در خصوص گرایش ها و هویت های جنسیتی، افسانه ها و تصورات غلطی در فرهنگ عامه وجود دارد که گاهی اوقات شرایط را برای آشکارسازی و شناخت گرایش جنسی فرد، و همینطور اطرافیان فرد به عنوان همجنسگرا یا دوجنسگرا دشوار میکند. در این پست و پست های بعدی به نقد این افسانه ها میپردازیم.
افسانه ۱: یک فرد حتما یا دگرجنسگراست یا همجنسگرا
در همه فرهنگ ها به طور سنتی این عادت وجود دارد که افراد در چهارچوب های خاص با برچسب های متناسب با آن گنجانده می شوند. اما این طبقه بندی ها در اکثر مواقع در بیان گوناگونی تجربیات زندگی بشر ناکافیست. در خصوص گرایش جنسی هم با وجود تصور غلط مبنی بر اینکه همه افراد یا همجنسگرا هستند و یا دگرجنسگرا، اکثر افراد صد درصد همجنسگرا یا صد درصد دگرجنسگرا نیستند بلکه در طیفی بین این دو طبقه بندی قرار میگیرند. در مطالعات اخیر نشان داده شده است که با گذشت زمان و تغییر در فرهنگ، جامعه رفته رفته از تفکر دوگانه به تفکر طیفی روی آورده است. نتیجتاً امروزه افراد بیشتری خود را با برچسب های “غالباً دگرجنسگرا” به جای “دگرجنسگرا” هویت یابی میکنند. این روند گسترش تنوع را در طبقه بندی گرایش های جنسی را نشان می دهد. به طور مثال امروزه با هویت های دگرجنسگرا، غالبا دگرجنسگرا، دوجنسگرای متمایل به جنس دیگر، دوجنسگرا، دوجنسگرای متمایل به همجنس، غالبا همجنسگرا، همجنسگرا رو به رو هستیم که نشان دهنده ی هر چه گسترده تر شدن گرایش های جنسی و فاصله گرفتن آنها از دوگانه ی صرفاً همجنسگرا و دگرجنسگرا است.
آلفرد کینزی، زیست شناس و محقق دوجنسگرای آمریکایی و استاد دانشگاه ایندیانا که مبدع “معیار کینزی” برای سنجش گرایش جنسی به شمار میرود، در خصوص گرایش جنسی مردان مینویسد: مردان نماینده دو جمعیت جداگانه همجنسگرا و دگرجنسگرا نیستند. دنیا را نمیتوان بین گوسفندان و بره ها تقسیم کرد. شناخت طبیعت مبتنی بر در نظر گرفتن پیچیدگی ها فراتر از چهاچوب های جذمی است. دنیای زنده در ابعاد مختلف بر روی طیف قرار دارد و گرایش جنسی هم جزیی از دنیای پویا و زنده است.
افسانه ۲: هرکسی که ادعا میکند دوجنسگراست، در واقع در حال انکار همجنسگرایی خودش است.
علاوه بر دگرجنسگرایان بسیاری از همجنسگرایان نیز به یکی از این دلایل به این افسانه معتقدند:
بعضی از همجنسگرایان باور دارند که همه افراد یا دگرجنسگرا هستند و یا همجنسگرا. این تفکر مخصوصا در میان همجنسگرایانی رواج دارد که جاذبه جنسی را منحصرا با جنس خودشان تجربه میکنند.
بخشی از همجنسگرایان در روند آشکارسازی وارد یک “فاز گذار” میشوند که طی آن فکر میکنند که دوجنسگرا هستند. از طرفی بعضی احساس میکنند جابجایی از هویت جنسی دگرجنسگرا به دوجنسگرا، ساده تر از جابجایی یکباره و ناگهانی از هویت دگرجنسگرا به همجنسگراست. وقتی فرد به دیگران را از دریچه تجربیات خود می نگرد نتیجه می گیرد که افرادی که خود را دوجنسگرا معرفی می کنند در واقع در حال عبور از فاز گذار هستند.
بنابراین، با وجود اینکه بعضی از افرادی که ادعا میکنند دوجنسگرا هستند، آمادگی پذیرفتن هویت گی یا لزبین را برای خود ندارند، مسلما این مسئله برای هر کسی که ادعا میکند دوجنسگراست، نشان دهنده انکار هویت همجنسگرایانه او نیست. دوجنسگرایی قطعا به عنوان یک هویت مستقل وجود دارد.
افسانه ۵: گرایش جنسی هر فرد در طول زندگیاش ثابت و بدون تغییر باقی میماند.
بسیاری از انسانها در طول زندگی خود گرایش جنسی خود را به طور ثابت تجربه میکنند، بدان معنا که جاذبههای عاطفی و فیزیکی آنها بدون تغییر باقی میماند. اما جالب اینجاست که همه افراد این ثبات را تجربه نمیکنند. حداقل دو احتمال وجود دارد که میتواند تغییر در این جاذبهها را برای این افراد توجیه کند.
اول، تحقیقات نشان دادهاند بسیاری از جوانانی که در نهایت به عنوان همجنسگرا آشکارسازی کردهاند، در دوران کودکی و نوجوانی جاذبههای جنسی را هم برای همجنس و هم برای جنس دیگر تجربه کردهاند. اما به مرور زمان، جاذبههای دگرجنسگرایانه آنها به تدریج کمرنگ و یا ناپدید شدند، و جاذبههای آنها به طور غالب و یا منحصرا معطوف به همجنس شدند. به دلیل این پدیدهٔ ناشی از رشد، برخی از جوانان ابتدا خود را به عنوان دوجنسگرا هویتیابی میکنند، اما زمانی که جاذبههای به جنس دیگر برای آنها کمرنگ و یا ناپدید شدند، بعدا به عنوان گی و یا لزبین آشکارسازی میکنند.
دوم، علیرغم اینکه برخی افراد به مرور زمان جاذبههای عاطفی و فیزیکی خود را به طور متمرکز بیشتر به مردان یا زنان تجربه میکنند، برای برخی دیگر داستان به شکل دیگری رقم میخورد. بعضی از بزرگسالانی که در طول زندگی خود فقط جاذبههای جنسی خود را منحصرا به همجنس و یا منحصرا به جنس دیگر تجربه کردهاند، تحت شرایط و تجربیات خاص، خود را علاقه مند جنسیتی میبینند که تا کنون به کلی انتظارش را نداشتند و این پدیده باعث میشود که طیف میل جنسی آنها با بالا رفتن سن گستردهتر شود. به عنوان مثال، یک زن لزبین که در طول عمر خود فقط شیفتهٔ زنان بوده، به طور ناگهانی عاشق یک مرد میشود (که احتمالا باعث تعجب دوستان لزبین او میشود)، و او ممکن است که گرایش جنسی خودش را مورد بازبینی قرار داده و در نهایت به جای لزبین، خود را به صورت غالبا لزبین و یا دوجنسگرا هویتیابی کند.
افسانه ۶: یک فرد میتواند گرایش جنسی خود را از همجنسگرا به دگرجنسگرا تغییر دهد، اگر خودش واقعا آن را بخواهد.
به دلیل اینکه جاذبههای عاطفی و فیزیکی به مردان و زنان برای برخی از افراد به مرور زمان میتوانند تغییر کنند، فعالان ضدهمجنسگرایان از این پدیده به عنوان «مدرک» استفاده میکنند که یک فرد همجنسگرا میتواند از طریق یک سری مداخلههای خاص که عموما ترکیبی از فعالیتهای مذهبی و «درمان اصلاحی» است، گرایش خود را به دگرجنسگرا تغییر دهد.
اشخاص ممکن است بتوانند رفتار جنسی خود را بدون توجه به جاذبههای فیزیکی تغییر دهند. همچنین فرد میتواند انتخاب کند که مجرد باقی بماند و یا رابطهٔ جنسی را فقط با جنس دیگر تجربه کند. همچنین گاهی اوقات یک همجنسگرا میتواند به طور عاطفی با جنس دیگر ارتباط برقرار کند، و با او ازدواج کند. اما برای این دسته از افراد جاذبههای فیزیکی برای همجنس کماکان باقی خواهند ماند. بنابراین، هیچ فردی نمیتواند جاذبههای جنسی منحصرا به همجنس خود را، به منحصرا به جنس دیگر تغییر دهد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.