
آندره ویچک André Vltchek
مرکز پژوهشهای جهانی سازی، ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۹
پیشگفتار مترجم :
آندره ویچک فیلسوف، رمان نویس، تهیه کننده و روزنامه نگار تجسسی ست. او مناطق جنگی را در دوازده کشور پوشش خبری داده است. سه کتاب از آخرینهایش عبارتند از «انقلاب بزرگ سوسیالیست اکتبر»، رمان انقلابی «آورورا» و پر فروش ترین پروندۀ تاریخی «درنگ هائی دربارۀ دروغهای امپراتوری». در اینجا باید از مصاحبۀ او با نوآم چامسکی نیز یاد کنیم که زیر عنوان «غرب تروریست. از هیروشیما تا جنگ پهپادها» به سال ۲۰۱۳ (ترجمۀ فرانسه ۲۰۱۵) منتشر شده.
از تیتر نوشتههای آندره ویچک آشکار است که به کدام گروه از روزنامه نگاران حرفهای تعلق دارد و به همین علت نیز مترجم تا جائی که فرصت داشته مقالههای این نویسنده را به سهم خود بفارسی ترجمه کرده است: «جهان در آتش و چپ غربی غرق در وراجی»، «عارضه شناسی غرب ابتلا به اختلال شخصیتی سادیک»، «صلح یک کلیشه است و جنگ به معنای آن وقتی ست که غرب نتواند بی آنکه با مقاومت روبرو شود جهان را کنترل کند»، «دروغهای امپریالیسم غرب»، «سگ جنگی آمریکا میخواهد گاز بگیرد»، «نفرت غرب از چین».
در جستجوهای انترنتی نیز نوشتههای دیگری از او مییابیم و چهرۀ ناشناختهای نیست. ولی هنوز کسی بفکر ترجمۀ کتابهای او نبوده است. در حالی که بنظر میرسد آندره ویچک به ایران نیز سفر کرده و با برخی از محافل ایرانی رابطۀ دوستانه دارد، البته من از اینگونه روابط و مناسبات او با ایرانیان بی اطلاعم ولی آنچه از متن حاضر بر میآید این است که ایران را خیلی دوست دارد… در نتیجه مقالۀ حاضر در ادامۀ فهرست مقالههای او در بالا واقع شده با وجود این در خواندن برخی جملات خوانندگان و خصوصاً اردوگاه چپ ایرانی و آنانی که مثل خود من به کمتر از الغای مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و حذف کامل تروریسم طبقاتی و یعنی پایان روزمرگیهای جامعۀ طبقاتی به رهبری حزب طبقۀ کارگر و تمدن سازان رضایت نمیدهند ممکن است باز هم مثل خود من با خواندن برخی مطالب مانند «ولی ایران یک کشور سوسیالیستی ست»…، شگفت زده شوند. نکته این است که من فقط نوشتۀ او را در اینجا ترجمه کردهام، البته هر چیزی را هم ترجمه نمیکنم و ترجمههای من همیشه هدفمند بوده، با این وجود داوری نهائی با خوانندگان است ولی فکر میکنم که بهتر است روی موضوع اصلی او متمرکز شویم و ابراز نگرانی آندره ویچک دربارۀ خطر جنگ علیه ایران را مد نظر قرار دهیم، و با آگاهی به این امر که او برای ایرانیها ننوشته و مخاطبان او بیشتر غربیها هستند. و چه بسا که جملۀ یاد شده در بالا را تا بتوانیم تا حدودی به این دلیل که ایران [سرمایه داری وحشی وابستۀ اسلامی ] را با چین کمونیست مقایسه کرده تا حدودی از او بپذیریم. به این دلیل که، برای مثال دربارۀ ماجرای محاکمۀ اختلاس سه میلیارد دلاری مه آفرید امیر خسروی که به اعدام او انجامید، یکی از رفقا بر این باور بود که «جمهوری اسلامی از روش چینیها استفاده میکند». در هر صورت روشن است که با باستی هلیز و با خصوصی سازی، و این هم به شکل کاملاً مصنوعی و غیر واقعی راهبردی ترین مسائل در ایران مانند آموزش و بهداشت و مسکن و حتا امور مربوط به دفاع ملی هیچ شباهتی به سوسیالیسم ندارد. و طبقۀ حاکم بر اقتصاد بیشتر شبیه یک باند تبهکار بی وطن است که به مدد دستگاه دین اسلام میخواهد در وابستگی به غرب اهرمهای کشور را قبضه کند (و بر عکس، یعنی دستگاه دین اسلام است که میخواهد در تبانی با این تبهکاران به حیات خود ادامه دهد). و اگر به حرفها و جزئیاتی که اساتیدی مانند یوسف اباذری برای مثال دربارۀ سیستم اجاره نشینی در ایران مطرح می کند گوش کنیم ، نتیجه می گیریم که این نظام مالکیت عین آزار و اذیت روانی عمدی (و بخوانید سیستمیک) علیه بخش عظیمی از مردم اجاره نشین بوده و مالکیت خصوصی به ابزار کنترل و سرکوب و فربه کردن هر چه بیشتر مالکان تبدیل شده است. در نتیجه از خوانندگان تقاضا دارم که آندره ویچک را با تمرکز روی برخی جملات در این مقالۀ کوتاه پنالیزه نکنید.
حمید محوی
چرا باید ایران را گرامی داشت و از آن دفاع کرد؟
در حالی که سرگرم نوشتن این مقالۀ کوتاه هستم، ایران در مقابل قدرتمندترین ملت جهان مقاومت میکند. ایران با خطر بسیار بزرگی برخورد کرده است، خطر از بین رفتن و با این وجود جهان برای بیدار شدن و عجله در کمک رسانیهایش تأخیر میکند.
شهرهای بی بدیل ایران در خطرند، ولی به ویژه مردم مغرور و زیبا، خلاق، رشد کرده در قدیمی ترین فرهنگها و عمیقترینهای سراسر کرۀ زمین.
یادآوری به همۀ جهان: ایران شاید بمباران و تخریب شود، ایرانی میتواند به شکل فوق العادهای مجروح شود، بی هیچ دلیلی. تکرار میکنم: هیچ دلیل خردمندانهای برای حمله به ایران وجود ندارد.
ایران هرگز به هیچکس حمله نکرده است. ایران هیچ عمل شرورانهای علیه ایالات متحده، بریتانیا یا حتا کشورهائی که میخواهند آن را فوراً تخریب کنند مانند عربستان سعودی یا اسرائیل انجام نداده است.
یگانه «جنایت» ایران کمک به سوریۀ درهم شکسته بوده است. و به شکل جدی ایستادن در کنار فلسطین. و «جنایت» یاری رساندن به چندین ملت بسیار دور از خود مانند کوبا و ونزوئلا بوده وقتی که قویاً در تنگنا به سر میبردند و به کمک نیاز داشتند.
من سعی میکنم ساده ترین کلمات را انتخاب کنم. نیازی به پشتک و واروهای ذهنی نیست. هزاران، میلیونها ایرانی به زودی در خطر مرگ قرار میگیرند، تنها به این یک که یک پسیکوپات کاخ سفید را اشغال کرده و فقط میخواهد رئیس جمهور پیشین را که توافق هستهای را امضا کرده تحقیر کند. این گزارش توسط کارمند خودش فاش شده است. موضوع این نیست که بدانیم گُنده ترین گاگنستر کیست. موضوع این واقعیت دهشتناک است که دشمنی با ایران مطلقاً هیچ ارتباطی با خود ایران ندارد.
***
آنچه من را به پرسش وامی دارد این است که حقیقتاً ما در کدام جهان زندگی میکنیم؟ آیا چنین امری پذیرفتنی ست؟ آیا جهان میتواند دست روی دست بگذارد و ببیند که چگونه به یکی از بزرگترین کشورهای جهان با نیروهای تهاجمی و خشن، بی هیچ دلیل موجهی تجاوز میشود؟
من ایران را دوست دارم، سینمایش را دوست دارم، شعرها و خوراکیهایش را. تهران را دوست دارم. و مردم ایران را دوست دارم با روحیۀ مأدبانه و با تربیت. متفکرانشان را دوست دارم و نمیخواهم اتفاق بدی برای آنها بیافتد.
میدانید، رسانههای غربی البته هرگز این را به شما نگفتهاند، ولی ایران یک کشور سوسیالیستی ست. نظامی را تبلیغ میکند که میتوانیم آن را «سوسیالیست با ویژگیهای ایرانی» تعریف کنیم. مانند چین، ایران یکی از قدیمی ترین ملتهای جهان است، و کاملاً قابلیت این را دارد که نظام اقتصادی و اجتماعی خودش را توسعه دهد.
ایران ملتی فوق العاده موفق است. با وجود محاصره و تهدیدات خیلی جدی غرب همواره در آستانۀ «گسترش انسانی خیلی فوق العاده» قرار دارد، به تعریف برنامۀ پیشرفت و توسعۀ ملل متحد PNUD خیلی فراتر از عزیز دردانههای غرب مانند اکراین، کلمبی یا تایلند.
ایران به وضوح دارای روحیۀ انترناسیونالیست است: ایران آزمون همبستگی بزرگی را با کشورهائی که زیر ضرب غرب امپریالیست بودند به ویژه کشورهای آمریکای لاتین را پشت سر گذاشته است.
***
من بی دین هستم. در ایران، مردم دین دارند. مسلمانان شیعه هستند. Et alors؟ (و بعد؟). من اصراری ندارم که همه مثل من فکر کنند. و دوستان، رفقا، برادران و خواهران ایرانیام هرگز اصراری نداشتند که من مثل آنها فکر کنم، متعصب نیستند، و کاری نمیکنند که آنانی که مثل خودشان نیستند احساس کنند که حذف شده هستند. ما متفاوت هستیم و با وجود این مثل یکدیگریم. برای جهانی بهتر مبارزه میکنیم. ما انترناسیونالیست هستیم. متقابلاً به یکدیگر احترام میگذاریم. ما به دیگران احترام میگذاریم.
ایران نمیخواهد هیچ کشوری را تسخیر کند. ولی وقتی دوستانش مورد حمله قرار میگیرند، آستینهایش را بالا میزند. مثل کاری که برای سوریه انجام داد.
در گذشته، به استعمار غرب درآمده بود، و دولت دموکراتیک ایران در سال ۱۹۵۳ سرنگون شد فقط به این علت که میخواست از منابع طبیعیاش برای بهزیستی مردمش استفاده کند. دیکتاتوری بیمار گونۀ شاه پهلوی در خارج مستقر شده بود. و بعد، بعداً یک بار دیگر، جنگ مصیبت بار عراق علیه ایران با پشتیبانی تمام و کمال و آشکار غرب در گرفت.
قول دادم مختصر بنویسم. فرصتی برای مناجات طولانی نیست. و در واقع، اصلاً نمیخواهم مقاله بنویسم: فراخون است.
در هنگام اعمال فشار، بسیاری از مردم ایران نگران هستند و نمیدانند چه جرمی از آنان سر زده که سزاوار چنین رفتاری شدهاند: مجازاتها. ناو هواپیمابر در سواحل آنان و ب ۵۲های مرگبار در پایگاههای نه چندان دور.
ایرانیان مردمان شجاع و مغروری هستند. اگر به آنان حمله شود مبارزه خواهند کرد و اگر هیچ آلترناتیو دیگری وجود نداشته باشند شرافتمندانه پذیرای مرگ خواهند شد.
ولی چرا؟ چرا باید بجنگند و چرا باید بمیرند؟
بین شما، خوانندگان من که در غرب زندگی میکنید: بررسی کنید، فوراً بررسی کنید.. و این پرسش را برای دولت خودتان مطرح کنید: «علت این سناریوی دهشتناک چیست؟»
فیلمهای ایرانی را اجاره کنید، آنها در همۀ فستیوالها برندهاند. شاعران ایرانی را بخوانید. بروید و غذاهای ایرانی بخورید. تصاویر شهرهای تاریخی و مدرن ایران را ببینید. چهرۀ مردم را ببینید. اجازه ندهید که چنین حادثهای روی دهد. اجازه ندهید که گفتمان پسیکوپات میلیونها زندگی را نابود کند.
جنگ علیه عراق، افغانستان، لیبی و سوریه توجیه پذیر نبود. غرب با مصیبت بار ترین مداخلات امپریالیستی کشورهائی را کاملاً به ویرانه تبدیل کرد.
ولی ایران دورتر خواهد رفت. و این فقدان کامل منطق و مسئولیت در غرب است. در اینجا، من پشتیبانیام را از ملت ایران اعلام میکنم، پشتیبانی از کشوری که طی هزاران سال گنجینههای فرهنگی بی شماری به جهان عرضه کرده است. زیرا من تردید دارم که اگر ایران نابود شود، نوع بشر بتواند به حیاتش ادامه دهد.
ترجمۀ حمید محوی
پاریس، ۸ نوامبر ۲۰۱۹
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.