آمریکا برای اختلافاتی که با دیگران پیدا می کند، راه حلی جز تسلیم بی قیود و شرط طرف مقابل، نمی شناسد. این روش، بیش از آن که متکی به ارزیابی سیاسی و بیان استراتژی پخته و ساخته ای باشد، بیان خلق و خوی مبارز طلبی رایج در این کشور است که بی توجه به اینکه تسلیم مطلق طرف مقابل نه همیشه ممکن است و نه همه گاه بهترین راه حل، پی گرفته می شود. طلب چنین تسلیمی، نشانۀ نوعی محدودیت بینش است و ناتوانی از در نظر آوردن افقی دورتر از ختم دعوای در جریان. انگار تاریخ قرار است در همین جا و با همین نبرد خاتمه بیابد. البته این محدودیت دید تاوان هم دارد، ولی به نظر نمیاید سیاستمداران آمریکایی چندان تمایل داشته باشند تا به حسابش بیاورند. در جمع، نوعی لجاجت مضحک در این رفتار هست که دائم مورد مکرر می شود.

اصرار بر این روش، در مذاکره بین آمریکا و جمهوری اسلامی گرهی افکنده که حل اختلافات را در عمل غیر ممکن ساخته است. به این دلیل که طرف آمریکایی توان وارد شدن در جنگ به قصد تسخیر ایران را ندارد، زیرا می داند که به این کار قادر نیست و اگر وارد چنین جنگی بشود، صفحه ای سیاه تر و ننگین تر از جنگ ویتنام در تاریخ خود رقم خواهد زد. برای همین است که از در مذاکره وارد شده. ولی خواست طرف آمریکایی در این رفت و آمد هایی که اسمش را مذاکره گذاشته اند، باز همان است که هر چیزی را که می خواهد، یعنی همه چیز را به دست بیاورد و در مقابلش هیچ چیز ندهد. حتی به نظر نمی آید که این کشور به وصول اقساطی راضی باشد. با این توقع کم، جز نقد هم قبول نمی کند! می گوید چیزی را که قاعدتاً با جنگ می باید به دست آورد، به دلیل اینکه توان جنگیدن ندارم، بدون جنگ به من بدهید!

معمولاً آنچه از مذاکره انتظار می رود، گشودن راه توافق است، با پایین آوردن توقعات دو طرف و آشتی دادن آنها. ولی در این چیزی که اسمش را مذاکره گذاشته اند، قرار است همه چیز بدون جنگیدن و فقط با فشار تحریم تحویل آمریکا بشود.

خواستاری تسلیم بی قید و شرط، خود گره کوری است در ادارۀ مبارزه با ایران، توقع دریافت همه چیز بدون جنگ، گره کور دومی است که بر اولی زده شده. البته از دید آن هایی که می خواهند به هر ترتیب هست، آمریکا را به جنگ با ایران بکشانند، ایرادی به این وضعیت نیست. از اینکه برای ایرانی ها مطلوب نیست می گذرم، چون بدیهی است. ولی آمریکا هم از این روش ابلهانه طرفی نخواهد بست. سوق دادن هر چه بیشتر ایران به سوی اتحاد با چین و روسیه که دارد از حالت طبیعی خارج می شود و روز به روز صورت رسمی تر پیدا می کند، ثمرۀ اجتناب ناپذیر سیاست آمریکاست.

فشار مداوم و یکسرۀ جهانی، در دنیای که قدرت آمریکا در آن بیش از پیش افول می کند، فقط پس روی مقام و موقع ایالات متحده را در جهان تسریع خواهد کرد. حریفان حتماً از این روند راضی هستند، چون می دانند که با این هماورد، توافقی ممکن نیست، پس باید ایستادگی کرد تا موقعی که خودش بفهمد لقمه ای بزرگتر از دهانش برداشته. جمهوری اسلامی هم که عضو کوچک اتحاد در مقابل آمریکاست، خوب به این وضعیت آگاه است و مطابق با منطق آن عمل می کند. مبارزه حتماً طولانی خواهد بود، ولی راهی غیر از مقاومت برای کسی باقی نگذاشته اند. همه می دانند که تسلیم بدون جنگ، ذلیلانه ترین نوع شکست است.

۲۸ مارس ۲۰۲۱، ۸ فروردین ۱۴۰۰

تماس با نویسنده :rkamrane@yahoo.com

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)