احمد شاملو: بامدادِ شعر امروز ایران ، در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ خورشیدی در خانه ی شماره ی ۱۳۴ خیابان صفی علیشاه تهران، پا به گُستره ی گیتی می گذارد تا عشق  با نور ، با غرور ” جامی به سربلندیِ آواز عاشقان بردارد”.
عزیز خاطره انگیزم بیژن اسدی پور ، سردبیر “دفتر هنر” در امریکا در سال ۷۶ خورشیدی ویژه نامه ای برای این مردِ مردستانِ شعر امروز ایران ،نشر میدهد.” بوسه به خورشید” را که در باره ی شاملو نوشته بودم نخستین باردراین “دفتر”منتشر کردم.

رضا مقصدی و احمد شاملو

هنوز بوسه،به خورشید می زند دهنش
………………………
هم از حماسه ، نشان دارد.
هم از زمانه ی سبز.
هم از جراحتِ پاییز.
هم از ترانه ی تابستان.

نگاهِ نرمِ نوید آفرینِ او به درخت 
جوانه را به سر انجام ِ سبز خواهد بُرد

طراوتِ تپشِ تابناکِ او بر خاک
پیام آب ، به خشکی ست.

سرشتِ او به سرشتِ سپیده می مانَد 
که از نهایتِ شب
“حجابِ چهره ی جان، می شو د غبار ِ” تنش

پس
از اهالی ی روز ست
ودر حوالی ی سرشارِِ بامدا دِ بهار
هماره ، مَسکن دارد.

اگرچه پنجه ی پاییز ، بر گلوی گُلش
هزار دشنه ، فرود آورد
وشادمانی ی آوازِ ارغوانش را-

به غم نشاندوُ به شیون کشاند وُ پرپر کرد

دل از سپیده وُ آیینه ، بر نمی دارد

هنوز بوسه به خورشید می زند دهنش.

 

آلمان .کلن .۷۶ خورشیدی

رضا مقصدی

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)