یک آمریکایی در لاسوگاس به تماشای مسابقات یو.اف.سی میرود و روی کسی که فکر میکند شانس بیشتری دارد شرطبندی میکند. یعنی برایش فرقی نمیکند که این آدم اهل کجاست و احتمال دارد حتی با یک یانکی مبارزه کند اما همین آدم کشورش را دوست دارد، جنگلش را کچل نمیکند که ویلا بسازد و در رودخانهاش آشغال نمیریزد و اگر پایش بیفتد جانش را هم برای میهن میدهد.
از خواندن این خبر که در رودخانههای شمال ایران دیگر جانداری وجود ندارد قلبم درد گرفته است. چه کسانی مسئول این فاجعه و به معنی واقعی کلمه ویرانگری سرزمینمان هستند؟
همین مردمی که احتمالا برای منفجر کردن پالایشگاه عربستان احساس غرور میکنند و در اوهامشان ایران آنقدر قویست که میتواند عربستان و اسرائیل را یک لقمه چپ کند و در پیکر بیقواره گروهبان گارسیاهای سپاه، رستم فرخزاد را جستجو میکنند.
از طرف دیگر حکومتی که این تبلیغات دل به همزن را میسازد و رواج میدهد و از ترکیب امتگرایی و مذهب شیعه و قدری “ایران عزیز اسلامی” نوعی از وطنپرستی بیرون داده که مانند بقیه چیزهای این ۴۰ سال چیزی نیست به جز ابتذال مطلق.
این رژیم نه قانون درست و حسابی برای نگهداری ایران دارد و نه آنچه دارد را اجرا میکند و نه اصولا از سیستم اداری فاسد حاکم، میتوان توقعی داشت.
میهندوستی ایرانی را کردهاند رجزخوانی برای جهان. در فضای مجازی هم یک مشت آدم که توان ۱۰۰ متر دویدن هم ندارند برای ما جنگجو شدهاند و دلاور.
ما همه شیران، شیران علم
حملهشان از باد باشد دم به دم
غریب وطن، عزیز وطن، بینوا وطن.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.