سال ۱۹۳۷ که بوخارین بازداشت شد تنها ۳٪ از اعضای قدیمی حزب بولشویک در حزب باقی مانده بودند، یعنی اعضای که از قبل انقلاب عضو حزب بولشویک بودند؛اکثریت یا در جنگ داخلی کشته شدند یا به دست استالین حذف.
بوخارین تئوریکترین و مطرحترین عضو قدیمی حزب بود،از سال ۱۹۳۰ روند حذفش آغاز شد و تبدیل شد به بزرگترین نماد جریان مخالف خط استالین در حزب.استالین فرد تشکیلاتی تری بود و در نهایت با توطئهای بوخارین را دادگاهی و اعدام کرد.
یکی از نکات جالب زندگی بوخارین این بود که سال ۱۹۳۶ حزب به او اجازه میدهد به اروپا سفر کند،در این سفر بسیاری از چهرههای مهاجر فراری روسی را ملاقات میکند،با برخی از مخالفان سابقش در حزب منشویک نیز دیدار میکند،آندری مالرو فرانسوی را میبیند و به همه میگوید استالین به زودی او را خواهد کشت.
دوستانش از او میخواهند در پاریس بماند و یک روزنامه برضد استالین و در مورد انحرافات او در انقلاب چاپ کند و به مبارزه خودش در اروپا ادامه دهد.
فضای اروپا اما تحت تاثیر فاشیسم بود،بوخارین که در سالهای قبل از انقلاب ۱۹۱۷ در اروپا به عنوان یک مهاجر زندگی کرده بود و تحصیلات آکادمیک را در دانشگاههای اتریش پشت سرگذرانده بود دیگر تمایلی به زندگی و مبارزه در اروپا در خود نمیدید، فضا به شدت تغییر کرده بود و امیدهای او برای یک انقلاب جهانی کمونیستی کمرنگ شده بود،برخلاف انتظارش این احزاب فاشیستی بودند که تودهای و فراگیر شد بودند نه احزاب کمونیستی.
بوخارین سه ماه در اروپا میماند و در نهایت همه پیشنهادهای دوستان و روشنفکران چپ اروپایی را رد می کند و بازمیگردد،چند ماه بعد بازداشت و بعد یک سال اعدام میشود،در نامهای به دوستش هنگام بازگشت مینویسد:«چگونه میتوانم برنگردم؟دوباره مهاجر شوم؟! نه نمی توانم.نمی توانم مثل شما،مثل یک مهاجر زندگی کنم نه،آنچه که باید بشود می شود..»
بوخارین در بازجویها هیچکدام از اتهامات را نپذیرفت،وقتی فرزندان و همسر و بستگانش را بازداشت کردند و تهدید کردند که فرزند خردسال و همسرش را خواهند کشت،پذیرفت در ازای زنده ماندن فرزند و همسرش بخشی از اتهامات را بپذیرد و اعتراف کند،اما هرگز اتهام توطئه برای قتل لنین را نپذیرفت.
بعد از مرگش استالین همسر او را به اردوگاه کار اجباری در سیبری تبعید کرد و به مدت ۲۰ سال بدون ملاقات با فرزندش در حبس ماند و پس از مرگ استالین آزاد شد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.