یاد آوری – در سال ۲۰۱۸ فدائیان از جنبش بریده و خارج نشینان منفعل بر اساس نوستالوژیک فدائی و خاطرات خود نوشته و خودخوانده به گرد هم آمده و تشکیل «حزب چپ ایران – فدائیان خلق» را اعلام نمودند.
حزب چپ ایران«فدائیان خلق » محصول وحدت سه جریان چپ شامل  سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران ـ طرفداران وحدت چپ، سازمان فدائیان خلق ایران «اکثریت » و کنشگران چپ است. وحدت این سه جریان در کنگره مؤسس آن، که در روزهای ۱۰ تا ۱۲ فروردین ۱۳۹۷ (۳۰ مارس تا اول آوریل ۲۰۱۸) در شهر کلن برگزار شد، تحقق یافت. روز تأسیس حزب چپ ایران (فدائیان خلق) ۱۲ فروردین ماه ۱۳۹۷ (برابر ۳۱ مارس ۲۰۱۸) است.

 

از نطر روان شناسی جامعه نگاری بسیاری آدمیان شیفته و تشنه «روزگار از دست رفته» و هر آنچه نسبتی با آن داشته باشد، هستند. این گونه افراد خودآگاهانه و نیمه خودآگاهانه از اکنون می گریزند تا به گذشته های رویایی آرمانی ساخته شان پناه ببرند. بنیاد نوستالژی گروهی فدائیان بر پایه سه گانه« اسطوره سازی از عملیات جریکی و عامل چریک ، نقش زندان و خانه های تیمی به مثابه آثارتاریخی » جنبش چریکی  استوار است .آنچه بقایای فدائیان بعد از مهاجرت از ایران و هماغوشی با برادران روسی تبار در افغانستان و کشورهای آسیای میانه بهم پیوندداده همین سه گانه است و بس .آنان  نیز مشابه دائی جان ناپلئون در هر جمع و گروهی قصه فلان خانه تیمی و درگیری و خاطرات  زندان را بازگوئی می کنند و گهکاهی فراموش می کنند ۴۳  سال از انقلاب بهمن گذشته و نسل بعدی حتی نام بسیاری از رهبران سازمان را بیادندارند ؟! به خصوص آنکه تاریخ افتخارآمیز سازمان چریکهای فدائی خلق با پشت بند سال های خیانت آمیز بعد انقلاب عملا به تاریکی فرورفت چرا که هیچگاه هم نارهبران و میراث فدائی حاضر نشدند در یک موضع انتقادی دوران بعدانقلاب خودرا نقد کنند و به کلی گوئی بسنده نکنند. روش نادرستی که عمده فدائیان بدان روی آورده اند برگزاری یادواره هائی است که مدتها است تاریخ مصرف آن تمام شده است  اما مهاجرت بخش عمده فدائیان و توده ای ها  به کشور مادر سوسیالیسم فدائی و توده ای و متعاقب آن فرار از مهدسوسیالیسم به کشورهای غربی  که انان روزگاری انهارا امپریالیسم خطاب می کردند   عملا پوسته نوستالژیکی آنهارا از هم دریدو هرکس به گوشه ای کز کرد تا به طریقی  از عذاب وجدان خفته خود خلاص شود .در واقع نوستالوژی فدائی یعنی دلتنگی برخاسته از خاطرات خوش روزهای انقلاب در پس شعار« فدائی ، فدائی تو افتخارمائی » . روی دیگر این نوستالوژی آن است که فدائیان عموما مدت هاست در رویاروئی با مردمی که زمانی برای آرمان آنها می جنگیدند ، هنوز نتوانسته اند خیانت اتصال به عمود خیمه ولایت فقیه در دوره بعد انقلاب  را توضییح دهند.

 نوستالژی نخست واژه ای درقلمرو پزشکی محسوب می شد که بعدها در سایر قلمروها مورد استفاده قرارگرفت اما از دیدگاه جنبش انقلابی مردم ایران بررسی نوستالوژی فدائی جز در مورد روان پریشی شخصیتی بسیاری از اعضا و رهبران مهاجرآن که عمدتا در باصطلاح سازمان اکثریت لانه کرده اند معنی ندارد. زیرا بر اساس تجربیات چهاردهه گذشته این اختلال و روان پریشی در بخش رهبری اگثزیت کاملا مشهود است و درمان آن نیز با نصیحت وگفتمان امکان ندارد همچنان که  تشخیص داروئی نیز برای این بیماری شفابخش نیست. زیرا این دوستان مبتلی به این بیماری درکافی شاپ های اروپا در سودای   «درد سوزان دوری از وطن» و  «اشتیاق برای چیزهای از دست رفته» و «در جست وجوی زمان از دست رفته» قصه ها سر می دهند.به همین علت این افراد قرابتی با جنبش نوین که گسست از گذشته ها را نوید می دهد احساس نمی کنند. فدائیان و تشکیل دهندگان حزب بی مسمی چپ درصدد بودند از طریق نوستالوژی فدائی پیوند های گروه های متناقض را در قالب حزب تحکیم بخشند شاید این نوستالوژی بتواند فقدان حزب نیرومند طبقه کارگررا که مدت هاست با این  فدائیان مرزبندی دارد راجبران نماید. این تمثیل بویژه در رابطه با فرخ نگهدار- که بعد آزادی از زندان در فکر کوچ به انگلستان و زندگی شخصی بود اما با ترفند انتخاباتی مهدی فتاپور توانست به رهبری سازمان رسوخ کند – صادق است. فرخ نگهدار بی حزب و سازمان در هر مصاحبه ای در قامت رهبر قبلی سازمان فدائیان اکثریت تصریح دارد که او همیشه بر یک خط بوده و ان خط سازشکاری و مماشات وگذار مسالمت آمیز است . کنکاش درون مایه های فکری فرخ نگهدار نشان می دهد که این موضع فقط ایشان  نیست بلکه این موضع اکثریت اعضای سازمان اکثریت است که مدتی پیش درکنگرۀ نوزدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) که روز جمعه ۵ فروردین‌ ماه ۱۴۰۱ برگزارشد  مطرح و ارائه شده است.  با استعانت جستن از ریاضییات باید گفت « اکتریت در اکثریت = اکثریت» . حال با توجه باینکه اکثریت حزب چپ،  اکثریتی هستند و اکتریت اکثریتی ها هم در نوستالوژِی  برگشت به ایران به هر قیمت با حفظ جان هستند بهتر است بگوئیم کدام حزب و کدام چپ ؟!!

فراگرد نوستالوژی فدائیان اکثریت منبعث از خاطرات یک سال قبل انقلاب و دوسالی است که آزادانه در خیابان های کشور،  همپا و همگام با برادران سپاهی برای استقلال جمهوری اسلامی شب گردی می کردند به همین علت این خاطرات خواه به قب  انقلاب و خواه به بعد از انقلاب و چهاردهه اخیر باشد به عنوان تابلوی عملکرد کسانی در لباس چپ و سواربردرشکه راست است. در قاموس این اشخاص هیچ چیز تغییرنکرده جز اینکه گویا جوانان مبارزبه خیابان آمده خواستار تغییر هستند ولی اکثریت و فرخ نگهدار مصربرآن هستند تا این مبارزان را هشداردهند تنها ره رهائی گذار مسالمت آمیز است . این شعار دقیقا پشت بند همان شعار قبلی فدائیان یعنی « تنها ره رهائی ، جنگ مسلحانه است » . بررسی سوابق تحصیلی و سواد سیاسی بسیاری از عناصر مبارزاتی قبل انقلاب نشان می دهد که عموما با خمیرمایه تفکر مارکسیسم بیگانه ومدعی بودند  سواد سیاسی از لوله تفنگ بیرون می آید ؟!

آقای نگهدار و همفکرانش چه در سازمان اکثریت و چه در میان اصلاح طلبان حکومتی هنوز  الفبای جامعه شناسی سیاسی مردم و جامعه را یاد نگرفته اند وتصور می کنند رفتار انقلابی و عکس العمل مردم در قبال حکومت ها برپایه فرمول یقینی ریاضی دو ضربدردو چهار استوارست . به همین علت نگهداردر برنامه کلاپ هاوس در مناطره با جمشید برزگر و همچنین برنامه راه گذارمسالمت آمیز به دمکراسی مورخ چهارشنبه جهارم ژانویه ۲۰۲۳ خواستار تضمین مبارزان برای عبور مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی و نوعی گذار توافقی برای تغییر رژیم بود. توگوئی که انقلاب و جنبش فرآیند مکانیکی است که دکمه شروع و پایان آن در اختیار مبارزان است. نگهدارو اصلاح طلبان  باید شناخت وضعیت طبقات جامعه و چگونگی زیست و رفتار فعلی وآتی آنان نیازمند مطالعه مولفه های اجتماعی – سیاسی موجد تظاهرات های اخیر و طاقت و تحمل مردم در پس این خیزش ها می باشد .البته همه این خصوصیات در بستر تحولات بزرگ و ژرف در لایه‌های زیرین جامعه ایران شکل گرفته‌است. این خصوصیت که به لحاظ ارزش‌های فرهنگی و نوع سبک زندگی موردنظر فاصله و شکاف به مراتب بیشتری با الگوهای مورد نظر جمهوری اسلامی دارد مبین تعارض فیمابین آنان و حاکمیت در سایه قانون اساسی ارتجاعی جهموری اسلامی دارد به همین علت فرایند خیزش عمومی و انقلاب یک فرآیند پویا و دوطرفه میان انقلاب و ضدانقلاب است که حرکت و رشد آن تحت تاثیر مبارزه و حرکات و موضع گیری های طرفین مبارزه است و تا دقیقه نود این مبارزه مشخص نیست جناح معتقد به گذار از کدام روش برای غلبه بر ضدانقلاب استفاده خواهدکرد کمااینکه انقلاب ۵۷ نیز در مجموع اگرچه گذار خشونت پرهیز از طرف مردم بود ولی در دو روز قبل از قطعیت انقلاب،  مبارزان به سلاح دست یافتند و کاررا خاتمه دادند. لذا تضمین مبارزان برای گذار مسالمت آمیز نه ممکن است و نه مقدور ؟!

همه هنر سخنوری فرخ نگهدار به مثابه سخنگو و پدرمعنوی اکثریتی ها و فدائیان شرمنده از انقلاب این بود که نشان داد مهم ترین موضوع برای انقلابیون ان است که کوشش کنیم شکاف و انشقاق دربالائی شدت گیرد تا صف معترضین « نگهدار کوشش بسیار کرد از واژه انقلاب و مبارزین اجتناب کند» بیشتر و «آقا » در تنهائی محض تن به اصلاحات ساختاری بدهند. این در حالی است که علاوه بر حاکمیت جمهوری اسلامی حتی سخنگویان جبهه اصلاح طلبی همچون بهزاد نبوی ،تاچ زاده ، محمدقوچانی و احمدزیدآبادی تصریح داشته اند هدف تظاهرات های اخیر سرننگونی و براندازی بوده و هیچ رگه اصلاح طلبی و مماشات با رژیم در آن نبوده است ؟!

فرخ نگهدار جندین بار در این گفتگو تاکیدداشت عبوربا سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی بدون حمایت خارجیان امکان پذیرنیست ؟!جالب آنکه در مقابل یکی از افراد حاضر درروم که رژیم خمینی را « هیولائی» خطاب کرد  مدیر روم «کلاپ هاووس » به ایشان و سایرین اخطار می دادند خدای ناکرده به «بنیانگذارکبیرانقلاب اسلامی خمینی»  به هیچ عنوان توهین نکنند تو گوئی که گوش  اقایان دچار مشکل شنوائی شده و شعارهای خیابانی جان برکفان مبارز در کف خیابان را نشنیده اند که جوانان همه ابروی نداشته رهبران را بباد فنا داده اند.

سخن ما فارغ از مقدمه پیشگفته  نقد عملکرد سازمان اکثریت و رهروان آن ها نیست زیرا در این ارتباط باید گفت ” آفتاب آمد دلیل آفتاب » . یقینا هر اتحاد و جبهه ای  که با حضور فدائیان اکثریت و حزب توده همراه باشد از همان آغاز نوعی خود زنی خواهدبود زیرا که خاطره تاریخی مردم به ویژه در رابطه با رفتارو عملکرد دهه شصت گروه های سیاسی خدشه بردارنیست. جنبش انقلابی مردم ایران در نشانه و باور به تظاهرات های اخیر بر این باورسیاسی است که خیزش برخاسته از قتل ژیان کرد « مهسا امینی » امکان بازگشت به قبل از شهریور ۱۴۰۱ را به هیچ عنوان ندارد حتی اگر به طور موقت سرکوب گردد .واقعیت آن است که هر جنبشی در بزنگاه تاریخی تکلیف خودرا با حاکمیت روشن می کند بدین معنی که دریک لحظه به خصوص که ما «  آن » می نامیم با یک اتخاذ تصمیم درست و انقلابی ، صف ضدانقلاب پاشیده و خیمه و عمود رژیم ساقط می شود و یا برعکس درآن لحظه با یک تصمیم نادرست و نابجا خیمه رژیم از آتش خشم توده ها رهائی خواهدیافت. تفاوت خیزش خونین فعلی با جنبش های قبلی در این بود که آن جنبش ها و تظاهرات ها با امتیازدهی و یا عقب‌نشینی حکومت مسکوت  و به نتیجه نرسیدند ،در حالی که  جنبش کنونی اساس و ارمان حکومت اسلامی یعنی خیمه ولایت فقیه را هدف قرارداده و شعار «مرگ بر دیکتاتور» بسی بیش از شعار بی حجابی و انحلال گشت ارشاد بود.به همین علت امکان هرگونه عقب نشینی حکومت در این محدوده غیرممکن و لاجرم عبوراز جمهوری اسلامی لزوما مسالمت آمیز نیست.  به همین علت این جنبش توانست بعلت سراسری و همه گیری بودن  و حضور فعال زنان و جوانان عملا جامعه سنتی چه چپ سنتی و چه محافظه کاران در هرلباسی را به کنارزدند.نتیجه این جنبش تا کنون حداقل موجب تسری یک جنبش جهانی گردیده و عملا رژیم را در منگنه قرارداده است . تجربه نشان داده که اعتراض اقشار و بخش های مختلف جامعه به ستم و تبعیضی که در نظام  توتالیتر سرمایه داری سرداری به آنان اعمال میشود به شکل جنبش های اعتراضی ظهور می کند.  جنبش کنونی با تظاهرات های  علیه آپارتاید جنسی و برای رهائی زن شروع و به  جنبش علیه سلطه مذهب و برای جدائی مذهب از دولت، جنبش جوانان برای خلاصی فرهنگی، جنبش در دفاع از حقوق کودکان، جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی، و جنبش علیه اعدام کشیده شده است  .
پیش شرط  هژمونی طبقه کارگر در جنبش فعلی اتصال اعتصابات کارگری به تظاهرات ها و تعمیق و رادیکالیزه کردن جنبش های اعتراضی جاری در جهت برقراری دمکراسی همه جانبه و جدائی کامل دین از حکومت و سیاست است. کارگران با اتصال عمیق اعتصابات به تظاهرات ها باید به جوانان و مردم معترض نشان دهند و ثابت کنند  که تقویت و پیشروی جنبش کارگری مستقیما در خدمت انسان و انسانیت و تحقق هر امر انسانی و آزادیخواهانه و برابری طلبانه ای در جامعه است و رهائی از چنگال رژِم ددمنش جمهوری اسلامی از طریق گشترش  و سراسری کردن مبارزات صورت خواهد گرفت و نه از طریق فیس بوک ، اینستاگرام و رسانه هائی که مشخص نیست گردانندگان آن در پی کدامین اهداف هستند؟!  درشرایط که جوانان جان برکف در خیابان و زندان درپی جهره نمائی واقعی رهبران و حاکمان فاشیست هستند نمی توان با آرایش  موهای فرفری و بتکس چهره و کراوات رنگین خودرا رهبر خودخوانده انقلاب دانست ؟!

جنبش انقلابی مردم ایران به صراحت اعلام می دارد گذار از رژیم جمهوری اسلامی شرط و شروط ندارد بلکه گذار بستگی به توازن نیروها دارد و امکان گذارتوافقی  با قانون اساسی فعلی با توافق حکومت و مردم در حال حاضر امکان پذیرنیست. ما اعلام می داریم مخالف اعدام هستیم لذا اولین مصوبه شورای انقلاب که در زمان خود تشکیل خواهدشد ، لغو اعدام خواهد بود ، بدین معنی که اول اعدام لغو خواهدشد وبعد از پیروزی مردم همه مسببان وضع فعلی  و سردارانی که درجنگ فرزندان غواص این آّب و خاک را به قتلگاه های دشمن روانه کردند ، چه نظامی و چه غیرنظامی در یک دادگاه عادلانه محاکمه خواهندشد.

 ما طرفدار شعار« فراموش نمی کنیم و نمی بخشیم » هستیم لذا با یک رفتار نوین انقلابی با مسئولان رژیم برخورد خواهیم داشت . بدون شک ما اجازه هیچ نبش قبری نخواهیم داد . مردگان را نقد خواهیم کرد و زندگان مسبب را مجازات خواهیم کرد. قدرت رژیم های توتالیتر سرکوب نیست بلکه فراگیرکردن ترس و فرورفتن افراد به درون خود – از خودبیگانگی – و به اصطلاح غیرسیاسی کردن مردم است و هنر جنبش انقلابی کنونی فروریختن دیوارترس وواهمه مردم و عملا سیاسی کردن همه مردم بوده است که همین موضوع مهمترین مشکل فعلی رژیم جمهوری اسلامی است زیرا مقابله عموم مردم علنی و در خفا با حاکمیت در حال گسترش  است  . همینجا باید تاکید نمود هیچ یک از خیزش ها و جنبشهای قرن اخیر این گونه بی پروا و جسورانه حاکمیت را چه در قالب شعار های خاص و چه مقاومت در زندان ها به مبارزه نطلبیده بود بطوری که اعمال خشونت علنی حاکمیت توانست بخشی از پایه های رژیم را نسبت به پایگاه نظام ایدئولوژیک مسئله دارنموده است. بطور مثال حرکت اعتراضی جوانان در فرم عمامه پرانی که نمادی  فراتر از دادگاه روحانیت و اراده اشخاص بوده و معترضان در اقدامی کم‌سابقه، دست‌کم در یک‌صد سالی که از بدو تاسیس حوزه علمیه قم می‌گذرد، با برداشتن عمامه تعدادی از روحانیون فحش و ناسزا نثارشان کردند و از این طریق، نفرت و خشم خودشان را به حکومت دینی نشان دادند.این حرکت خودجوش نه به معنی مخالفت با یک روحانی که به معنی نفی حکومت دینی واعتراض به وجودبخشی از جامعه بنام« روحانیت»  است که فارغ از چرخه کسب وکار و معیشت به مفت خوری ارتزاق دارد و بیان می دارد در فردای تغییرات با هر نامی ، آقایان روحانی باید لباس کار بپوشند و همچون دیگر شهروندان نان بازوی خودرا بخورند .

از دیگر عوامل مشدده جنبش کنونی وضعیت غیر قابل مهار اقتصادرانتی و دزدسالارانه جمهوری اسلامی است که همه منابع کشور را به تاراج برده و زیست معیشتی و سلامت عمومی را با بحران مواجه ساخته که بعید بنطر می رسد بتواند حتی تورم را درسطح فعلی مهارنماید و لذا باید چشم انتظار گرویدن اعتصابات کارگری و اقشار حقوق بگیر به صف معترضان باشیم .

جنبش انقلابی مردم ایران به عنوان بخشی از اصلاح طلبان واقعی و – نه اصلاح طلبان حکومتی – همه راه های گذار از رژیم جمهوری اسلامی را در دستورروز خود قرارداده و کوشش دارد با حداقل تلفات به این مهم دست یابد.ما معتقدیم بخش قابل توجهی از رزمندگان جنگ و خانواده های آنان در صف جنبش مردمی قراردارند و همان طوری که بدنه ارتش در انقلاب ۵۷ به صف انقلابیون پیوستند در انقلاب آتی نیز برخی از بدنه ارتش و سپاه به مردم خواهند پیوست. ما اعتقادداریم جنبش خودبرانگیخته« زن – زندگی -آزادی » در ساماندهی کنونی خودوارد فاز سازماندهی شبکه ای شده و این سازماندهی شبکه ای رهبران خودرا چه در زندان ها و چه در بیرون زندان و اساسا در خودایران بیرون خواهدداد. لذا هرگونه پروژه رهبرسازی و موج سواری کسانی که تا روزی که در ایران بوده اند بعضا رفیق دزدو شریک قافله و یا در خوش بینانه ترین تحلیل فاقد هرگونه فعالیت سیاسی بوده اند محکوم به شکست وجوانان و جان برکفان خیابان و میدان آن هارا  مفتضح خواهند کرد. البته که گرایشات مختلف در جنبش اعتراضی جوانان انعکاسی از گرایشات سیاسی و احزاب سیاسی اصلی در جامعه بوده که جدال این گرایشات چه در سطح عمومی و چه در جنبش جوانان بر سر آینده جامعه و افق های متفاوت سرنوشت این جنبش را تعیین خواهد کرد.اما باید کوشش نمود با ایجاد یک صف قوی هر نوع تلاش برای ایجاد تفرقه و تراشیدن هویتهای کاذب قومی و مذهبی در میان جوانان را خنثی کرد. لذا باید اعتراضات و تظاهرات و اعتصابات را  به صورت متشکل سازمان داد. تشکیل سازمان های سراسری گروه های سراسر کشور با هدف مشخص تغییر رژیم به هر صورت ممکن در گروگسترش و قدرتمند کردن این جنبش است.تجربیات دوران انقلاب ۵۷ و جنبش های اخیر نشان داده که محلات محل طبیعی تجمع جوانان و تمرکز آنها است. سازمان دادن جوانان برای کنترل محلات و خارج کردن محلات از حیطه نفوذ نیروهای رژیم یکی از موثرترین و طبیعی ترین راههای متشکل کردن جوانان در ابعاد سراسری است.اگرجه رهبری در تظاهرات های اخیر بدرستی شبکه ای و به صورت مشارکتی و جمعی بود  اما افرادی در شبکه به لحاظ ارتباطات و کنش‌های متقابل بیشتر موقعیت ویژه پیدا کردند  که باعث شد تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند.تفوق ارتباطات شبکه ای به‌گونه‌ای است  که قطع هر یک از آنها لزوماً به از هم گسستگی شبکه منجر نمی‌شود. از زاویه دیگر روش سازماندهی آنها مشابه نرم افراز بلاک‌چین است که یکپارچگی مجموعه بدون کنترل کننده مرکزی و وجود ساختار متمرکز حفظ شده و اطلاعات و فرامین به صورت یک سان در اختیار همه اعضا شبکه قرار می‌گیرد.بر همین مختضات ما نسل فعلی موجد انقلاب را نسل آزادی می نامیم !!

جنبش انقلابی مردم ایران اعتقاد راسخ دارد برآیند نیروهای انقلابی ایران از تهران تاکردستان و آذربایجان و خوزستان و بلوچستان پاسداری از سرزمین ایران و بازستانی حکومت از دست لاشخوران اسلامی است و این جنبش در فرآیند قدرت گیری بعدی خود چنان نیرومند خواهدشد  که در زمان لازم برخلاف آنانی که وحشت سوریه ای و لیبی شدن را تکرار می کنند،  فروپاشی رژیم  آن چنان به سرعت صورت  خواهدگرفت که بسیاری از تحلیلگران را انگشت به دهان خواهدکرد. فراموش نکنیم اتحاد جماهیر شوروی و رومانی آن چنان فروریخت که در مخیله احدی نمی گنجید. در واقع قدرت یابی و قدرتمندی جنش انقلابی مردم ایران باعث خواهدشد کشورهای خارجی هم – براساس منافع  خودآن کشورها- با جنبش همسو و یا حامی شوند که اگر جنبش بتواند این حمایت را در جهت منافع مردم ایران بکارببرد خالی از اشکال خواهدبود .

بررسی وضعیت کنونی جنبش و حاکمیت درهم خمیده نشان می دهد  این جنبش چنان ضربه ای به رژیم آخوندی فاشیستی وارد آورده که جلادانی که در سال ۱۳۶۷ در عرض دوهفته بیش از چهارهزار زندانی را اعدام وتیرباران کرده اند امروزه در اعدام گروهی بازداشت شدگان مستاصل شده اند لذا اخباری وجوددارد که رژیم تلاش نموده  با فاجعه آفرینی  با یکی از کشورهای همسایه شمالی کشوری درگیری محدودی را ایجاد و تحت عنوان جنگ و تهاجم به کشور جنبش را قلع و قمع نماید ، اما تیر جنبش انقلابی کمانه کرده و ستون ولایت را نشانه رفته است لذا هرگونه دریوزگی رژیم  ، جز انکه فروپاشی را با تاخیر و با هزینه نماید راه دیگری متصور نخواهدبود.

 

یکی یکی ، یکی شویم ، اگر همه یکی شویم

شک نکنیم پیروز شویم

سرنکون باد رژیم جمهوری اسلامی

برقرارباد جمهوری دمکراتیک شورائی ایران

۱۵-۱۰-۱۴۰۱

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)