آمار کارگران مبتلا به کرونا در ایران هر روز بیشتر از دیروز

به دلیل عدم حمایت نظام از کارگران ایران، این قشر زحمتکش مبجورند بر سر کار حاضر شوند. امری که سلامت آنها و خانواده‌هایشان را در معرض خطر ابتلا به کرونا و مرگ قرار می‌دهد.

مجبورند به سر کار بروند، در معرض کرونا قرار می‌گیرند، دستمزد و معوقات حقوقی‌شان پراخت نمی‌شود، با دست خالی به خانه برمی‌گردند، اما به جای حقوق و نان شب، ممکن است کرونا را به خانه‌شان بیاورند و خانواده‌‌شان نیز در معرض ابتلا به کرونا قرار بگیرند.

خودشان و خانواده‌شان ممکن است قربانی شوند، کمک هزینه معیشتی در دوران کورنا دریافت نمی‌کنند، به جای آن، از کار اخراج می‌شوند و دغدغه‌ی نان…

اینها حال و روز کارگران ایران زمینی است که ۴ دهه است تحت حاکمیت ولایت فقیه روزگارشان سیاه شده است. کارگرانی که ریسک می‌پذیرند تا دیگران در آسایش باشند. اما روزگار خوبی ندارند.

در فقدان حمایت و اعطا بسته‌های حمایتی و معیشتی و از آنجا که باید نانی بر سر سفره ببرند، کارگران مجبورند بر سر کار حاضر شوند.

این روزها بر تعداد مبتلایان به کرونا از این قشر زحمتکش افزوده می‌شود و هر ساعت اخبار جدیدی به گوش می‌رسد.

آخرین خبر قابل توجه شاید مربوط به استان زنجان باشد. روز سه شنبه ۱۰ تیر، مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی نظام در استان زنجان اعلام کرد «تا کنون ۴۰۶ نفر از کارگران واحدهای تولیدی و صنعتی این استان به کرونا مبتلا شده‌اند.»

وی افزود «از این تعداد ۱۷۰ نفر به شهرستان زنجان، ۱۲۸ نفر به ابهر، ۳۲ خرمدره، ۱۳ نفر خدابنده، ۵۲ نفر ماهنشان، سه نفر ایجرود و هشت نفر به سلطانیه اختصاص دارد.»

علی‌رغم آمار بالای کارگران مبتلا به ویروس کرونا در استان زنجان، اقدامی در جهت تعطیلی واحدهای تولیدی و صنعتی، صورت نگرفته و بنا به گفته مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی، «تنها به نظارت و رعایت موارد بهداشتی آن هم از طرف کارگران بسنده شده است.»

در حالی خبر ابتلای ۴۰۶ نفر از کارگران واحدهای تولیدی و صنعتی استان زنجان منتشر می‌شود که روز سه‌شنبه ۱۰ تیر ماه رضا عسگری؛ فرماندار زنجان، گفت: «شرایط امروز نشان می‌دهد که به دلیل کمبود تخت برای بیماران کرونایی با دغدغه مواجه هستیم.»

البته زنجان تنها استانی نیست که کارگران بی‌پناه و بدون چاره، مجبورند خود را در معرض مرگ بر اثر کرونا قرار دهند.

خراسان رضوی علاوه بر اینکه در وضعیت قرمز شیوع کرونا به سر می‌برد، از نظر نرخ بیکاری نیز وضعیت مشابهی دارد.

همچنین موسی احمدی عضو مجلس نظام از کنگان، دیر و جم در رابطه با وضعیت کارگران این منطقه در روز ۳ تیر گفته است «در عسلویه و کنگان از حالت قرمز هم عبور کرده‌ایم… در عسلویه و کنگان کارگران از سراسر کشور حضور دارند، کارگران بومی نیز با آنها ارتباط دارند. این‌ها هر شب به خانه‌هایشان برمی‌گردند و خانواده‌های خود را هم آلوده می‌کنند. هر روز گزارشات تکان دهنده‌ای از عسلویه و کنگان  به دست ما می‌رسد، متاسفانه هر روز شاهد مرگ و میر در استان هستیم.»

شایان ذکر است کارگرانی که به کرونا مبتلا می‌شوند در واقع به مرخصی اجباری فرستاده می‌شوند و این مرخصی بدون هرگونه دستمزدی است و از این نظر نیز، کارگر مبتلا به کرونا و خانواده‌ی او تحت فشار مالی مضاعف قرار می‌گیرند.

از زمان شیوع کرونا تاکنون، کارگران زیادی از جمله رسمی و غیررسمی درآمد حداقلی خود را از دست داده‌اند. بنا بر اعلام رسانه‌های نظام، نزدیک به یک میلیون کارگر رسمی بیکار شده‌اند. البته این آمار شامل کارگرانی که تحت بیمه و قوانین کار قرار نگرفته‌اند، نمی‌شود.

بنا بر اعلام روزنامه شرق «در ایران جمعیت زیادی (تا هفت میلیون‌ نفر) بدون بیمه و قرارداد کار می‌کنند و وضعیت معیشت آنها را نمی‌توانیم از میان داده‌های رسمی ردیابی کنیم».

وضعیت اسفناک کارگران ایران در شرایط کرونایی در حالی است که نظام مدعی می‌شود حدود ۷۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد.

اما این پول‌ها که مالک اصلی آن مردم ایران هستند، برای مردم هزینه نمی‌شود و به جای آن در کشورهای دیگر صرف جنگ و خونریزی شده یا صرف جاه‌طلبی‌های اتمی، موشکی و تروریسم نظام ولایت فقیه می‌گردد.

نمونه عمران روشنی‌مقدم یکی از کارگران شرکت پیمانکاری نفتی که دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد، گرچه غم‌انگیز است، اما متأسفانه استثناء نیست.

رسانه‌های حکومت در این باره نوشتند «او برای خورد و خوراک زن و دو بچه‌اش ۵۰۰‌ هزار تومان مساعده می‌خواست، اما با درخواستش موافقت نشد و به همین دلیل به زندگی‌اش پایان داد».

یکی از همکاران وی پس از این رویداد جانگداز گفت: «اینجا همه فقیرند، مردم هویزه، سوسنگرد و شهر‌ها و روستا‌های منطقه، اوضاع مالی بدی دارند. در این شرایط وقتی چند هفته‌یی دستمزد‌ها عقب می‌افتد، واقعاً برای نان شب هم محتاج می‌شویم».

بغض فرو خفته‌ی کارگران ایرانی اما این روزها تبدیل به فریاد اعتراض علیه حاکمیت ولایت فقیه و سران و سردمداران آن شده است. اعتراضات کارگری روزانه در شهرهای مختلف کشور شعله‌ور شده‌اند.

این می‌تواند در ادامه نقطه پایانی بر دوران سیاه کارگران در ایران باشد، وقتی که کارگران، متحد، به کف خیابان بیایند و فریاد حق‌خواهی علیه حاکمیت جور سر دهند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)