چه پائیز
غم انگیز
برگها که هیچ…
انسانهانیز
چه برگریزبرگریز
فرومی ریزند
……………………………………
…………………………………..
ما امروز!…
بی غیرت ترین
مردجهان هستیم
چه لیلا هایی که
درتابوت سرد بی جان جهان
به خواب ابدی پیوسته اند
وماهنوز
لب هایمان ازسکوت
طاول زده است
…………………………………….
……………………………………
زندگی!
تنها توپ فوتبالی است
دردستان کودکی که
فقط می تواند
با آن بازی کند
……………………………………
…………………………………..
ماهردواسیریم
من اسیرتو
وتواسیرمن
ومن وتو
هردو
اسیرآداب ورسوم
نیاکان خویش
…………………………………..
…………………………………
گلهارا
به پائیز سپرده ایم
وخارهارا
به بهار
ازاین روست…
که بهار
هیچ به شکوفه هایش نمی بالد
……………………………………….
……………………………………..
آه..
چه آدمهایی
یک زمانی
درین پنجره ی تنهایی
خودرا که هیچ
جان وجهان رانیز
جاگذاشته اند
وپرنده آسا
پرگشوده اند
…………………………………………
………………………………………..
چند شعر از خالد بایزیدی (دلیر)
دوشنبه, 17ام آذر, 1399
اضافه شده توسط تریبون شاعران و نویسندگان نویسنده مطلب: خالد بایزیدی (دلیر)مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.