امین بزرگیان

دیشب در حین نگاه کردن تاسف بارترین محصول تراژیک – کمیک تلویزیونی، براى آرام کردن خشمم، چیزهاى کوچکى نوشتم. شاید تنها همین چیزهاى کوچک، کوچکى امروزمان را التیام دهد.

١. آیا این نمایش، واقعا مناظره بود؟ بیشتر یادآور مسابقه هفته نبود؟ تبدیل مناظره کاندیداهاى ریاست جمهورى به برنامه اى سرگرم کننده، واقعیت سیاست هاى کلان حاکم را نمایش داد. حاکم نه تنها بدنبال خلاص شدن از شرّ هرنوع مداخله مردم و حذف نیروهاى سیاسى است که در فکر “تقبیح” کلیت است. اجزا را تا ابد نمى توان کنترل کرد. او کم کم به سراغ کلیت مى رود.

صدایى از پشت تمام آن زرق و برق، خطاب به کاندیداها به گوش مى رسید: “همونی که تو فیلم بود را بگو ، بحث نکن.”  فیلم چه بود؟ حاکم در سرزمین عجایب.

٢.مسابقات تلویزیونی، تبدیل آنتاگونیسم ها و تضادهاى واقعی جامعه به اشکال بی خطر و کنترل شده ى رقابتی نیهیلیستی است. رقابت براى بردنى شخصى وخنثى. در خلال شبه مناظره امشب (یا همان مسابقه هفته)، تمام نیهیلیسم حاکم را از فاصله عمیق بین تصویری که بازنمایی شد و واقعیت اجتماعی مى توان دید. نزاع هاى واقعى جامعه از طریق فرم یک مسابقه سرگرم کننده، به کمیک ترین شکل ممکن، غیب و بى خطرشدند. و در این میان، زوال یک انقلاب را در مقایسه بین مناظره بهشتی و کیانوری با این شوى تلویزیونى به وضوح مى توان گریه کرد.

روحانی یا عارف اگر نتوانند تضادهای واقعی جامعه را در این فرصت (حتی به مقدار اندکی) نشان دهند و به یکى از شرکت کنندگان برنامه سرگرمی شبکه یک تبدیل شوند، نخواهند توانست ‘مردم” را دوباره بسازند. مشت میرحسین و نگاه خیره اش به دوربین را یادتان می آید؟

٣. عکس رهبر در کنار مجری و روبه کاندیداهاى مسابقه کلیدى بود. هیچ نشانه ای بهتر ازاین نمی توانست وضعیت نهاد ریاست جمهوری را نشان دهد. الیگارشی حاکم اگر چهار سال گذشته حذف مردم از سیاست را در خیابان و کهریزک و اوین پیگیرى کرد، امسال راه حذف کل نهادهای نمایندگى را با تحقیرآنها باز می کند.

برنامه سرگرمى ساز و خنثى، خنده دار است. همین خنده های ما بین این شوى تلویزیونی خواسته حاکم اعظم بود. خنده هایی هیستریک که ناشى از حذف مردم از سیاست است.

۴. سوال هایى تستى و فرصت هایی کوتاه براى سخن گفتن. این تمام سیاستى بود که براى کنترل وضعیت، کارشناسان رسانه اى! تدارک دیده بودند. حذف تشریح کردن و خواست پاسخ هایى کوتاه، برگرفته از ترسی است که از تشریح وضعیت موجود بر می آید. هر تشریحى، موقعیت کنترل شده را برهم مى زند. بیراه نبود که تهیه کننده اعظم، کنکور راه انداخت و پاسخ کوتاه طلبید: تشریح نکن، نمایش بده!

۵. محور شبه مناظره، مسایل اقتصادى بود و واژه کلیدى آن “تورم”.  تورم، حجم صدایی است که سه سال است در کوچه اختر حبس شده، در اوین و رجایی شهر و خانه های ما. تورم، حجم صداهاى آواره است. به قول “گی دبور” اگر اقتصادتان لنگ می زند، پایتان را از روی حنجره ها بردارید، من از آنجا نان مى خورم.

۶. فرق خنده ها در قبال  شوی تلویزیونی امشب و شادی در قبال دیدن این عکس ، فرق بین استیصال و امید است. اولی ، خسته و خالی و نا امیدت می کند و این دومی پُر و شادکام. خنده جمعی از دسته دوم است، خنده سیاسی. خنده ای که نوید بخش است. خنده ای معطوف به زندگی؛ برعکس اولی که روبه نیستی و کرختی است. پس از پایانش غم و ناامیدی با کیفیتی قوی تر هجوم می آورد. قهقه اش توانایی فوق العاده ای برای معکوس شدن دارد: هق هق.
به امید شادکامی جمعی.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com