آب مایه حیات است این امری بدیهی است، تعجب در آنجاست که در پایان دهه دوم قرن بیست و یکم، بسیاری از روستاهای ایران از داشتن آب آشامیدنی سالم و پایدار محرومند.
اگه صحبت از کشوری فقیر باشد که ثروتها و منابع طبیعی ندارد، صنعت و تولید و کشاورزی ندارد، میتوان به میزان اندکی کمبودها پایه در آن کشور را پذیرفت، هر چند این هم پذیرفتنی نیست.
اما صحبت از ایران است و خوزستان، کشوری که بنا به اعلام رسانههای نظام، ۵۶ برابر کل اروپا نفت و گاز کشف شده، ۳۸ برابر اروپا ذخایر معدنی دارد و به تنهایی از کل قاره اروپا ثروتمندتر است.
صحبت از بیآبی در چنین کشوری عمق فاجعه و تراژدی را نشان میدهد آنهم در خوزستانی که عمده نفت ایران از آنجا استخراج میشود.
اما در همین استان به گفته عضو مجلس نظام از اهواز «۸۰۰ روستا به آب شرب پایدار دسترسی ندارند.»
مجتبی یوسفی، بدون اشاره به وضعیت فلاکتبار آب و فاضلاب و ریزگردها و سیل و… مشکل فقدان آب شرب پایدار در روستاهای خوزستان را در حالی اعلام میکند که به گفته وی «در این استان ۵ سد بزرگ و ۷ رودخانه وجود دارند.»
البته مشکل آب خوزستان سابقهای طولانی به قدمت سالیان دارد، اما در سالهای اخیر این مشکل، امان مردم این استان را بریده است.
خرداد ماه سال جاری بود که بحران کمبود آب مردم غیزانیه در ۴۵ کیلومتری اهواز را به اعتراض وا داشت تا آنجا که اقدام به بستن جاده اهواز – رامهرمز- امیدیه را در روز ۳ خرداد کردند، اما پاسخ نظام به مطالبه آب توسط مردم این بخش گلوله بود!
در ادامه وقتی کارگزاران نظام برای سرکوب و خفهکردن صدای مردم معترض به بیآبی، به غیزانیه رفتند تنها دستاوردش! برای مردم این منطقه، وعدههای تو خالی بود که تاکنون نیز عملی نشده است.
بیکفایتی و نالایقی حکومتگران در ایران، در عرصه آب و منابع آبی کشور، مانند دیگر حوزهها، مربوط به امروز و ماهها و سالهای اخیر نیست، امروز دیگر بحران به وقوع پیوسته است.
قاسم تقیزاده؛ معاون وزیر نیرو نظام درباره ابربحران آب در کشور در روز ۱ تیر ۹۹، اعلام کرد
«اکنون حدود ۱۷۰ شهر با تنش آبی در کشور داریم که ۵۰ شهر آنها پر تنش هستند».
تقیزاده، همچنین اعلام کرد
«۴۵ درصد جمعیت کشور یا دسترسی به منابع آب ندارند و یا میزان دسترسی کم است که مجبوریم آب شرب را بعضا از حوضههای دیگر منتقل کنیم».
اما وضعیت بحرانیتر از این نیز میتواند شود وقتی که نگاهی به صحبتهای دیگر تقیزاده بیندازیم. تقیزاده اگر بشود به ارقامی که میدهد تکیه کرد، اعلام میکند که «در حال حاضر ۳۰ درصد تجهیزات موجود در صنعت آب فرسوده هستند که نیاز به تعمیر و یا تغییر دارند… اما اصلاح تمام زیرساختها نیازمند سرمایه زیادی است.»
با توجه به وضعیت اقتصادی نظام ولایت فقیه در پی ماجراجوییهای اتمی، موشکی و دخالتهای نظام در کشورهای منطقه که سنگینترین تحریمها را برای نظام به همراه داشته، بعید میرسد نظام توان اختصاص بودجه برای نوسازیی و تغییر ۳۰ درصد شبکه آب آشامیدنی کشور را داشته باشد.
مصداق این ادعا سخنان مجتبی یوسفی عضو مجلس نظام از اهواز است که با اشاره به «تصویب برداشت ۱۰۰ میلیون دلار از صندوق توسعه ملی برای حل مشکل آب و فاضلاب خوزستان»، گفت:
«هنوز این اعتبار تامین نشده است، سازمان برنامه و بودجه ایران در تبدیل اعتبارات به تومان از نرخ برابری ۱۰ هزار تومان برای هر یورو استفاده میکند، در حالی که نرخ یورو در سامانه نیما بسیار بیشتر است.»
وی افزود
«قرار است در گام اول ۵۰ میلیون یورو از اعتبار تامین شود، گفته است در صورت اجرایی تصمیم دولت بر اساس هر یورو ۱۰ هزار تومان، شاهد کاهش ۸۰۰ میلیارد تومانی اعتبار تخصیص داده شده خواهیم بود.»
با این اوصاف حل مشکل بیآبی و کمبود آب شرب پایدار خوزستان چشماندازی ندارد. البته این وضعیت تنها مختص خوزستان نیست.
خبرگزاری مهر، در روز ۲۱ مرداد با درج مطلبی تحت عنوان «رنج ناتمام بیآبی در شیراز، زیر ساخت موجود نیست»، به مشکلات بیآبی در استان فارس پرداخت و نوشت:
«مردم نقاط مختلف شهر شیراز در روزهای گرم تابستان همچنان گرفتار بیآبی و قطع بیبرنامه و بدون اطلاعرسانی آب هستند.»
حل مشکل آب این استان نیز به گفته حسام خسروی؛ معاونت بهره برداری و توسعه آبفای شیراز «با تکمیل خط دوم سد درودزن» حل خواهد شد که به گفته خسروی «این طرح احتیاج به حمایت تمامی نمایندگان شیراز در مجلس، سازمان برنامه و بودجه و استانداری دارد»، امری که چشماندازی برای آن وجود ندارد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.