دوازدهم ژوئن سال ۱۹۹۹ نقطهای روشن در تاریخ جامعهی بشریست، روزی که به یمن ره نوردیدن پاهای کوچک، قلبهای بزرگ و دستان کوچولو، اما پُر توان سیصد کودک کارگر از سراسر جهان به کمک و سازماندهی رژهی جهانی علیه کار کودک (گلوبال مارش)، کنوانسیون ۱۸۲ سازمان جهانی کار ، کنوانسیون لغو کار پُر مخاطره و لغو کار کودکان زیر پانزده سال به تصویب رسید.
از آن زمان تا کنون جنبش جهانی لغو کار کودک راه زیادی پیموده است و به دستاوردهای درخشانی هم رسیده است، کنوانسیون ۱۸۹ لغو کار خانگی کودکان، یکی از آنهاست. تبدیل شدن مقولهی کار کودک، به عنوان یک مقوله سیاسی اجتماعی، ارائهی تبیینها و تعاریف دقیق طبقاتی از زوایهی طبقهی کارگر و در دستور قرار دادن و مطالبه کردن مفاد این تبیینها در مورد کار کودکان، تبدیل کردن آن به یک خواست سیاسی، و فرا گیر شدن خواست دفاع و مبارزه برای حق کودکی، در دستور کار قرار دادن لغو کار کودکان و درگیر کردن سازمانها، نهادها و حتا دولتها در این امر، از دستاوردهای چشمگیر دیگر این جنبش برحق و پُر توان است. رژههای علیه تجارت کودکان، سواستفاده از کودکان در صنعت سکس و بردگی جنسی، رفع تبعیض از کودکان دختر، سمینارها و تصویب تبصرههایی به نفع لغو کار کودکان در عرصهی کشاورزی و کار خانگی و… نتایج دیگر این فعالیت عظیم و جهانی است که منشا و مبدا آن، کودکان کارگر سراسر جهان و جنبش پُر توانشان «گلوبال مارش» در جهان معاصر است؛ تقلیل تعداد کودکان برده، کاهش کار کودکان، و باز گرداندنشان به عرصهی تحصیل و آموزش، اما زیباترین وجه این فعالیتهاست.
در جهانی زندگی میکنیم که وارونه است. جهانی که در آن، زندگی برای اکثریت عظیمی یک تصادف، و مرگ یک نُرم است؛ مرگ فیزیکی از فقر، از درد و بیماری، در جنگ و شکنجه و اعدام، زیر فشار بار کار؛ و مرگ روانی از شدت از خودبیگانکی، تلقین جهل و خرافه و انسان گریزی پست مدرنانه؛ در دل چنین شرایطی، برگرداندن زندگی به حتا یک انسان، شکوفا کردن نهال امید در تن و جان او، آن هم تن و جانهای کوچک، افتخاری است که از آن جنبش لغو کار کودک و تمامی تلاشگران این عرصه است.
به سهم خود یک بار دیگر این روز بزرگ را به تمامی همکارانم در سطح جهان، به ویژه در ایران «که کودکاناش و به تبع آن تلاشگراناش فراموش شدهترین و بی حقوقترین کودکان و تلاشگران جهان تحت سلطهی یک دیکتاتوری عریان با قوانین مسقیم کودک آزار و ضد کودکاند و به عنوان تلاشگر این عرصه، کوچکترین مصونیت سیاسی و اجتماعی نیز ندارند، و فرزاد کمانگرهایش را اعدام میکنند، شیواها و مریمها و دهها تن دیگرشان را دستگیر و زندانی میکنند، نمایشگاههایشان را به هم میریزند، مانع از فعالیتهایشان میشوند و هزار دسیسیهی دیگر»، همچنین به دوستم کالایش ساتیراتی و دیگر فعالین «گلوبال مارش» تبریک میگویم.
دوازدهم ژوئن امسال ما در «گلوبال مارش» کمپین «نه به کار خانگی کودکان»، «ممنوعیت کار خانگی، فوری فوری»، «لغو کار کودک؟ بی درنگ بی درنگ!» را فراخوان دادهایم. به این کمپین بپیوندید و فراموش نکنید، که ما مسئول گُلهایمان هستیم.
سوسن بهار
* * *
کار کودکان
– در سال دو هزار، مجموع دویست و چهل شش میلیون کودک در سن پنج – هفده سال در سطح جهان مشغول به کار بوده اند. این تعداد در سال دوهزار و چهار به دویست و هجده میلیون تقلیل پیدا کرده است. یعنی یازده درصد تقلیل پیدا کرده. در صد سنی این گروه از شانزده درصد در سال دو هزار به (یک نفر از هر شش نفر) به چهارده درصد (یعنی یک نفر از هر هفت نفر) در سال دو هزار و چهار رسیده است.
– بنا به آمار یونیسف، به طور تخمینی، دویست و هجده میلیون کودک به عنوان کارگر در سطح جهان مشغول به کارند.
– از مجموع این کودکان، نود در صد کودکان دوازده تا هفده ساله را دختران تشکیل میدهند.
– در سطح جهان، هشتاد و هشت میلیون کودک دختر بین پنج تا هفده سال به کار مشغولند.
– سی و دو میلیون نفر از مجموع شصت و یک میلیون کودک خارج از چرخهی تحصیل، در سطح جهان، دخترند.
– یک نفر از هر هشت کودک در سن پنج تا هفده سال (صد و هفتاد و نه میلیون) در عرصهی کارهای پُر مخاطره کار میکنند.
– کار کشاورزی صد و بیست و نه میلیون کودک را در سطح جهان به کام خود کشیده است.
– با رقم بیست و شش درصد و تقریبا تعداد پنجاه میلیون کودک کارگر از مجموع کودکان درگیر در فعالیتهای اقتصادی، کودکان آفریقایی و جنوب صحرا، بالاترین کودکان کارگر جهان را تشکیل میدهند.
– تعداد کودکان بین پنج تا هفده سال که در عرصهی کار پُر مخاطره به کار مشغول بودهاند، بیست و شش درصد از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۰۴ کاهش یافته است، یعنی از صد و هفتاد و یک میلیون به صد و بیست و شش میلیون تقلیل یافته است. این کاهش در سنین بین پنج تا چهارده سال وضوح بیشتری داشته است. تقریبا پنج میلیون از این کودکان به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط سازمان «آی، پی، ای، سی» International Programme forElimination of Child labour آزاد گردیدهاند.
آمریکای لاتین
آمریکای لاتین و کارائیب در مقابل به کارگیری کودکان ایستادهگی کردهاند و در طی سالهای گذشته بیش از دو سوم کودکان این مناطق از یوغ کار پُر مخاطره آزاد گشتهاند و هم اکنون تنها پنج درصد کودکان پنج تا چهارده ساله در این کشورها به کار مشغولند.
– آسیا
در آسیا و اقیانوس آرام، صد و بیست و دو میلیون کودک کارگر در سن های پنج تا چهارده سال وجود دارند، که پنج میلیون کمتر از چهار سال پیش است، کمتر از بیست درصد. کودکان آسیایی در این سنین اکنون مشغول به کارند.
– کشورهای صنعتی
حدود دو میلیون و پانصد هزار کودک زیر پانزده سال در سال دو هزار مشغول کار بودهاند. هفت نفر از هر ده کودک در عرصهی کار کشاورزی به کار مشغول بودهاند.
علاوه بر این، بیست و دو درصد در کار خدماتی و نه درصد در بخش صنعت از جمله معادن و سوخت و ساز و کارگاههای کوچک کار میکنند.
– ایران
بنا به آمار رسمی، قریب سه و نیم میلیون کودک در فضای آموزشی به سر نمیبرند! بی تردید نخستین پرسشی که به ذهن متبادر میشود، این است که این تعداد کودک در کدام فضا زندگی میکنند؟ چکار میکنند؟ بر اساس آمار سرشماری جمهوری اسلامی، از کل افراد ده تا نوزده سال، حدود دوازده درصد از نظر اقتصادی فعال شناخته شدهاند که هفتاد و پنج درصد آن شاغل و بیست و پنج درصد آنان بیکار هستند. در کُل این سرشماری، قریب سیصد و هفتاد هزار نفر کودک زیر پانزده سال به عنوان شاغل در کشور به ثبت رسیدهاند. از این میان، بیست هزار کودک کار فقط در تهران ثبت شده است. این ارقام البته نسبت به آمارهای دیگر متناقض است، که برخی از آنها به رقم بیش از هفتصد هزار کودک استناد میکنند. «انجمن حمایت از حقوق کودک» به رقمی در حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر اشاره دارد.
«یونیسف»، فروردین سال گذشته، تعداد کودکان کار خیابانی در ایران را بین چهارصد هزار تا یک میلیون نفر برآورد کرده است؛ در حالی که مطابق آمار رسمی جمهوری اسلامی، این تعداد در کُل کشور از دویست هزار نفر تجاوز نمیکند. گذشته از تمایل مسئولان دولتی به کوچک نشان دادن ابعاد کار کودکان، یکی از مشکلات مهم در این زمینه، به ابهام در تعریف کودک و کار مربوط است. به گفتهی مدیر عامل «انجمن حمایت از حقوق کودکان»، در ایران بیش از نهصد هزار دختر خانهدار وجود دارند، که با تعریف «یونیسف» کودک محسوب میشوند، اما جزو آمار کودکان کار به حساب نمیآیند. فرشید یزدانی، فعال حقوق کودک، میگوید: «با افزودن این تعداد به کودکان کار، تعداد آنها از دو و نیم میلیون فراتر میرود.
بردگی امروز
«کودک بردگان»، انسانهایی هستند که یا به دلیل قرضمندی والدین یا اجدادشان مجبور به بردگی یا بردگی از طریف تجارت انسان شدهاند و بخشی از آنها حقوقی ناچیزتر از خرج درمان بیماریهای سادهی کودکان دریافت میدارند.
کار بردگی تقریبا در سطح بینالمللی گسترده است و تعدادش امروز بیش از هر زمان دیگری است. در حال حاضر بیست و هفت میلیون کودک برده در سطح جهان وجود دارد که بدون هیچ دستمزدی در زنجیر کار اسیرند و مورد انواع خشونتها قرار میگیرند.
انواع بردگی
الف: بردگی قرض
بیشترین تعداد کودک بردگان جهان در آسیای جنوبی به اضافه هندوستان، پاکستان، بنگلادش و نپال وجود دارند.
میلیونها کودک در هندوستان توسط خانوادههایشان به عنوان برده فروخته شدهاند، که به کار نامرعی خانگی میپردازند. بنا به آمار وزارت کار هندوستان، بیش از دوازده میلیون و ششصد هزار کودک بین پنج تا چهارده سالهی هندی، بزرگترین تعداد کودکان بردهی جهان را به خود اختصاص دادهاند.
در ماتورانیا، بردهداری رسما در سال ۱۹۶۰ ممنوع اعلام شد و در سال ۱۹۸۱ دوباره به شکل غیر قانونی آغاز شد. گروه های مختلف حقوق بشر اعلام کردهاند که برده داری در بین عشایر کماکان وجود دارد و تعداد کودک بردگان بیش از سه میلیون است.
کمپین جهانی ضد برده داری تخمین میزند، که حداقل چهل و سه هزار تن در وضعیت بردگی سیاهان قبل از برچیده شدن برده داری به سر میبردند.
– ایران
از سال دو هزار میلادی، موارد بردگی قرض و اجاره دادن کودکان در ایران نیز گزارش شده است. این پدیده که قبلا مختص کودکان کارگر در کارگاههای کوچک و قالیبافی بوده است، امروزه شامل اجاره دادن کودکان کار خیابانی هم میشود. بنا به گزارشات، روزانه بیش از پنج میلیون و سیصد تُن زباله در جهان تولید میشود، که سهم کشور ایران از آن حدود چهل هزار تن است. سهم بازیافت زباله در ایران، هشت درصد به نسبت هشتاد درصد از نود هزار تُن در آلمان و کشورهای صنعتی است، که توسط کودکان هشت ساله و حتا زیر هشت سالهی مهاجر افغانستانی صورت میگیرد. درآمد این کودکان در ازای روزانه هشت ساعت به دنبال زباله گشتن، در حدود فقط هشت هزار تومان به ازای هر بیست کیلو زباله است.
ب: تجارت انسان
این امر از طریق جا به جایی یا ربودن کودکان و انتقالشان از جایی به جای دیگر با هدف بردگی صورت میگیرد. تجارت انسان بعد از مواد مخدر دومین نوع تجارت در سطح جهانی است و هم ردیف قاچاق اسلحه میباشد.
بنا به سازمان جهانی کار، سالیانه یک و نیم میلیون نفر مورد تجارت انسان قرار میگیرند که در گزارش USDP (مرکز آمریکایی تحقیقات در زمینهی رشد کشورهای جهان) هشتاد درصد آنان را زنها تشکیل میدهند، که بیش از پنجاه درصد آنان کودکان دخترند.
رومانی و آلبانی در لیست یازده کشوری در آمار سازمان ملل هستند، که بالاترین تعداد قربانیان ترافیکینگ را به خود اختصاص دادهاند.
– اروپا
یک تحقیق دولت بریتانیا نشان داده است که در سال ۲۰۰۳، چهار هزار قربانی تجارت سکس در این کشور وجود داشته است.
– آفریقا
به طور تخمینی بین دویست تا هشتصد هزار انسان هر ساله در این منطقه از کُرهی زمین مورد تجارت قرار میگیرند.
– ایران
در سالهای اخیر کودکان بردهی جنسی از رشدی ششصد و سی و پنج درصدی برخوردار بودهاند و صدها دختر نیز به کشورهای عرب، پاکستان و بنگلادش برای ارائهی خدمات جنسی قاچاق میشوند و در اکثر موارد این دختران در بیست و چهار ساعت اول ورودشان مورد تجاوز قرار میگیرند.
در تهران نیز تخمین زده میشود، که در حدود هشتاد و چهار هزار زن و دختر به عنوان «تنفروش» مشغول به کار هستند و در این بین چهارصد و پنجاه فاحشهخانه نیز وجود دارد. در عین حال، برخی از این دختران به کشورهایی مانند آلمان، فرانسه و بریتانیا قاچاق میشوند و یا به دلیل فقر زیاد به پاکستان و افغانستان فرار میکنند.
ج: سربازگیری اجباری و جنگ
در مجموع، در جنگهای اخیر در سراسر جهان، سه میلیون کودک سربازگیری اجباری شدهاند، که بعضی از آنان سنشان حتا از ده سال هم کمتر است.
– ایران
حداقل چهار میلیون و حداکثر ده میلیون بسیجی در کشور وجود دارند. شواهد نشان میدهند، که در طول هشت سال جنگ میان ایران و عراق بیش از پانصد و پنجاه هزار نفر دانشآموز زیر هجده ساله به جبهههای جنگ اعزام شدند، که از آن میان سی و شش هزار نفر کشته شده و سه هزار و صد و سی و پنج نفر نیز معلول گشتند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.