شادی امین در سن ۱۹ سالگی به دلیل فعالیتهای سیاسی که پس از انقلاب در ایران انجام میداد، با پاسپورت جعلی در جیبش راهی سختترین و مهمترین سفر زندگیاش شد. او با سفر به خارج از ایران، از پاکستان و ترکیه عبور کرد و در اروپا ادامه داد تا به آلمان رسید.
شادی در مصاحبه تلفنی خود با نشریه «GO MAG» از خود به عنوان یک دانش آموز سیاسی یاد میکند او میگوید “من از بچگی انقلاب ایران را تجربه کردم، مخالف حکومت بودم و تمام مدت مخالف حجاب اجباری بودم”
شادی از دوران بعد از انقلاب ۵۷ زمانی که مردم در تظاهرات علیه شاه به خیابان میآمدند میگوید در آن زمان او به دلیل ظاهر و پوشش خود میتوانست شبها بدون جلب توجه در تظاهرات شرکت کند او میگوید: “تا آخرین روزی که در ایران زندگی میکردم، از داشتن حجاب امتناع میکردم و مثل بقیه پسرها در خیابان به نظر میرسیدم”
وقتی شادی از دوران نوجوانی خود حرف میزند اگرچه در فعالیتهای سیاسی خود در ایران کاملاً فعال بود اما هنوز مستقیماً درگیر فعالیتهای الجیبیتی+ نبود. او میگوید امکان نداشت خانوادهاش شک کنند که او یک لزبین است چرا که نمونه یا تجربیاتی از جامعه الجیبیتی در فرهنگ خود نداشتند.
شادی اشاره میکند که مادرش به شوخی میگفت: «شادی مثل یک مرد است» و «فکر کنم روزی زن خواهی داشت» اما شادی میگوید” همه چیز برای آنها یک شوخی بود، برای من اما جدی بود” به دوران سردرگمی خود اشاره میکند و از رابطه مخفیانه و عشقش به مانا(نام مستعار) دوست دختر خود در دوران نوجوانی میگوید.
او توضیح میدهد که چطور پس از ترک ایران نیز به دلیل فشارهای موجود در آن زمان مجبور بود هویت جنسی خود را مخفی نگاه دارد. شادی میگوید ” والدینم به خاطر فعالیتهای سیاسی من رنج کشیده بودند و نمیخواستم رنج دیگری بکشند بنابراین، او با مردی ازدواج کرد بیشتر شبیه به یک همکار، یا دوستی که با او سرگرم میشد و فوتبال بازی میکرد.
او به یاد می آورد که : “در آن پنج سال ازدواج، به زندگی گذشتهام، به دوست دخترم فکر نکردم، همه چیز از ذهنم پاک شده بود”
در ادامه شادی توضیح میدهد که چطور پس از اتفاقهای رخ داده در زندگیش و تماس دوست دختر سابقش و مطالعات گستردهاش در زمینه جنسیت و تمایلات جنسی و طلاقش از به گفته خود “یکی از بهترین مردان ایرانی که ملاقات کرده بود”، سرانجام در سال ۱۹۹۷ به طور رسمی آشکار سازی کرد.
شادی در سال ۱۹۹۷ با ایراد اولین سخنرانی در مورد ”روابط همجنسگرایان از دیدگاه ایرانیان” در برلین علنا به نوعی مواضع خود را روشن کرد. او همچنین اولین و تنها متن فارسی در مورد وجود لزبینها، قدرت و لذت (مجموعه مقالات آدرین ریچ و آدری لرد) را ترجمه کرد. شادی میگوید: “من واقعاً در تمام جامعه ایرانی به عنوان یک لزبین شناخته شده بودم، دیگر چیزی برای پنهان کردن نداشتم”
شادی که همچنان در کنار فعالیتهایش در زمینه حقوق اقلیتهای جنسی و جنسیتی فعالیت سیاسی خود را ادامه میدهد معتقد است بسیار مهم است که کشور شاهد صحبت و تحلیل یک لزبین از وضعیت سیاسی باشد، که ما نه تنها در مورد جنسیت و گرایش جنسی خود صحبت می کنیم، بلکه در مورد مسائل گستردهتر نیز صحبت میکنیم، ما بخشی از تغییر هستیم.
شادی در قسمتی از این مصاحبه از احساسش در مقابل واکنش همجنسگراستیز و حملاتی که وبسایتها و خبرگزاریهای جمهوری اسلامی به او کردند صحبت میکند او از تجربهاش بعد از اولین حملات مستقیم نسبت به او تعریف میکند” آنقدر ناراحت شدم که هر روز گریه میکردم و میپرسیدم چرا این کار را میکنند، چرا وقتی من را نمیشناسند درباره من مینویسند” او از دورانی میگوید که مطبوعات او را به عنوان لزبین درک نمیکردند شادی میگوید” فقط افرادی که به دلیل تبعیض بر اساس هویت جنسیتی یا گرایش جنسی خود رنج کشیدهاند، میتوانند مرا درک کنند”
در ادامه شادی توضیح میدهد که ایده نیاز جامعه الجیبیتی ایرانی به یک شبکه برای مقاومت در مقابل این حملات را (در سال ۲۰۱۰) با ۲۰ نفر دیگر از اعضای اقلیتهای جنسی و جنسیتی ایرانی در کشورهای مختلف اروپایی به اشتراک میگذارد که نتیجه آن منجر به تاسیس شبکه ششرنگ (شبکه لزبین ها و ترنسجندرهای ایرانی) شد و در مورد فعالیتها و خدمات ششرنگ توضیحات مفصلی میدهد. او میگوید آنچه ششرنگ آرزوی ایجاد آن را دارد «تغییر فرهنگ در ایران» است. “ما میخواهیم نظر خانوادهها را در مورد مسائل الجیبیتی+ تغییر دهیم.” به همین دلیل است که سالهاست تلاش کردهاند با وجود تمام سختیها و چالش ها در رسانهها حضور فعالی داشته باشند.
ششرنگ مقالات و محتوا به زبانهای تورکی، کوردی و عربی منتشر میکند تا خانواده های اقلیتهای اتنیکی نیز به زبان مادری خود به منابع دسترسی پیدا کنند.
در آخر مصاحبه شادی به قطع گسترده اینترنت که باعث سختی در به روزرسانی از شرایط فعالان الجیبیتی در ایران از جمله وضعیت ساره صدیقی و الهام چوبدار فعالان محکوم به اعدام اشاره میکند. او تاکید میکند هرچند در حال حاضر درخواست تجدید نظر حکم این دو فعال الجیبیتی از طرف دادگاه پذیرفته شده است اما همچنان تا آزاد شدن آنها باید تلاش کرد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.