Jean-Paul Sartre | Pariser café, Katzen, Berühmtheiten

برگردان  پَرَخشه

 یهودی ستیز نفرت را انتخاب می کند زیرا نفرت ایمان است.  از ان جا که از همان ابتدا بی ارزش کردن کلمات و خرد را  انتخاب کرده است، کاملاً احساس آرامش می کند. مباحث  ناخوشایند در مورد حقوق یهودیان، به نظرش بیهوده است.  خود را در سطحی دیگر می پندارد و از همان ابتدا از موضعی دیگر حرکت می کند.  حال اگر از روی ادب یک لحظه رضایت دهد که از دیدگاه خود دفاع کند،  نه دل به بحث که موقتا  خود را قرض داده است. گفتمانش بازتاب  اطمینان شهودی وی است. اظهارات یهودی ستیز ان، همه پوچ است: ” از یهودیان متنفرم زیرا خدمتگزاران را  نافرمانی می آموزند، زیرا فلان خزفروش یهودی از من  سرقت کرد، و غیره “. هرگز گمان نکن که  یهودی ستیزان از پوچ بودن پاسخ هایشان بی خبرند.  آنها می دانند که اظهاراتشان ساده لوحانه است و به راحتی به چالش کشیده می شوند. اما این باعث سرگرمی شان است زیرا در مباحث،  این مخاطبشان اند که  موظف به استفاده مسئولانه از کلمات اند، و  او سرگرم بازی است. آنها ها حتی با گفتمان هم بازی می کنند؛ با ارایه ی دلایل احمقانه،  جدیت سخنان مخاطبان خود را بی اعتبار می کنند.   از آن جا که بحث آنان نه به هدف استدلال و اقناع بلکه برای ارعاب  و پریشان ساختن دیگری است، متوسل به نیرنگ و عدم صداقت می شوند. و اگر در طلب دلیل  پافشاری کنید،  ناگهان ساکت می شوند و اعلام می کنند که  زمان استدلال گذشته است. ترس آنان از متقاعد شدن نیست،‌ بلکه از مضحک به نظر رسیدن یا نقش بر آب شدن  امید شان در جلب  شخص سوم به اردوگاه خود است.  پس  اگر یهودی ستیز   دربرابرخرد و تجربه سنگر می بندد، به  دلیل ثبات اعتقاد نیست؛ بلکه  ثبات اعتقاد وی ناشی از تصمیمش در نفوذ ناپذیرماندنش است.  نیز مصمم به هولناک بودن است. مردم  از غیض او می ترسند، زیرا حدود ضلالت شور وی بر کسی معلوم نیست.  اما باید دانست که شور وی توسط عاملی بیرونی تحریک نمی شود، بلکه کاملا بر یوغ آن تسلط و فرمان  دارد : گاهی آن را رها می کند و گاهی بر آن مهار می زند. او از خودش نمی ترسد، تصویری که در چشم دیگران می بیند، تصویر دلخراش خود اوست و به تطبیق حرفها و حرکاتش با آن کمر می بندد. با برخورداری از این مدل خارجی، هیچ لزومی  نمی بیند به دنبال شخصیت، به درون  خود رجوع کند؛ ترجیح داده است که وجود خود را کاملا در خارج خود بجوید و بیابد، و هرگز به درون نگاه نیاندازد. آمالی به جز عامل ترس دیگری بودن ندارد.