۱-
گاه که مادرم
دلتنگ می شد
گلهای پیرهن اش را
بااشکهایش آب می داد
۲-
دیروز بهار!
برای گلی اش گریست
که بریقه ی زنی
زردشده بود
۳-
گاه!
درمجلس ترحیم خود
به سوگ می نشینم
هق هق می گریم
توبگوئید:
کسی ازمرگ من
اطلاع پیداکند
درین ازدحام گورستان
…………………………
۱-
کاتیک که دایکم
بی تاقه ت ئه بیت
به فرمیسکه کانی
گولی کراسه که ی
ئاوئه دات
۲-
دوینی به هار!
بوو گولیکی گریا
که به بروکی ژنیکه وه
سیس ببوو
۳-
کاتی وایه!
له پرسه ی خوم دا
دائه نیشم…
ئه ده مه له پرمه ی گریان
ئه ری تو بلیت:
که س به مه رگی من
باوه رکات
له م قره بالغیه ی گورستان
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.