تقابل ایران و آمریکا از فرداى انقلاب ١٩٧٩ ایران شکل گرفت و در طول زمان با فراز و نشیب ادامه پیدا کرد .
اوج نزدیکى ایران و آمریکا پس از انقلاب ١٩٧٩، هنگام جنگ ایران و عراق و در جریان ماجراى ایران کنترا بود ، آمریکا سعى کرد با تجهیز ایران،  به جنگ ایران عراق خاتمه دهد و شکاف به وجود آمده را ترمیم کند و روابط با این کشور را دوباره برقرار کند که با اطلاع جناح تندرو انقلابى از این برنامه باعث شکست مک فارلین در ماموریتش شدند .
اوج تنش هم مربوط به سرنگون کردن هواپیماى مسافربرى ایران توسط ناو وینسنس در سال ١٩٨٨ بود که منجر به کشته شدن همه سرنشینان هواپیماى مسافربرى ایران شد .
در این مدت تمام رؤساى جمهور آمریکا، با ابزار تحریم اقتصادى و نظامى ایران سعى در کنترل جمهورى اسلامى داشتند، اما هیچکدام به سمت رویاروئی مستقیم نرفتند چون میدانستند که این نوع رویاروئی مثل شمشیر دو لبه است و هر چند در قدرت نظامى، آمریکا بسیار قوى تر است اما این را هم میدانستند که در صورت بروز جنگ بین ایران و آمریکا ، کوچکترین شکست ، تبعات بسیار سنگین براى آمریکا خواهد داشت .
میخواهم یک مثال ساده بزنم
اگر شما یک اسلحه در دست داشته باشید و
همسایه هاى شما غیر مسلح باشند، همه شما را بعنوان قدرتمند ترین شخص میدانند و شما قدرت مطلق هستید ، حالا شما با یک نفر درگیر میشوید ، شما یک تفنگ دارید و او یک چنگک
اگر با او درگیر بشوید و گلوله شما به خطا برود و طرف دیگر با همان چنگک کوچکترین صدمه اى به شما بزند، دیگر آن سلطه کامل روانى را نخواهید داشت چون همسایه هاى شما دیده اند که یک نفر با چنگک به شما صدمه زده است، حتى اگر در تلاش مجدد آن شخص را با گلوله بزنید، شاید آن شخص بمیرد اما آنچه در ذهن دیگران میماند زخمى است که به شما خورده و باور میکنند که شما هر چند قوى اما ضربه پذیر هستید.
پرزیدنت ترامپ بعد از نا امید شدن از وادار کردن جمهورى اسلامى به یک مذاکره جدید، روى به تهدید نظامى آورد ، ابتدا چهار فروند بمبر بى ۵٢ را به پایگاه قطر فرستاد که ایران هیچ عکس العملى نشان نداد .
هواپیماى بدون سرنشین آر کیو ۴ گلوبال هاوک آمریکا در مرز دریائى ایران پرواز میکند و به اشتباه یا به عمد وارد مرز ایران میشود و سیستم پدافند هوائی ایرانى آن را ساقط میکند.
اینها همه نشان از آمادگى دو نفر براى درگیرى است که با تحریک آمریکا صورت میگیرد ، مرد تفگ به دست میخواهد با مردى که چنگک دارد مبارزه کند و همه همسایه ها دارند این را میبینند
تاسیسات آرم کو مورد حمله یمنى ها قرار میگیرد ، حوثى هاى یمنى تحت حمایت ایران هستند و پس از نابودى بخش عظیمى از آرمکو، دولت ترامپ ایران را مسئول مستقیم حمله عنوان میکند و سعى میکند حداکثر استفاده تبلیغاتى را بنماید و این تبدیل به بزرگترین تبلیغ براى قدرت نظامى ایران میشود.
دو شلیک اشتباه
خروج از برجام و تحریم هاى حداکثرى اولین شلیک در این رویاروئى بود که طرف مقابل را از پاى نینداخت اما ترس از تحریم کامل را از بین برد، حالا هیچ چیز براى تحدید به تحریم وجود ندارد ، تقریبا همه چیز تحریم شده .
شایک دوم ترور قاسم سلیمانى است ، چون طرف مقابل کشته نشد و این شلیک فقط او را تحریک کرد تا با چنگک حمله کند
ایران با بیش از بیست موشک بالستیک پایگاه هاى آمریکا در عراق را مورد حمله قرار داد
توجه داشته باشیم که بعد از حمله ژاپن به پورل هاربر در سال ١٩۴١  هیچ کشورى مستقلى به یک پایگاه آمریکا حمله نکرده بود .
حالا چنگک به پاى مرد تفنگ بدست خورده و زخم کوچکى زده و همه همسایه ها این را دیده اند ، حالا در ذهن همسایه ها آن مرد چنگک بدست خطرناک است و مردى که قول داده بود با اتکا به تفنگش از آنها حمایت کند مورد حمله قرار گرفته و زخمى شده است.
هنوز هم همسایه ها در ظاهر به مرد تفنگ بدست احترام میگذارند اما آن آسیب ناپذیرى را دیگر باور نمیکنند
در طرف مقابل صاحب چنگک را میبینند که هنوز زنده است و میدانند اگر با او درگیر شوند حتما با همان چنگک به آنها حمله خواهد کرد .
تا قبل از این همسایگان ایران شک داشتند که قدرت موشکى ایران واقعى است یا یک بلوف نظامى است ، حالا میدانند که قدرت واقعى است .
شاید سران کشورهاى منطقه خلیج فارس همیشه از  خود میپرسیده اند که آیا در صورت بروز یک جنگ، ایران ریسک این را میپذیرد که به یک کشور متحد با آمریکا حمله کند؟؟
حالا مطمئن هستند که ایران در صورت درگیرى نه تنها به متحدان آمریکا، بلکه به خود نیروهاى آمریکا در منطقه هم حمله خواهد کرد.
و این چنین بود که سیاست هاى ترامپ، ایران را از یک قدرت احتمالى به یک قدرت واقعى در منطقه خاور میانه کرد .
من اگر جاى سران جمهورى اسلامى بودم حتما یک کارت پستال براى تشکر به کأخ سفید میفرستادم که این چنین جمهورى اسلامى را تبدیل به قدرت واقعى کرد.
ضیا خلیلى

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)