مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
«وبلاگ گلاسنوست»: علی مطهری در یک برنامهٔ تلویزیونی به صراحت پشت پردهٔ انتخاب مهندس مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت افشا میکند:
«من فکر میکنم معرفی مهندس بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت به امام، یک تدبیر حکیمانه از سوی شهید مطهری بود و به نظر انتخاب خوب و درستی هم بود. من معتقدم سران انقلاب به گونهای آمریکا را فریب دادند. آمریکا به این وسیله خیلی زود از حمایت رژیم شاه دست برداشت و احساس کرد کسانی دولت آینده را تشکیل میدهند که با غرب رابطهٔ معقولی خواهند داشت. به همین دلیل هم بود که انقلاب ما با کمترین تلفات به پیروزی رسید. به نظرم اگر این تدبیر نبود، انقلاب با این سرعت به پیروزی نمیرسید…»
«روز آخر حیات پدر، سر سفرهٔ ناهار همراه با آقای لاریجانی خدمت ایشان بودیم. آنجا من گفتم آقای بازرگان در مصاحبههای اخیر خود به نوعی نسبت به امام با کنایه صحبت کرده که ایشان جویای اصل صحبت آقای بازرگان شدند. من جمله ایشان را بیان کردم که استاد مطهری فرمودند خودت شنیدی یا از دیگران به گوشت رسیده؟ گفتم خودم شنیدهام! ایشان در جواب فرمودند امام هم زیاد از دست ایشان راضی نیست و ما تصمیم داریم ظرف ۲ تا ۳ روز آینده ایشان را برکنار کنیم و یک دولت انقلابی را روی کار بیاوریم. به همین دلیل من فکر میکنم اگر عمر شهید مطهری به دنیا بود، مسائل به شکل دیگری رقم میخورد.»
معنای این کلمات این است که مرتضی مطهری برای فریب دادن دنیا و البته بخش بزرگی از مردم ایران تصمیم میگیرد که یک چهرهٔ معتدل و معقول را از طریق خمینی لانسه کند و پس از آنکه خرشان از پل گذشت او را برکنار کرده و «ظرف ۲ تا ۳ روز آینده» (این را آخرین روز زندگی یعنی ۱۱ اردیبهشت ۵۸ سر سفره ناهار گفته!) یک دولت «انقلابی» را جایگزین آن کند! اسم این فریب را هم آقازادهاش حالا بعد از ۳۵ سال «تدبیر حکیمانه پدر» نام گذاشته که از نظرش «انتخاب خوب و درستی» هم بوده! البته بماند که مطهری پدر در شام همان یازدهم اردیبشهت ۵۸ کشته میشود و فرصت عملی کردن بخش بعدی سناریو را که همان روز سر سفرهٔ ناهار وعدهٔ آن را به پسر و داماد خود داده بود نمییابد. انقلابیون چند آتشه البته بعدا از خجالت او در میآیند و بالاخره دقیقا در شش ماه پس از آن سفرهٔ ناهار کذایی ــ یعنی ۱۳ آبان همان سال ــ سفارت آمریکا را اشغال میکنند و با انقلاب دوم نام گرفتن وحشیگریشان توسط خمینی سرانجام موفق میشوند که بازرگان را کلهپا کنند و راه را به خیال خود برای روی کار آوردن یک «دولت انقلابی» ــ بخوانید برداشتن نقاب از چهرهٔ واقعی و ناسازگار با عصر خود ــ باز کنند. چرا که آن موقع کاملا به اهدافشان رسیده بودند و دیگر نیازی به محلل و نردبانهایی چون بازرگان نداشتند.
روی سخن اینجا با آخوندهای پیرو مکتب فریب مرتضی مطهری ــ «بزرگ ایدئولوگ انقلاب اسلامی» ــ نیست! چرا که اولا زبان مشترکی با چنین آخوندهایی احساس نمیشود و ثانیا خیلی وقت است که تشت وقاحت و اخلاق ماکیاولیستی این قدرتپرستان بیهنر و البته بسیار پر مدعا و طلبکار از زمین و زمان و دنیا به زمین افتاده؛ روی سخن با سادهدلان و یا خوشخیالانی ــ بخوانید بازرگانان یا «بازرگانان» امروزی! ــ است که دنبال آناند که از آتش آخوند آبی برای مردم یا برای خود گرم کنند ولی اصرار دارند فراموش کنند که:
نردبان ناکسان گردیدن از ناپختگی است دست بر بامند و با پا نردبان را بفکنند
نظرات
نظر (بهوسیله فیسبوک)
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.