اقدامات دو کوشیتی و غیر حساب شده در دریا سرعت سقوط جمهوری اسلامی را سرعت خواهد بخشید.

بن لیوی

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)