دراین گفتگو به بسط برخی از موضوعات سخنرانی ام در کنفرانس “واقعیت های گذار در فردای ایران” که در ماه ژولای در پاریس برگزار شد و همچنین مقاله اخیرم در بی بی سی در آسیب شناسی جنبش زن، زندگی، آزادی پرداختم که بازتاب قابل توجهی یافت. از جمله، رسانه های وابسته به حکومت اسلامی نظیر کیهان شریعتمداری و روزنامه جوان در روزهای گذشته کوشیدند با برجسته کردن تعلق سیاسی دوران ۲۰ سالگی ام – به جای دیدگاه ها، موقعیت و حرفه امروزی ام، به تحریف نظراتم در زمینه آسیب شناسی این جنبش بپردازند. نیازی به توضیح نیست که مباحث طرح شده توسط من در پی آن است که ضمن دفاع تمام قد از جنبش زن، زندگی آزادی که زلزله سیاسی در ایران بود که جهانی را به تحسین واداشت، به آسیب شناسی کاستی های آن – و به ویژه به نقش منفی راست افراطی در خارج از کشور – بپردازد. این به معنای ناامیدی از امکان گذار از این نظام یا حتی دستکم گرفتن نقش همبستگی اولیه و بی نظیر ایرانیان در خارج از کشور که می تواند الهام بخش نحوه حمایت از ابرجنبش های بعدی در راه شود، نیست. همچنین گفتگوی ملی در بین مخالفان در راستای کاهش تنش ها و گسترش تعامل و همبستگی متکثر بین مخالفان نظام، می تواند بی شک به آمادگی بهتر اپوزیسیون برای همراهی و ارتقای خیزش های زنجیره ای و موجی بعدی یاری رساند. جمهوری اسلامی و ایادی آن گویا قادر به درک این واقعیت نیستند که شکاف روز افزون بین ملت و حکومتی واپس گرا راهی جز گذار از آن باقی نگذاشته است. بارها توضیح داده ام که چرا ایران چین نیست که حتی بخت استحاله از یک نظام توتالیتر به یک استبداد متعارف را داشته باشد. علاوه بر آن، موضوع آسیب شناسی ها که من به دفعات به زوایای آن پرداخته ام، نه در نفی امکان گذاراز استبداد دینی حاکم، بلکه در راستای بررسی چگونگی گذار کم هزینه است. در همین راستا برآنم که راست افراطی و نوستالژیک نه تنها راه مناسبی برای گذار از یکی از خشونت گرا ترین نظام های شبه توتالیتر در جهان معاصر نیست، بلکه به وارونه می تواند به بقای آن یاری رساند. به این گفتگو می توان از دقیقه ۱۲ تا ۵۰ لینک زیر گوش فرا داد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)