از وبلاگ Alternative-
تنها دو روز دیگر در تهران٬ اتفاقی تاریخی میافتد و بغضی قدیمی میترکد. بغضی که به آرزوها٬ ایدهآلها٬ خواستهها و داشتههای یک نسل گره خورده و آیینه غمانگیزی است از شکست و سرخوردگی.
در روز چهارشنبه٬ ۲۹ شهریور ماه٬ شهرام شعرباف٬ خواننده٬ آهنگساز و سرپرست گروه جاودانه «اوهام» در سالن برج آزادی به روی صحنه میرود.
بلیط را میتوانید از وب سایت ایران کنسرت بخرید
خواننده اوهام در تهران و بر روی صحنه٬ شبیه به رویای دوری است که ارزشهای نمادین بسیاری دارد.
اوهام نخستین گروه ایرانی بود که از زیرزمین آمد بیرون و صدایش را همه شنیدند. این گروه ۱۲ سال پیش با کمک اینترنت به مردم معرفی شد. آن روزها هنوز خیلیها درست نمیدانستند که اینترنت چیست و به چه دردی میخورد.
همزمانی ظهور اوهام و اینترنت٬ یکی از بخشهای مهم زندگینامه این گروه است. اما مساله مهمتر همزمانی ظهور این گروه با قدرت سیاسی اصلاحطلبانی است که بسیاری را امیدوار کرده بودند و انتظارات بسیاری درباره تغییر سبک زندگی ایرانیان وجود داشت.یکی از جاهایی که به نظر میرسید میتواند تغییر کند٬ دنیای موسیقی بود. شهرام شعرباف یک آلبوم راک دستش گرفت و رفت وزارت ارشاد. آن زمان ترکیب «آلبوم راک» شبیه به تابویی بود که میتوانست عرش الهی را بلرزاند. فکر کنم کسانی که آلبوم «نهال حیرت» را در ارشاد آن زمان گوش کردند تا برای مجوزش تصمیم بگیرند٬ تا دم سکته پیش رفتند.
دههای که گذشته٬ دهه فوران موسیقی راک فارسی بوده. شروع این فوران «اوهام» بود. شهرام شعرباف٬ در آن زمان قطعاتی را اجرا میکرد که به شدت برای گوشها ناآشنا و عجیب به نظر میرسیدند.
در اوهام٬ ریتم آهنگها و اشعار کلاسیک فارسی در زمینهای رقصآور و پرهیجان٬ یک انقلاب به تمام معنا بودند. یک انقلاب عامهپسند با موزیکی که فهمش راحت بود و ملودیک بود و ریتمش در خاطر آدم میماند.
در ارشاد٬ این انقلاب به در بسته شعارهای توخالی اصلاح طلبان راحت طلب برخورد و از اینترنت سردرآورد. در اینترنت هم هرچند یک شب تا صبح زمان نیاز بود تا یک آهنگ اوهام دانلود شود٬ ولی راحتالحلقوم بودن موزیک راک اوهام موجب شد تا خیلی زود در میان همان تعداد محدودی که دستشان به اینترنت میرسید٬ اوهام به یک ستاره تبدیل شود.
خیلیها که آن روزها عاشق اوهام بودند و در فوروم وب سایتش٬ قربان صدقه شهرام و باقی اعضای گروه میرفتند٬ آرزو داشتند که آنها را روی صحنه هم ببینند.
از همان زمان٬ شهرام شعرباف تلاش کرد که کنسرتی برگزار کند. همانطور که به آلبومش مجوز ندادند٬ به کنسرتش هم مجوز ندادند. به آلبوم دومش هم مجوز ندادند. بابک ریاحی پور از گروه جدا شد. بیسیست گروه هم مهاجرت کرد به کانادا.
شهرام شعرباف تبدیل شد به نماد موسیقی زیرزمینی. کماکان در زیرزمین. تنها. با خاطره گروه بربادرفتهاش: اوهام. مشتی وهم.
حالا بعد از این همه سال٬ بعد از این همه ناکامی شهرام و اوهام و طرفدارانش و موزیکبازها و باقی ملت! دیدن او بر روی صحنه٬ آن هم در تهران٬ خروش غم است و فریاد سکوت و روایت سرکوب هر آنچه بودیم و داشتیم. شهرام شعرباف آیینه تمام نمای یک نسل است. آماده برای اوجی باشکوه٬ اما بال بسته اسیر قفس آهنین یک نظام سیاسی سرکوبگر.
شهرام روز چهارشنبه به نمایندگی از همه فریاد خواهد کشید.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.