سیر تحول خدایان طبیعی، یعنی مجموعه خدایانی که مظاهر قابل تجربه مستقیم آنها، نیروها و پدیده‌های طبیعی هستند، به ایزد متعال، خدایی که نیروی تمامی خدایان دیگر را در خود جمع دارد، کمی پیچیده است، اما داده‌های زیادی را می‌توان با مطالعه اساطیر میانرودان، مصر، سوریه، آسیای صغیر و از آنجا یونان و روم، به دست آورد. خط سیر دیگر البته اساطیر هند- ایرانی است که برخی را گمان بر این است که آنها نیز متاثر از اساطیر عیلامی و همچنین تمدن دره رود سند است پیش از ورود آریاییها که خودبه نوعی متاثر از اساطیر آسیای غربی است. اما موضوع این نوشته وارد شدن در این حوزه نیست، اگرچه امیدوارم بعدا در ضمن بحث از کلام مزدیسنی به آن بپردازم. اما قبل از پرداختن به نکته این نوشته، فقط یکی دو نکته را به اختصار اشاره می‌کنم. اول آنکه کیفیت ایزد متعال یا امر مقدس تابعی است از توسعه “آگاهی” آنچنان که خود را در تاریخ معروض خود قرار می‌دهد. چنین توسعه تاریخی نه به مثابه حقیقتی که فرای آگاهی یا متافیزیک آگاهی قرار می‌گیرد، بلکه دقیقا به معنی آگاهیی است که خود را بر خویشتن در ساحت آگاهی عرضه می‌کند. چنین توسعه‌ای کاملا منطبق است با توسعه “من” یا ساخته شدن من نزد من. در چنین فرایند برساختنی از من است که کیفیت ایزد متعال نیز ساخته می‌شود. نکته دوم هم این است که توسعه آگاهی، علاوه بر تابعیت از منطق یا دینامیزم توسعه درونی آن (چنین مضمونی را با احتیاط استفاده می‌کنم زیرا ممکن است این معنی را القاء کند که “حقیقتی” به عنوان دینامیزم درونی توسعه آگاهی در ساحت فراآگاهی “وجود” دارد که در منظومه فکری من از بنیان بلاموضوع است زیرا هم وجود صرفا به اعتبار آگاهی ممکن است -و در نتیجه حذف کردنی- و هم متافیزیک آگاهی که شرط بنیانی امکان حقیقت است ممتنع) تابع نظامات سیاسی-اجتماعی است که خود این نظامات نیز تعین عقل است. به این ترتیب، آگاهی خود را بیرونی می‌کند تا بتواند دوباره موجودیت بیرونی شده خود را موضوع خود قرار دهد و به این ترتیب دیالکتیک درونی خود را پدید آورد (درون و بیرون آگاهی صرفا مفاهیم برساخته آگاهی، یا خوداندیشی آگاهی هستند و توسعه آنها فرای مرزهای آگاهی بلا موضوع است -حتی مرزهای آگاهی نیز مفاهیم برساخته آگاهی هستند-). توسعه آگاهی، صورت عقلانی ادراک شده از دیالکتیک آگاهی است.

اما نکات بالا مقدمه‌ای بود بر موضوعی که توجه من را جلب کرد. مقامات و مسئولین پزشکی ایران آشکارا در مورد گسترش ویروس کرونا دروغ می‌گویند. چنین دروغی با بنیان حرفه و زندگی آنها یعنی شرافت پزشکی متعارض است. دقت کنید که از پزشکان مسئول سخن میگوییم نه از مسئولینی که حرفه آنها دروغ گفتن به شهروندان است. چنین واکنشهایی را در سقوط هواپیمای مسافری هواپیمایی اکراین نیز از طرف برخی از خلبانان شریف دیدیم. موضوع چیست؟ چگونه چنین چیزی ممکن است؟ به گمان من پاسخ در قدرت نامتناهی ایزد متعال است. ایزد متعال از آنچنان قدرتی برخوردار است که عملا بین “من” و درک من از من فاصله می‌اندازد. اساسا عینیت من برای من تابع کیفیت و قدرت ایزد متعال است. به این ترتیب بلااثر کردن نظامات اخلاقی، باورها و قیود درونی برای فرد مومن به ایزد متعال بسیار آسان خواهد بود. در ایمان به ایزد متعال، فرد مومن، خود را به همراه تمامی قیود درونی، اصول خلاقی و حتی اصول عقلانی در پیشگاه ایزد متعال قربانی می‌کند تا بتواند ایزد متعال را به جای من خود بنشاند. اما مسئله در اینجا متوقف نمی‌شود. در نوشته قبلی تحت عنوان “امر مقدس- نظام مقدس” توجه دادم چگونه است که نظام مقدس به عنوان عینیت مستقیم و مورد تجربه امر مقدس، خود را جایگزین ایزد متعال می‌کند. به این ترتیب تمام مسئولین تحصیلکرده ما، فارغ از اینکه در چه طیف سیاسی قرار داشته باشند، می‌توانند به آسانی دروغ بگویند و یا امور واقع را از اطلاع عموم پنهان کنند. آنها قادرند این کار را انجام دهند زیرا به عنوان فرد مومن، اصول و قیود اخلاقی، عقلانی و تقریبا همه چیز را از قبل در پیشگاه ایزد متعال قربانی کرده‌اند. در چنین قربانی کردنی، فرآیند جایگزینی نظام مقدس به حای امر مقدس اساسا توجهی را جلب نمی‌کند.  
 
 
 
 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)