هنوز تنشها بر سر بازگشایی مدارس در ۱۵ شهریور پایان نپذیرفته و به رغم اینکه اخباری متعددی پیرامون ابتلای شماری از دانشآموزان به کرونا در شهرهای مختلف کشور منتشر شده، اما نظام در یک اقدام عجیب دیگر دست به بازگشایی دانشگاهها زد آنهم بدون حضور روحانی در دانشگاه.
بازگشایی مدارس با فراز و نشیبهای بسیاری برای دانشآموزان و والدین آنها همراه بود. اخبار متعددی مبنی بر ابتلای دانشآموزان به کرونا منشتر شد. همچنین فوت یک دانشآموز مبتلا به کرونا در خوزستان خبرساز شد.
هومن کلانتری؛ مدیر شبکه بهداشت و درمان شهرستان گتوند درباره مرگ این دانشآموز مبتلا به کرونا گفت: «این کودک پس از احیاء در بیمارستان کارون گتوند، برای ادامه روند درمانی به بیمارستان بزرگ دزفول اعزام شد و پس از آن به اهواز منتقل و در بیمارستان گلستان فوت کرد. از این دانشآموز تست کرونا گرفته شد که جواب آن مثبت اعلام شده است.»
اما با وجود تمامی نمونههای دانشآموزان مبتلاشده به کرونا و مرگ آنها نظام، از سیاست خود عقبنشینی نکرد و اقدام به بازگشایی دانشگاهها کرد.
همانند بازگشایی مدارس که روحانی از ترس ابتلا به کرونا، در جشن شروع سال تحصیلی شرکت نجست، بازگشایی دانشگاهها نیز به همین منوال پیش رفت و از حضور روحانی در دانشگاه خبری نشد.
وی از طریق ویدئو کنفرانس در مراسم بازگشایی دانشگاهها شرکت کرد و درباره عدم حضورش در دانشگاه گفت: «کاش پروتکلهای بهداشتی به من اجازه میداد در جمع دانشجویان حاضر شوم… پروتکلشکنی نباید به یک شیوه تبدیل شود.»
روحانی در حالی از کلیدواژه «پروتکلشکنی» نام میبرد که به رغم همه انتقادات و اعتراضات پزشکی و بهداشتی دستگاههای تحت امر خودش، اقدام به بازگشایی مدارس و دانشگاهها کرده است.
اما روحانی که پروتکل را فقط برای خود میخواهد و رعایت میکند، کاری به نتیجه سیاست خود در قبال بازگشایی مدارس و دانشگاهها ندارد.
آنچه برای او و نظام مهم است این است که جلوه دهد در مواجهه با کرونا مدیریت نظام «قابل قبول» بوده است!
اما عدم حضور وی و خامنهای در هیچ مراسم و مناسبت که جمعیتی در آن حاضر باشند، پیام واضحی را به بیرون مخابره میکند، «کرونا همچنان در کمین است و ممکن است سران نظام را مبتلا کند.»
در مورد بازگشایی مدارس آنچه محرز شد، سودجویی و منافع اقتصادی صاحبان مدارس غیرانتفاعی که اکثریت قریب به اتفاق از سران نظام هستند، عامل محرک بوده است.
در زمینه بازگشایی دانشگاهها نیز عامل همین است. کثرت دانشگاههای آزاد، غیردولتی و پولی، عامل اصلی برای بازگشایی دانشگاههاست، بیآنکه نظام سخنی از آن بر زبان بیاورد.
گزافه نیست اگر بر سیاست تحصیل پول و سود در شرایطی که نظام در تامین بودجه کشور به روزشماری افتاده است و بیتوجهی به جان دانشآموزان و دانشجویان و خانوادههای آنان، نام جنایت بگذاریم، جنایتی که روحانی همواره سعی کرده است با لفاظی و جملات متناقض آن را توجیه کند.
روحانی در مراسم آنلاین بازگشایی دانشگاهها اعلام میکند که «من از روز اول مواجهه با کرونا خودم را موظف میدیدم که در شرکتکردنم در مجامع و سفر و برنامهها و فعالیتهایم پروتکلها را مراعات کنم و معتقد هستم که پروتکلشکنی نباید به عنوان یک شیوهای در ذهن ما باشد».
گویا از نظر روحانی و نظام، «پروتکل»ها فقط باید برای او و سایر سران نظام رعایت شود و لزومی برای مردم ایران و فرزندانشان در مدرسه و دانشگاه ندارد.
تناقض تا بدانجاست که نمکی وزیر بهداشت روحانی که خود ارشدترین مقام بهداشتی نظام است و در حالی که در مراسم بازگشایی دانشگاهها در دانشگاه تهران و در جمع دانشجویان حضور یافته نیز، علت عدم حضور روحانی را «فشار بر اجرای پروتکلها» معرفی میکند.
نمکی گفت: «این واقعیت رو باید بنده اذعان کنم که فشار ما بر اجرای پروتکلها به خصوص حفاظت مقامات تراز اول نظام، باعث شد که این هجران رو تحمل کنند و من سپاسگزارم به شکل ویژه از مقام معظم رهبری، از روسای محترم سه قوه، بخصوص از رئیسجمهور محترم که این توصیههای همکاران بنده رو در رعایت پروتکلها رو رعایت میفرمایند…»
صحنه گویا و واضح است و پیام آشکار؛ جان مردم ایران برای سران نظام ارزشی ندارد و «پروتکل»ها فقط برای سران نظام است.
وقتی حاکمان یک کشور جان و سلامتی خود را بر جان شهروندان اولویت داده و بر آن ارجح میشمارند و جان مردم و فرزاندانشان را آماج کرونا قرار میدهند، به زودی محصول کاشته خود را درو و پاسخی درخور در کف خیابان، از مردم دریافت خواهند کرد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.