صورتک

دوشنبه, 1ام اردیبهشت, 1399

منبع این مطلب ایرون

نویسنده مطلب: مجید نفیسی
 

مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز می‌توانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.

 

به شیدا

 

اگر مادرت کنارت بود
برایت شمشیری می‌ساخت
به درازای شش پا
تا آن را بدست گیری
و بی‌واهمه از خانه بیرون روی.

اما اکنون
برایت صورتکی فرستاده
از دو پارچه‌ی پنبه‌ای
که بینی و دهانت را می‌پوشاند
و با دو بند کفش
پشت سرت بسته می‌شود.

او شبهایی را بیاد می‌آورد
که نمی‌توانستی نفس بکشی
پشت دستگاه بخور می‌نشستی
و به جنگ غولی می‌رفتی
که پایش را
روی سینه‌ات گذاشته بود.

شانزدهم آوریل دوهزار‌و‌بیست
مجید نفیسی

Mask

By Majid Naficy

To Shayda

 

If your mother were at your side

She would make you a sword

Six feet long

So that you could hold it in your hand

And go out of the house

Fearlessly.

But now

She has sent you a mask

Made of two cotton fabrics

To cover your nose and mouth

With two shoe laces

To tie behind your head.

She remembers the nights

You couldn’t breathe

Sitting behind your nebulizer

And fighting a ghoul

Who had his foot

On your chest.

April 16, 2020

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

مطلب را به بالاترین بفرستید

این مطلب خلاف آیین نامه تریبون است؟ آن را به ایمیل tribune@radiozamaneh.com گزارش کنید
Join

دسته‌بندی‌ها: تمام مطالب

برچسب‌ها: |

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.