در مورد خشونت علیه زنان برداشت‌های اشتباه زیادی وجود دارد، که شامل نحوه و علت وقوع آن نیز می‌باشد. برای اینکه بتوان در مقابل خشونت علیه زنان حرکتی انجام داد، ابتدا باید به بررسی و اصلاح این برداشت‌های نادرست پرداخت.

خشونت علیه زنان تنها به خشونت فیزیکی اطلاق نمی‌شود! این عبارت تعریف بسیار گسترده‌ای دارد و شامل سوءاستفاده جنسی، احساسی، روانشناختی و مادی هم می‌باشد. باید در اینجا به این نکته اشاره کنیم که این قبیل رفتارهای خشونت آمیز هم در دنیای واقعی و هم در فضای مجازی ممکن است رخ دهد.

تعریفی که سازمان ملل متحد برای مبارزه با خشونت علیه زنان بیان کرده به این شرح است:

خشونت علیه زنان عبارت است از هر گونه رفتار خشونت آمیز جنسیتی که نتیجه آن (یا نتیجه احتمالی آن) آزار فیزیکی، جنسی یا روحی بوده و منجر به رنج کشیدن او شود. این رفتارها شامل گرفتن آزادی و اختیار با زور یا تهدید، چه در زندگی عمومی یا خصوصی را هم شامل می شود.

خشونت فیزیکی شامل رفتارهایی مثل سیلی زدن، هل دادن، کتک کاری با مشت و لگد، هل دادن از پله‌ها، پیچاندن دست، خفه کردن یا سوزاندن و چاقو زدن می‌باشد و خشونت روانشناختی و احساسی شامل محروم کردن فرد از دیدن دوستان، آشنایان و اعضای خانواده، کنترل مالی، تحقیر مداوم، تهدید کودکان و یا تهدید به آسیب‌زدن یا کشتن فرد، می باشد.

خشونت مالی یا اقتصادی شامل کنترل منابع مالی یا دیگر منابع فرد با استفاده از اجبار و زور می‌گردد. این رفتارها می‌تواند شامل دزدیدن پول‌های زن، عدم شرکت دادن او در تصمیمات مالی و جلوگیری از اشتغال او نیز باشد.

رفتارهای خشونت آمیز آنلاین طیف گسترده‌ای از آزار و اذیت آنلاین، تحقیر در انظار عمومی گرفته تا تهدید و تمایل به آسیب فیزیکی، تجاوز جنسی، قتل و حتی وادار کردن فرد به خودکشی را شامل می‌شود.

خشونت خانگی عبارتی است که برای اشاره به خشونت بین اعضای خانواده و شریک زندگی فرد به کار برده می‌شود. این نوع خشونت نیز شامل تمامی موارد بالا می‌باشد. هرگونه رفتاری که منجر شود تا قربانی با ترس به زندگی خود در آن محیط ادامه دهد، به هیچ عنوان قابل قبول نیست. امروزه پرکاربرد ترین واژه در مبحث خشونت علیه زنان، خشونت خانگی است، چرا که این عبارت طیف گستتده‌ای از خشونت‌هایی که ممکن است در محیط خانه و خانواده علیه زنان انجام بگیرد را شامل می‌شود.

خشونت جنسی شامل تجاوز با قصد و قرض قبلی، تن فروشی اجباری، مجبور کردن به تماشا یا شرکت در فیلم پورن و داشتن رابطه جنسی با دوستان مرتکب شونده می‌باشد.

تحقیقات نشان داده که خشونت علیه زنان ابتدا به صورت خشونت مالی، روانشناختی و احساسی بوده و به مرور به خشونت فیزیکی و جنسی تبدیل می‌شود.

عوامل خشونت علیه زنان:

بسیاری بر این باورند که علت اصلی بروز خشونت علیه زنان، تصورات نادرستی است که در همین موضوع وجود دارد. برخی از این باورهای غلط عبارتند از:

-مردان توانایی کنترل خشونت یا نیاز جنسی خود را ندارند.

-نوشیدن الکل منجر به افزایش خشونت در مردان می‌شود.

-زنان می‌توانند به راحتی شریک زندگی خود را ترک کنند (در صورت مشاهده رفتارهای خشونت‌آمیز).

-مردان نیز به اندازه زنان مورد خشونت قرار می‌گیرند.

تحقیقات نشان داده که علت اصلی خشونت علیه زنان از دو عامل نشات می‌گیرد:

-عدم تعادل در تقسیم قدرت و منابع بین زن و مرد

-تبعیت از کلیشه‌های سفت و سخت تعیین شده برای جنسیت‌ها (به زبان ساده‌تر تعاریفی که از دیر باز تا به امروز برای تعیین نقش مرد و زن استفاده شده).

تحقیقات نشان داده که برخی رفتارها و تفکرات خشونت علیه زنان را قابل اغماض می‌دانند. این رفتارها عبارتند از:

– خشونت علیه زنان توجیه پذیر است، بسیاری از مردان بر این باورند که اعمال خشونت بر روی زن کاملا قانونی است و حق طبیعی آنها است.

– توجیه کردن خشونت با استناد به عوامل بیرونی مثل استرس، عدم مسئولیت پذیری در رفتارهای خشونت آمیز به خاطر عصبانیت و نیاز جنسی.

– ناچیز دانستن اثرات ناشی از خشونت در زنان به حدی که هرگونه برخورد و واکنشی از سوی قربانی، سازمان ها و ارگانهای عمومی را بی دلیل می پندارند.

– خرده و ناچیز جلوه دادن خشونت با عدم قبول خشونت آمیز بودن برخی رفتارها یا عدم قبول ارتکاب به آن

– تقصیر کار دانستن قربانی به جای مرتکب شونده یا مقصر دانستن زن (حتی با درصدی بسیار پایین) مثل بی احتیاطی یا جلوگیری نکردن از بروز اتفاق 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)