‎سید موسی صدر معروف به امام موسی صدر و در لبنان مشهور به ابا صدری . متولد ١٣٠٧ نام پدر سید صدر الدین صدر نام مادر صفیه طباطبایی قمی

‎محل تولد محله چهار مردان قم .

‎در ٣١ سالگى (١٣٣٨) به لبنان مهاجرت کرد

‎چرا موسی صدر به لبنان مهاجرت کرد:

‎علامه شرف الدین (مرجع وقت شیعیان لبنان) موسی صدر را در سفری که ایشان به لبنان داشته ، دیده بود و از میزان علم و درایتش مطلع بود بعد از مرگ علامه شرف الدین در وصیت نامه ایشان قید شده بود که جانشینش امام موسی صدر است و این وصیت همه را شوکه کرده بود چون سید موسى صدر در زمان دیدار با علامه شرف الدین ، جوانى بیست و چند ساله بود اما آیت الله بروجردی که در آنزمان مرجع شیعیان جهان بود بعد از اطلاع از وصیت نامه حکم به رفتن امام موسی صدر میکند و ایشان به لبنان میروند و بعد از چند سال اقامت تابعیت دوم خود را از لبنان میگیرند.

‎محمد رضا شاه در جریان قرار میگیرد و به علت احترامى که براى آیت الله بروجردى قائل بود و همچنین با فکر اینکه حضور یک روحانى ایرانى در لبنان باعث نفوذ بیشتر ایران در منطقه خواهد شد به صورت ضمنى با این حرکت موافقت میکند که صد البته تحلیلى هوشمندانه بود، هر چند بعد ها امام موسى صدر صاحب شخصیتى مستقل از مرجعیت سنتى و حاکمیت وقت شد و در حقیقت بنیان یک تفکر نوین را نهاد و واقعیت اینست که محمد رضا شاه همواره براى این استقلال رأى ایشان احترام قائل بود و این تا حدى بود که در مواردى پا در میانى امام موسى صدر باعث جلوگیرى از اعدام تعدادى از انقلابیون شد .

اولین اقدام موسی صدر در لبنان طرح هاى اقتصادى کوچک زود بازده برای شیعیان جنوب لبنان بود که در آن زمان جزو فقیرترین جمعیت هاى لبنان بودند.

در آن زمان تکدى گرى در جنوب لبنان بسیار رایج بود که مدت کوتاهى پس از طرح امام موسى صدر بسیارى مشغول به کار شدند.

اقدام بزرگ دیگر ایشان تأسیس مجلس اعلاى شیعیان لبنان بود که در سال ١٣۴٨ به اجرا درامده و تأسیس شد .

مروری بر یک واقعه/ سخنرانی یک روحانی مسلمان در کلیسای مسیحیان

امام موسی صدر، در تاریخ ۱۹ فوریه ۱۹۷۵ (۳۰ بهمن ۱۳۵۳) برای خواندن خطبۀ موعظۀ آغاز روزه، در کلیسای کبوشیین بیروت حضور یافت. در این مراسم، که بزرگان مسیحیت لبنان در آن شرکت جستند، در بالا‌ترین سطوح سیاسی و دینی فرقه‌های مسیحی، و به عنوان نماد «گفت وگو و تعایش» از امام صدر تجلیل به عمل آمد.

موعظه اى براى انسان

خلاصه سخنرانى امام موسى صدر در کلیساى کبوشین

موعظه اى براى انسان

خلاصه سخنرانى امام موسى صدر در کلیساى کبوشیین

«خدایا، تو را سپاس می‌گوییم. پروردگارا،‌ ای خدای ابراهیم و اسماعیل، خدای موسی و عیسی و محمد، خدای مستضعفان و همۀ آفریدگان …

ما، هم اینک، در پیشگاه تو و در خانه‌ای از خانه‌های تو، در ایامِ روزه، به خاطر تو، گِرد آمده‌ایم. دل‌های ما به سوی تو پر می‌کشد و خردهای ما نور و هدایت را از تو می‌گیرد. تو ما را فراخوانده‌ای تا در کنار یکدیگر در خدمت به خلق گام برداریم و بر کلمۀ سواء برای خوشبختی بندگانت اتفاق کنیم. به سوی درگاهت روی آورده‌ایم و در محراب تو نماز گزارده‌ایم.

برای انسان گرد آمده‌ایم، انسانی که ادیان برای او آمده‌اند، ادیانی که یکی بوده‌اند و هرکدام ظهور دیگری را بشارت می‌داده است و یکدیگر را تصدیق می‌کرده‌اند. خداوند، به‌واسطۀ این ادیان، مردم را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون کشید و آنان را از اختلافاتِ ویرانگر نجات داد و پیمودن راه صلح و مسالمت آموخت .

این واقعه آنقدر مهم بود که

شارل حلو، رئیس‌جمهور اسبق لبنان، در این باره می‌گوید: «برای نخستین بار در تاریخ مسیحیت یک روحانی غیرکاتولیک در یک کلیسای کاتولیک و برای جمعی از مؤمنان در جایگاه موعظه سخن می‌راند، کهاین اتفاق نه‌ تنها اعجاب‌انگیز بلکه موجب تأمل و تفکر عمیق و درازمدت است.»

در ادامه واکنش ها به این واقعه مهم و در ادامه واکنش ها ، حارس فرحات، روزنامه‌نگار لبنانی پس از سخنرانی امام موسی صدر در کلیسای کبوشیین در مقاله‌ای که ٢۵ فوریه ١٩٧۵ در روزنامه الجمهوریه منتشر شد، نوشته است:

«امامی در کلیسا و در محراب نماز و موعظه ایستاده است.

این مناجات انسان با خودش،

مناجات انسان با خداوند،

و موعظه‌ای است برخاسته از تعامل میان نیروهای او و نیروهای دیگران برای خیر رساندن به همۀ افراد بشر.

کلیسا خانه ای از خانه‌های خداوند است،

پس مانعی ندارد که هر انسان مؤمن به خدا، خواه مسیحی و خواه مسلمان، در آن نماز بگزارد.

در گذشته این کار محال بود،

در گذشته حتی حرام بود که ارتدوکس به محراب کلیسای کاتولیک برود و بر کاتولیک نیز حرام بود که در کلیسای ارتدوکس نماز بگزارد.

حرام کردن، کار بشر است نه کار خدا.

درِ همه خانه‌های خدا به روی همه مؤمنان باز است، مسجد باشد یا کلیسا …

اما واقعیت این است که قبل از این جریان

امام موسى صدر به بسیارى از کلیساهاى مسیحیان سر زده بود و باب گفتگو را باز کرده بود.

این تعامل بزرگترین اتفاق تاریخ معاصر ادیان مسیحیت و اسلام بود اما تا یک اتحاد، بى شک راهى بلند و پر سنگ و لاخ در پیش بود و بزرگترین سنگ راه، مسیحیان تندرو فالانژیست و قشر سنتى و جامد الفکر مسلمان است .

امام موسى صدر در قباى رئیس مجلس اعلاى شیعیان لبنان به در کوتاه مدت به آنچنان محبوبیتى بین تمام مردم لبنان دست میابد که در تاریخ آن کشور سابقه نداشته است که این نفوذ از قلب ها بود .

او چه کرد که چنین شد؟

یک نمونه از رفتار امام موسى صدر در اوج قدرت و محبوبیت ، نشانگر علت موفقیت او است.

کافه دارى به نام “آنتیبا” که مسیحى بود به مشکلی برمیخورد،  چند بستنى فروش شیعه با این عنوان که او مسیحى است و دستش نجس است، عرصه به این بنده خدا تنگ کرده، باعث کسادى کارش شده و در امرار معاش روزانه اش مشکل ایجاد میکنند.

آنتیبا این مسئله را در قالب شکایت به امام موسى صدر منتقل میکند و ایشان میگوید که به کافه ات برو و نگران نباش.

بعد از نماز جماعت امام موسى صدر جمعیت کثیرى از بزرگان صور را با خود همراه میکند و به کافه آنتیبا میروند و سفارش بستنى براى همه جمع میدهد و در کمال آرامش به خوردن بستنى مشغول میشود.

این حرکت در حقیقت پایانى بود بر جزم اندیشى نجس پندارى دیگران از طرف “کاسبان دین” و یک بار براى همیشه این طرفند پلید تفرقه افکنى حداقل در آن منطقه از بین میرود.

((خود من (نویسنده متن) با چند تن از مسیحیان لبنان صحبت کرده ام که در اولین برخورد از میزان تعصب ایشان به “ابا صدرى” متعجب شدم ،، مگر میشود در جهانى که انسان ها دارند همیدگر را میجوند و پاره میکنند و مسلمان به جان مسلمان افتاده و ادیان دیگر به جان هم افتاده اند، یک مسیحى لبنانى اینچنین به روى یک روحانى شیعه ایرانى الأصل تعصب داشته باشد؟))

بیانیه فالانژها بعد از برگزارى مراسم چهلم دکتر شریعتى خود گویاى این مطلب است.

بعد برگزارى مراسم چهلم دکتر شریعتى در لبنان که با حضور تقریبى تمام گروه هاى آزادى بخش (چه ملى گرا و چه مذهبى) از کشورهاى مختلف ،، فالانژها به شدت عصبانى شده و بیانه اى تند و تیز و فحاشانه منتشر میکنند و شریعتى را کمونیست نامیده و دیگر حضار را با لقب سگ و خوک مینامند ولى دو پایان مینویسند:

((و اما حضرت امام موسى صدر، چه بهتر بود که این کار را نمیکردید))

اینکه فالانژها حتى از بردن نام عامیانه ایشان یعنى (ابا صدرى) خوددارى کرده اند همیشه برای من ((نویسنده متن)) جاى سوال بود که در دیدار با چند نفر از مسیحیان مارونى لبنان و صحبت با آنان به این جمع بندى از سخنان این عزیزان رسیدم که ؛ در آن زمان در لبنان، توهین مستقیم به امام موسى صدر به معنى اعلان جنگ نه تنها به شیعیان که به مسیحیان لبنان بود.

پایان قسمت اول

در قسمت دوم به چگونگى و چرائى ناپدید شدن ایشان خواهیم پرداخت و به نقش دولت ها و افرادى که در این جنایت دست داشتند

خلیلى

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)