گریز به لِزبُس – شعری از مجید نفیسی

سه شنبه, 22ام فروردین, 1402

منبع این مطلب ایرون

نویسنده مطلب: مجید نفیسی
 

مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز می‌توانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.

در مَعره، ابوالعلای شاعر را*
کافرِ حربی خواندند
و هزار سال پس از مرگش
سر از تندیسش جدا کردند.

من شاهد این ویرانی بودم
و دانستم که جای درنگ نیست.
پس به ترکیه گریختم
و همراه با آوارگان سوری
از اِزمیر به لزبس شدم
جایی که سافوی شاعر
از عشق می گفت.

اینک در اردوی آوارگانم
با شماره ای بر سینه
و ساندویچی در دست.
ای ابرهای سیاه
که بی واهمه از مرزها میگذرید
نه اودیسه ام که به وطن بازگردم
نه اِنیاس که وطنی در غربت بسازم*.
از مرگ گریخته ام
و می خواهم زنده بمانم
چونان ابوالعلا
که در شعرهایش بجا ماند.

        ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵

 

*- ابوالعلا مَعری (۱۰۵۷-۹۷۳) شاعر آزاداندیش و نابینای عرب.
*- اِنیاس قهرمان حماسه ی “انئید” اثر ویرژیل شاعر رومی.

 

Escape to Lesbos

        By Majid Naficy

 

In Ma’arra*, the poet Abul ‘Ala*

Was called a death-worthy infidel

And a thousand years after his death

His statue was beheaded.

I witnessed this destruction

And knew it was not a safe place.

So I fled to Turkey

And along with Syrian refugees

Sailed from Izmir to Lesbos

Where the poet Sappho 

Spoke of love.

Now I am in a camp of refugees

With a number on my chest

And a sandwich in my hand.

Oh, black clouds

Passing borders fearlessly

I am neither Odysseus who returns home

Nor Aeneas who makes a homeland in exile.

I have escaped death

And want to remain alive

Like Abul ‘Ala

Who survived through his poetry.

        September 20, 2015

*- A town in Syria.

*- Abul ‘Ala Ma’arri (973-1057) A freethinker, blind  Arab poet. 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

مطلب را به بالاترین بفرستید

این مطلب خلاف آیین نامه تریبون است؟ آن را به ایمیل tribune@radiozamaneh.com گزارش کنید
Join

دسته‌بندی‌ها: تمام مطالب, فرهنگ

برچسب‌ها: |

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.