“در آستانه دو در ایستاده بود”
آوایی به بم و زیر می خواند:
جهان هیچ بود هیچ خواهدشد …..
صدا دست به جهان آرایی می زند و
واژه می سازد
واژه ها یی از یاس و وقار و انکار
و می پرسی :
بین دو دروازه چه ایستاده ؟
جهان هیچ بود ؟
اما هست
چنان تو
که هستی ، در چشم و دهان کلمه
و گرمای آتیه ی صدا ها
با آن کارگاه یاس و قار و انکارت !
اکنون دو دروازه
هیچ اند
تا در میانه آن دو ایستاده باشی
به تماشا و طنازی آواز ها
“لغتآفرین “ که تویی
تو
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.