هفدهم مردادماه هر سال بعنوان روز خبرنگار شناخته شده و در این روز از خبرنگارانی که به مسئولیتهای حرفهای و اجتماعی پای بند بودهاند قدردانی میشود. با تبریک روز خبرنگار به همه اهالی خبر شامل خبرنگاران و روزنامهها و رسانههائی که رسالت حرفهای خود را انجام داده و میدهند باید به مقابله با روزنامهها و رسانههائی بپردازیم که نقش مخربشان در سیاهکاری های سیاسی – اقتصادی هویدا شده است. جای روزنامه نگاران و خبرنگاران برجسته و متعهد کشور را نوکیسهگانی بعنوان روزنامه نگار و خبرنگار و سردبیر و صاحب امتیاز گرفتهاند که کوشش دارند خبرنگاری را به سکوئی برای پرتاب خود یا دیگران به منابع قدرت و پول تبدیل و عملا بر علیه مردم قلم فرسائی میکنند. به جای رسالت اجتماعی، عموما رذالت اجتماعی پیشه کرده و بعنوان روابط عمومی نهادها و وزارت خانهها پوشش رسانهای برای گندکاری آقایان شده اند!
افشای ماجرای موسسه اعتباری ثامنالحج و نقش مخرب برخی رسانهها و سلبریتیها در ایجاد شهرت کاذب برای این موسسه بر کسی پوشیده نیست. نگاهی به صفحات برخی روزینامهها نشان میدهد که همه روزه برخی افراد به عناوین مختلف در این روزینامهها بعنوان کارآفرین، مرد برتر صادرات، مدیر مشکلگشا و… معرفی و جالب آنکه در یک صفحه چند بانک و موسسه همزمان بعنوان برتر و برترین معرفی میشوند در حالیکه صنعت بانکداری کشور ورشکسته و قاعدتاً مدیران این صنعت باید پاسخگوی این ورشکستگی هم باشند!! اما امان از درآمد تبلیغات که چهها میکند.
روزنامهای که خود را در جایگاه Financial times میبیند به رنگین نامههای تبلیغاتی تبدیل و بنظر میرسد گردانندگان و پشت پرده این روزنامهها حتی یکبار روزنامه Financial times را تورق نکردهاند تا مشاهده کنند در این روزنامه حتی برجستهترین مدیران بنگاههای اقتصادی بعنوان برتر و برترین معرفی نمیشود. اگر مراجع قضایی بتوانند اعترافات بنگاههای ورشکستهای که سالیان دراز بعنوان موسسه برتر و مدیر برتر معرفی شده بودند بصورت علنی انتشار دهند آنوقت میتوان فهمید که پشت پرده رسانهای این موسسات کدام نشریات بودهاند؟
خبرنگاری که روزگاری بعنوان حرفهای مستقل و صدای مردم تلقی میشود به ابزاری براری رسیدن به منافع اقتصادی و زد و بند سیاسی- اقتصادی تبدیل و برخی کسانی که نام خود را به انگلیسی نمیتوانند بنویسند مقاله ترجمه میکنند!!
فراموش نکردهایم که در سالهای ۱۳۷۵ به بعد پدیده ناپاکی در روزنامههای اقتصادی بصورت “باج افراز رسانهای” شکل گرفت که رسماً از شرکتها باجخواهی کرده و سرانجام برخی از آنها نیز به تباهی کشیده شد. تاریخ سیاسی- اقتصادی کشور حضور برجستهگانی همچون تورج فرامرزمند، علیاکبر دهخدا (دخو) – بهمن احمدی امویی و منتقدین همچون محمدعلی افراشته، عمران صالحی، علی دهباشی، ایرج گرگین، مرتضی مردیها، اردشیر محصص، محمود عنایت، مصطفی ایزدی، هوشنگ وزیری، کیومرث صابری (گل آقا) و دهها تن دیگر بودهاند که جای آنان را جوجه وردستهائی که عملاً نقش عصا برای چلاقهای سیاسی- اقتصادی را بازی میکنند. شیوه کار این عصابدستان در همه حوزههای خبرنگاری آن است که با برپائی جنجال رسانهای بر علیه این و آن شخص و نهاد سرانجام به ترک مخاصمه با دریافت انعام و… خاتمه دهند.
خبرنگاران بعنوان سفیران آگاهی همچنان که نیاز به حمایت مردمی دارند، در قبال مردم و افکار عامه مسئولیت نیز دارند. در واقع خبرنگاری یکی از دشوارترین مسئولیتها است. خصوصیات فردی و شخصیتی خبرنگاران شامل کنجکاوی، پرسشگری، تیزبینی و نکته سنجی، سریع الانتقال بودن، ضریب هوشی بالاتر از سطح جامعه (شامل هوش ژنتیک یا IQ) و هوش هیجانی یا EQ)، خلاقیت، مسئولیت پذیری، فروتنی و پایبندی به اخلاق حرفهای بوده که تاثیر آن در اخبار مشاهده میشود. مهمترین ویژگی “خبر” آنست که معنایی پر دامنه داشته و خبرنگار نیز حامل مفاهیم و مسئولیتهای سنگینى در قبال جامعه، تاریخ و وجدان خویش باشد. مهمترین ویژگی خبرنگار آنست که بتواند در چارچوب قوانین یا محدودیتهای احتمالی باید بتواند حرف خویش و صدای مردمش را بیان کند. به همین علت نتیجهی کار یک خبرنگار می تواند تاثیر مستقیم بر اذهان عامه و سرنوشت یک جامعه دارند. مردم بر اساس اطلاعاتی که توسط خبرنگار تهیه میشود، از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورشان آگاه شده و تحت تاثیر قرار میگیرند، به همین علت چنانچه خبرنگاری کارش را با دقت و مسئولیت پذیری انجام ندهد، میتواند افکار عامه را به بیراهه بکشاند. لذا جامعه خبرنگار را چشم همیشه بیدار خود میداند زیرا خبرنگاران سنجشگر بسیاری از وقایع و رویدادها هستند که بر اساس آن علاوه بر ارزیابی فعالیتها دولتمردان و مسئولین، جامعه از ضعفها و قوتهای خود و کشور آگاهی پیدا میکند. برخی از جامعهشناسان سیاسی بر این باورند که میزان آزادیهای فردی و اجتماعی را میتوان با ضرایب آزادی خبرنگاران و خبررسانی به موقع، دقیق و روشن سنجید.
با وجود دست آوردهای مهم رسانههای کشور، اما کار خبرنگاری در ایران کمتر بصورت حرفهای انجام میشود و اصول اولیه خبرنگاری توسط بسیاری از رسانههای چاپی، صوتی، تصویری و دیجیتالی رعایت نمیگردد. دقت و بی طرفی یکی از اصول مهم در کار خبرنگاری است، اما متاسفانه دیده شده است که بسیاری از رسانه٬ها دقت و بی طرفی لازم را در نشر خبرها ندارن که این موضوع اساسا به مدیران و گردانندگان این رسانهها باز میگردد که که مهترین بازتاب اینگونه اخبار در نشریات سیاسی، اقتصادی و ورزشی کشور صورت. گرفته و میگیرد. از سوی دیگر، خبرنگاران با چالشهای جدی مواجه هستند. عدم دسترسی به اطلاعات دقیق و موثق یکی از عمده ترین چالش در برابر کار خبرنگاران و بخصوص ژورنالیزم تحقیقی است. با اجرای قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، امیدواریها برای دسترسی به اطلاعات دقیق و فراهم شدن زمینه مناسب برای تهیه گزارشهای تحقیقی، افزایش یافته بود، اما متاسفانه هنوز این قانون بصورت درست عملی نمیگردد. اگر چه تصویب قانون دسترسی به اطلاعات، یک گام مهم در تاریخ رسانههای کشور بود و تطبیق دقیق و درست آن، میتواند کار خبرنگاران را در راستای اطلاع رسانی دقیق و موثق، کمک فراوان بکند. از مهمترین چالشهای حرفه خبرنگاری امنیت است بطوریکه جامعه موظف است امنیت جانی خبرنگاران را تامین تا آنان بدون ترس و واهمه در هنگام تهیه خبر در معرض خطر قرار نگیرند. این موضوع حتی در دوران جنگ نیز بعنوان یک اصل اساسی پذیرفته شده است ولی متاسفانه عموما طرفهای درگیر جنگ خودرا متعهد به حفظ جان خبرنگاران و مصؤن بودن آنها ندانسته و و به همین خاطر خبرنگاری یکی از خطرناکترین شغلها تعریف شده است. این در حالی است که در نظامهای مردم سالار حفظ و حراست از امنیت سیاسی – جانی خبرنگاران از مهمترین ارکان حکمرانی تلقی میشود.
از دیگر معضلات حرفه خبرنگاری، عدم مصؤنیت و ثبات شغلی است بطوریکه وقتی یک خبرنگار کار را در یک رسانه شروع میکند، هیچ اطمینانی وجود ندارد که بتواند بصورت دایمی و یا دراز مدت شغلش را در آن رسانه ادامه دهد. صاحبان رسانه در اکثر اوقات با خبرنگاران به صورت غیر حرفهای برخورد و هیچگونه اعتباری برای آنان قائل نبوده و آنان را صرفا ابزار خبری دانسته که هر وقت لازم بدانند، میتوانند یک خبرنگار را از کار برکنار کنند. لذا بسیاری از خبرنگاران از ترس بیکاری به سیاستهای نادرست آن رسانهها و خرده فرمایشات مدیران رسانهها تمکین میکنند تا حداقل منبع معیشتی خود را از دست ندهند. این عدم ثبات و امنیت شغلی، آیندهی خبرنگار را در حالت ابهام قرار داده و عملا مانع خلاقیت و کار حرفهای خبرنگار میشود.
اگر رسانهها بعنوان رکن چهارم یک نظام دموکراتیک تلقی شوند حکومتها و دولتها موظفند آزادی رسانهها و زمینه را برای رشد و فعالیت آنها فراهم سازد و مصونیت شغلی و جانی خبرنگاران را تضمین کنند. زیرا آگاهی دهی دقیق و شفاف درباره وضعیت کشور و مشکلات آن به شهروندان یکی از وظایف اصلی هر حکمرانی خوب است و این زمینه را تنها رسانهها میتواند فراهم کند. در صورتی که رسانهها نتوانند به اطلاعات دقیق و شفاف دسترسی داشته باشند، شهروندان نیز از وضعیت کشور آگاه نخواهند شد. عدم آگاهی شهروندان از کارکردهای حکومت میتواند زمینه را برای فساد بیشتر در ارکان حکومت مهیا سازد؛ زیرا افکار عمومی بعنوان یک عامل فشار میتواند حکومت را وا دار سازد که شفافیت را در عملکردش رعایت کند و از فساد دوری کند؛ در صورت غیاب این عامل، هیچ گزینهی دیگری برای فشار بر دولتها و دولتمردان وجود نداشته و ارابهی فساد همچنان رو به جلو خواهد چرخید.
در پایان بار دیگر از رسانهها و خبرنگارانی که علیرغم همه سختیها و محدودیتها سر به آستان قدرتهای فساد فرو نبرده و در جارجوب مسئولیت های اجتماعی در تنویر افکار عمومی کوشا بودهاند درود فرستاده و آرزو داریم رکن جهارم دمکراسی بقیه ارکان را را به جایگاه واقعی بازگرداند.
غلامحسین دوانی
خبرنگار آزاد
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.